جنبش سوامینارایان: از تعالیم فرقهای محلی تا حمایت امپراتوری بریتانیا و گسترش جهانی
/ دانشیار گروه قرآن دانشکدۀ علوم و معارف قرآن دانشگاه قرآن و حدیث / hadian.e@qhu.ac.irArticle data in English (انگلیسی)
جنبش سوامينارايان: از تعاليم فرقهاي محلي تا حمايت امپراتوري بريتانيا و گسترش جهاني
الهه هاديان رسناني / دانشيار گروه قرآن دانشکدۀ علوم و معارف قرآن دانشگاه قرآن و حديث hadian.e@hadith.ir
دريافت: 20/07/1403 - پذيرش: 05/09/1403
چكيده
جنبش سوامينارايان يک جنبش مذهبي هندوست که توسط سوامينارايان در قرن هجدهم و نوزدهم ميلادي تأسيس شد و تا کنون ميليونها پيرو در سراسر جهان جذب کرده است. اين جنبش به معابد باشکوه، جشنها و فعاليتهاي اجتماعي شناخته ميشود و در هند و کشورهايي مانند آمريکا، استراليا و امارات نفوذ گستردهاي دارد. سازمانهاي مختلفي آن را اداره ميکنند که برجستهترين آنها BAPS است. BAPS بهعنوان سازماني بينالمللي، معابد، مراکز فرهنگي و مدارس بسياري را مديريت ميکند و در فعاليتهاي بشردوستانه، از جمله امداد در بلايا و کمک به فقرا، مشارکت دارد. در برخي رويکردهاي انتقادي، مقام سوامينارايان بهعنوان موجودي مطلق به چالش کشيده شده است و پيروان او به انحراف از متون ودايي و اصول اصيل هندوئيسم، انباشت ثروت غيرقانوني و تقلب متهم شدهاند. هدف اين مقاله بررسي جامع فعاليتها، تعاليم و تأثيرات سوامينارايان بر فرهنگ هندو و نقدهاي وارد بر اين جنبش؛ همچنين تحليل ريشههاي سياسي آن و نقش حمايتهاي استعماري بريتانيا در توسعة آن است. اين پژوهش، کيفي و کاربردي است و با روش توصيفي ـ تحليلي و گردآوري دادهها از منابع کتابخانهاي و متون تاريخي انجام شده است.
كليدواژهها: جنبش سوامينارايان، سازمان BAPS، هندوئيسم، بريتانيا.
مقدمه
جنبش سوامينارايان يکي از جنبشهاي مذهبي برجستة هندو در قرن نوزدهم ميلادي است که با تعاليم و اصلاحات سوامينارايان تأسيس شد و رواج يافت. اين جنبش که به تأثيرات عميق خود بر جامعة هندو شناخته شده است، ميليونها پيرو در سراسر جهان دارد و بهواسطة معابد باشکوه، جشنهاي پرجنبوجوش و فعاليتهاي اجتماعي گستردهاش شهرت دارد.
در اين ميان، سازمانهاي مختلف، بهويژه BAPS نقش مهمي در مديريت و تداوم اين جنبش ايفا ميکنند.
هدف اين مقاله، فراتر از بررسي جوانب مذهبي و اجتماعي جنبش سوامينارايان است. اين پژوهش بر آن است که به تحليل ريشههاي سياسي اين جنبش بپردازد و نقش حمايتهاي استعماري بريتانيا را در توسعه و گسترش آن مورد تحليل قرار دهد. درحاليکه اغلب به جنبههاي مذهبي و اجتماعي اين جنبش توجه شده است، بررسي تعاملات سياسي آن با قدرتهاي استعماري ميتواند نگاهي جامعتر و عميقتر به تأثيرات و پيامدهاي اين جنبش ارائه دهد. با توجه به نفوذ و تأثير گستردة سوامينارايان و پيروانش، مطالعة اين جنبش، نهتنها براي درک بهتر تاريخ و فرهنگ هندو، بلکه براي فهم پيچيدگيهاي تعامل مذهب و سياست در دوران استعمار و پس از آن ضروري است. اين تحليل ميتواند ديدگاههاي جديدي را در مورد درك و فهم بهتر تاريخ معاصر هند ارائه دهد.
گفتني است، در دوران استعمار بريتانيا بسياري از جنبشهاي مذهبي و اجتماعي با چالشها و فرصتهاي جديدي مواجه شدند و جنبش سوامينارايان نيز از اين قاعده مستثنا نبود. سوامينارايان و پيروانش توانستند با بهرهگيري از اين شرايط، نفوذ خود را گسترش دهند و تحولات اجتماعي و سياسي مهمي را رقم بزنند.
در پژوهشهاي فارسي تاکنون به سوامينارايان و جنبش سوامينارايان پرداخته نشده؛ اما در پژوهشهاي لاتين و برخي زبانهاي ديگر، کارهاي قابل توجهي انجام شده است. براي نمونه، کتاب An Introduction to Swaminarayan Hinduism (مقدمهاي بر آيين هندوي سُوامينارايان)، نوشتة رِيموند بي. ويليامز (Raymond B. Williams)، يکي از منابع مهم در اين زمينه است كه در اين پژوهش نيز مورد استفاده قرار گرفته است. منابع مکتوبي که توسط خود پيروان اين فرقه به زبانهاي گوناگون، از جمله زبان گجراتي، نوشته شدهاند نيز از اهميت ويژهاي برخوردارند. همچنين سازمان BAPS در جهت ترويج عقايد اين جنبش، منابعي را دربارة اين فرقه منتشر کرده است که به بررسي فعاليتها، تاريخچه و تعاليم اين جنبش ميپردازند و برخي از آنها در پژوهش حاضر مورد استفاده واقع شدهاند.
با وجود تحقيقات گسترده در منابع لاتين و برخي زبانهاي ديگر، نگاه جامع به جريانشناسي و اهداف پشت پردة جنبش سوامينارايان و ريشههاي سياسي و اجتماعي آن مورد توجه قرار نگرفته است. هدف اين تحقيق ارائة تحليلي از اين جنبههاست. درحاليکه پژوهشهاي قبلي بيشتر به توصيف و تحليل جنبههاي مذهبي و فرهنگي جنبش پرداختهاند، اين تحقيق به دنبال شناسايي و تحليل عميقتر ريشههاي سياسي و اجتماعي و اهداف پشت پردة اين جنبش است.
با استفاده از منابع معتبر و جامع لاتين و برخي زبانهاي ديگر، اين تحقيق ميکوشد تا تصويري دقيق و کامل از جريانشناسي و اهداف جنبش سوامينارايان ارائه کند و تأثيرات آن را بر جامعة هندو و فراتر از آن مورد بررسي قرار دهد.
1. زندگي و آموزههاي سوامينارايان
سوامينارايان (IAST: Svāmīnārāyaṇa؛ ۳ آوريل ۱۷۸۱م ـ ۱ ژوئن ۱۸۳۰م) كه با عنوان «سهاجاناند سوامي» نيز شناخته ميشود، يک يوگي و زاهد بود که پيروانش او را تجلي کريشنا (Olson, 2007, p. 336; Kim, 2010 p. 357-390) ميدانند، که حول او فرقة سوامينارايان سمپرادايا (Swaminarayan Sampradaya) شکل گرفت. سوامينارايان در «چهاپايا»، روستايي نزديک آيوديا، که در آن زمان تحت حکومت «نواب اوده» بود، در ايالت امروزي «اوتار پرادش» هند در طبقة برهمن يا كاهنان بهدنيا آمد. او در ابتدا توسط والدينش به «غنشيام پاند» نامگذاري شد Patel, 2021, p. 1582-1585) (Williams, 2019, p. 13;.
گفته ميشود که او تا هفتسالگي، متون مذهبي (از جمله وداها، اوپانيشادها، پوراناها، رامايانا و مهابهاراتا) را فرا گرفته بود. غنشيام پاند پس از مرگ والدينش، در سال ۱۷۹۲م در يازدهسالگي خانة خود را ترک کرد. او در طول سفرش نام «نيلکانث وارني» را براي خود انتخاب کرد. نيلکانث وارني در جستوجوي يک آشرام يا صومعهاي که به نظر او داراي درک صحيحي از ودانتا (Vedanta)، سانکيا (Samkhya)، يوگا (Yoga)، و پانچاراترا (Pancaratra) باشد، به سراسر هند و بخشهايي از نپال سفر کرد (Shree Kutch Satsang Swaminarayan Temple, n.d.; Gupta, 2004, p. 25-26, 33; Williams, 2019, p. 15).
نيلکانث وارني در طول سفر خود با راهنمايي يک استاد كهنسال يوگا به نام «گوپال يوگا»، در مدت نه ماه بر «آشتانگا يوگا» (Ashtanga yoga / يوگاي هشتعضو) تسلط يافت. گفته ميشود که او در نپال با پادشاه آنجا ملاقات کرد و پادشاه را تحت تأثير خود قرار داد. سرانجام پس از سفري هفتساله، در سال 1799م سفرهاي نيلکانث در لُوج، روستايي در ناحية جونگده گجرات، به پايان رسيد (Gujarat, 1969, p. 577).
در سال ۱۸۰۰م، او توسط استاد خود، «سوامي راماناند»، به اوداوا سمپرادايا (Uddhava Sampradaya) وارد شد و نام «سهاجاناند سوامي» را به او دادند.
گفتني است که «سامپرادايا» (Sampradaya) به معناي «سنت»، «شجرهنامة معنوي»، «فرقه» يا «سيستم ديني» در اديان هندي، مثل هندوئيسم، بوديسم، جينيسم و سيکيسم است (Encyclopaedia Britannica, 2024)
بهرغم مخالفتها، در سال ۱۸۰۲م راماناند رهبري اوداوا سمپرادايا را قبل از مرگش به سوامينارايان سپرد و وي در 21 سالگي به جانشيني راماناند در رهبري اوداوا سمپرادايا انتخاب شد (Williams, 2019, p. 17; Patel, 2021, p. 1582-1585)
بر اساس منابع، پيروانش معتقد بودند که او تجسم تازهاي از ويشنو است و خود او نيز تمايل داشت که خود را چنين معرفي كند (Russell, 1916, Vol. 1, p. 326).
سهاجاناند سوامي دو هفته پس از مرگ راماناند سوامي، پس از يک گردهمايي که او در آن، منتراي سوامينارايان را به پيروانش آموزش داد، به نام سوامينارايان سمپرادايا شناخته شد. او به پيروانش يک مانتراي جديد به نام مانتراي سوامينارايان آموزش داد تا در مراسم خود تکرار کنند (Williams, 2019, p. 18).
«مانترا» (Mantra) يک عبارت يا صداي مقدس است که در مذاهب و معنويتهاي مختلف، بهويژه در آيين هندو، بودا و جين، براي نيايش، تمرکز ذهن و تأمل استفاده ميشود. «مانتراي سوامينارايان» يک عبارت مقدس در مکتب سوامينارايان است که پيروان، آن را براي نيايش و تأمل تکرار ميکنند. اين مانترا ترکيبي از دو کلمة «سوامي» و «نارايان» است. «سوامي» به معناي استاد يا مرتاض و «نارايان» به معناي خداوند يا پوروشوتام (ويشنو) است (Patel, 2021, p. 1582-1585; Beck, 2021, p. 593-597).
گفته شده است که برخي از پيروان سوامينارايان هنگام زمزمة اين مانترا و به هنگام تماس با سهاجاناند سوامي (سوامينارايان)، به حالت خلسهاي به نام سَمادهي (Samādhi) وارد ميشدند (دربارة سمادهي، ر.ک: Sarbacker, 2005) و در اين حالت، چنان با افكار او ادغام ميشدند كه هوشياري عادي خود را از دست ميدادند. صدها داستان از افراد در اين حالت خلسه گزارش شده است. يك موضوع ثابت در اين داستانها اين است كه مردان و زناني كه به چنين حالتي وارد ميشدند، ادعا ميكردند كه سهاجاناند سوامي (سوامينارايان) را بهعنوان عاليترين موجودي كه توسط ديگر شخصيتهاي الهي (مانند راما يا كريشنا) خدمت ميشود، ميديدند (Williams, 2019, p. 23-24).
سوامينارايان در سخنان خود كه در «واكنامروت» ثبت شده است، اشاره ميکند که انسانها قادر به تحمل مواجهه با خدا در شکل الهي او نيستند و نميتوانند با خدا در شکل الهي او روبهرو شوند؛ زيرا ممكن است او را اشتباه بگيرند؛ ازهمينرو خدا ـ در عين آنكه در جايگاه خود زندگي ميكند ـ شکل انساني به خود ميگيرد تا مردم بتوانند او را لمس و درک کنند و در قالب يک آواتار او را دوست بدارند و بپرستند (Shree Swaminarayan Temple Cardiff, n.d., p. 412).
حتي در زمان حيات او، پيروانش به اين باور رسيدند كه سوامينارايان بالاترين تجلي خدا در شکل انساني است و برتر از کريشناست. بر اين اساس، سوامينارايان حتي در زمان حياتش بهعنوان تجسم خدا پرستش ميشد و معجزات متعددي به او نسبت داده شده است (Gujarat, 1969, p. 578). گفته ميشود که خود سوامينارايان در جلسهاي با رِجينالد هِبِر (Reginald Heber)، اسقف اعظم کلکته، در سال 1825م، به اين موضوع که تجلي خداست، اشاره کرده است (Heber, 2019, Vol. 2, p. 123-178; Williams, 2018, p. 81)
پيروان سوامينارايان او را بهعنوان بزرگترين آواتار خدا و بالاترين نمايش خدا در انسان (تجسم خداوند بهشكل انساني) و بالاتر از کريشنا و راما و تمام شخصيتهاي الهي ديگر پرستش ميكنند (Williams, 2018, p. 93-95, 105).
در دهة آخر زندگي سوامينارايان (1820ـ1830م)، چندين معبد بزرگ در ودتال، احمدآباد، بوج، جونگاد، مولي و گادادا ساخته شدند و تصوير سوامينارايان در زمان حيات او در ودتال مورد پرستش قرار گرفت. اين معابد و ديگر معابدي که از آن زمان ساخته شدهاند، به مؤسسات بزرگي براي اقامت و کار زاهدان و براي عبادت پيروان تبديل شدهاند. همة اعضاي فرقهاش او را بهعنوان تجلي بزرگ خدا پرستش ميکنند و نام او را در دعاها و عبادتهايشان تکرار و آموزههاي او را ترويج ميکنند (Williams, 2018, p. 81).
سوامينارايان پيروان خود را تشويق ميکرد که با ترکيب عبادت و «دارما»، يک زندگي پرهيزگارانه را دنبال کنند (Williams, 2018, p. 136) «دارما» (Dharma) مفهومي کليدي در فلسفه و اديان هندي است که معاني مختلفي دارد و به اصول و قوانين ثابت، وظايف اخلاقي و ديني، و راه درست زندگي اشاره دارد. ريشة اين واژه از سانسکريت به معناي «نگه داشتن» يا «حمايت کردن» است و بهعنوان «قانون» و «نظم کيهاني» در متون مختلف استفاده شده است. در اديان مختلف، مانند هندوئيسم، بوديسم، جينيسم و سيکگرايي، «دارما» معاني خاص و منحصربهفردي دارد که به راه درست زندگي و وظايف اخلاقي اشاره دارد (Fitzgerald, 2004, p. 671-685).
سوامينارايان با استفاده از متون و مراسمهاي هندو بهعنوان پايههاي سازمان خود، سازماني را تأسيس کرد که در قرنهاي بعد به يک سازمان جهاني تبديل شد. وي مخالف مصرف گوشت، الکل حتي براي مصارف دارويي يا مواد مخدر، زنا، خودکشي، قرباني کردن حيوانات، فعاليتهاي مجرمانه و راضي کردن ارواح و مراسم تانتريک (tantric rituals) بود (Gujarat, 1969, p. 578; Russell, 1916, Vol. 1, p. 326).
گفتني است، «تانترا» يک مکتب مذهبي و فلسفي در هند است که با تمرينهاي روحاني، مانند مديتيشن، مانتراها و مودراها، به دنبال بيداري روحاني و تجربة مستقيم الوهيت است و هدف آن ايجاد وحدت با الوهيت و ارتقاي آگاهي و رشد دروني فرد ميباشد. ظاهراً دليل مخالفت سوامينارايان با مراسم تانتريك اين بود كه در برخي شاخههاي تانتريک، اعمال جنسي بهعنوان راهي براي تجربه و وحدت با الوهيت استفاده ميشوند. اين تمرينها معمولاً با دقت و تحت نظارت استادان مجرب انجام ميشوند تا اطمينان حاصل شود که انرژيهاي جنسي بهدرستي هدايت ميشوند (Saraswati, 2012).
گفته شده است، اگرچه سوامينارايان از پيروان متعهد خود انتظار ترک دنيا را داشت، ولي پيروانش او را با هداياي تجملي مانند طلا، لباسهاي فاخر و زيورآلات گرانبها خوشحال ميکردند. او با کالسکهاي مجلل سفر ميکرد و در کنار ثروتمندان ميزيست. گفته شده است كه اين وضعيت، پيروانش را دچار تناقض نميکرد؛ زيرا او بهعنوان يک شخصيت الهي ميتوانست بدون وابستگي به امور مادي زندگي کند و اين چيزها او را تحت تأثير قرار نميداد؛ بلکه پيروانش از اين کار لذت ميبردند و بهرهمند ميشدند. حتي وقتي هديهاي از فرماندار مالکوم دريافت کرد، آن را پذيرفت؛ نه به دليل تمايل به داراييهاي مادي؛ بلکه براي خوشحالي و بهرهمندي پيروانش (Williams, 2019, p. 18-19).
2. روابط با ساير اديان
سوامينارايان در حفظ روابط خوب با افراد اديان ديگر کوشيد و گاهي با رهبران برجستة آنها ديدار ميکرد. گفته شده است که پيروان او از مرزهاي مذهبي عبور ميکردند و شامل افرادي با پيشينة مسلمان و پارسي ميشدند. مريدان و همراهان شخصي سوامينارايان، حتي شامل خوجههاي مسلمان و جين نيز ميشدند (Gujarat, 1969, p. 578).
سوامينارايان همچنين با اسقف رجينالد هبر (Reginald Heber)، اسقف اعظم کلکته و يکي از رهبران مسيحيان آن زمان در هند، ديدار کرد. رجينالد هبر در دفتر خاطرات خود مينويسد: مريدان سوامينارايان از همة طبقات و حتي مسلمانان هستند. او توضيح ميدهد که يکي از مريدان، يک مسلمان پير است که بهعنوان خدمتکار در خدمت پسر يکي از تهاکورها (رهبران محلي) است؛ همچنين اشاره ميكند که با وجود تفاوتهاي طبقاتي، همة پيروان سوامينارايان او را بهعنوان برادر يکديگر تلقي کرده، با يکديگر بدون توجه به طبقات اجتماعي دعا ميکنند. در واقع، سوامينارايان در تعاليم خود تفاوتهاي طبقاتي را کنار ميگذارد و همه را بهعنوان يک خانوادة بزرگ ميپذيرد (Heber, 2019, Vol. 2, p. 123-178).
در مجموع، رجينالد هبر سوامينارايان را يک مصلح اجتماعي و ديني معرفي ميکند که توانسته است تغييرات مثبتي در جوامع پيروانش ايجاد کند و به دنبال ايجاد تساوي اجتماعي و شکستن قيدهاي طبقاتي بوده است. همچنين او سوامينارايان را يک رهبر ديني ميديد که ميتواند به ترويج مسيحيت کمک کند (Heber, 2019, Vol. 2, p. 123-178).
3. روابط ميان سوامينارايان و بريتانيا
در نخستين سالهاي حکومت بريتانيا بر گجرات، سوامينارايان و پيروانش روابط مثبتي با مقامات کمپاني هند شرقي و کشيشهاي انگليکان برقرار کردند. اين روابط شامل ملاقاتها و مکاتبات با برخي از راهبان سوامينارايان و حتي خود سوامينارايان بود. بريتانياييها سوامينارايان را يک اصلاحطلب ديني و اجتماعي معرفي ميكردند كه اصلاحاتش به نظم و رفاه اجتماعي کمک ميکرد.
ويليام هاج ميل (William Hodge Mill)، مدير کالج اسقفي در کلکته، يکي از اولين کشيشهاي انگليکان بود که به گجرات سفر کرد و با سوامينارايان و پيروانش ملاقات نمود. او در دفتر خاطرات خود از ملاقاتها و گفتوگوهايش با پيروان سوامينارايان ياد کرده است. ميل دريافت که سوامينارايان اصلاحاتي در انديشه و عمل کلاسيک هندو انجام داده که موجب شده است مقامات و کشيشهاي بريتانيايي او را بهعنوان يک اصلاحطلب ديني و اجتماعي ببينند.
گفتني است که عنوان «کشيش انگليکان» به روحانيون و رهبران مذهبي کليساي انگلستان اشاره دارد. کليساي انگلستان که به آن کليساي انگليکان نيز گفته ميشود، يکي از شاخههاي مسيحيت پروتستان است که در انگلستان پايهگذاري شده و در سراسر جهان پيرواني دارد. کشيشهاي انگليکان مسئول انجام مراسم مذهبي، رهبري اجتماعات ديني و ترويج تعاليم مذهبي مسيحي هستند. روحانيون و کشيشهاي انگليکان در دورة استعماري بريتانيا در هند فعاليت ميکردند و با رهبران سوامينارايان در گجرات تعامل داشتند.
به اين ترتيب، پيروان سوامينارايان از حمايتهاي مقامات بريتانيايي برخوردار شدند؛ براي نمونه، در احمدآباد مقامات بريتانيايي به پيروان سوامينارايان اجازه دادند که زمينهايي را براي ساخت اقامتگاه راهبان و يک معبد دريافت کنند. اين اقدامات نشاندهندة احترام مقامات بريتانيايي به سوامينارايان و پيروانش و حمايت از ايشان بود.
جان اندرو دانلوپ (John Andrew Dunlop)، اولين جمعآور بريتانيايي در احمدآباد، نيز نقش مهمي در حمايت از سوامينارايان و پيروانش داشت. در دورة استعماري بريتانيا در هند، جمعآوران نقش بسيار مهمي در مديريت و ادارة مناطق تحت کنترل بريتانيا داشتند. آنها مسئوليت داشتند تا اطمينان حاصل کنند که مالياتها بهدرستي جمعآوري ميشوند، نظم و قانون در منطقه حفظ ميشود و ارتباط بين مردم محلي و دولت استعماري برقرار است. جان اندرو دانلوپ، بهعنوان اولين جمعآور بريتانيايي در احمدآباد، در زمينة تعاملات و روابط بين مقامات بريتانيايي و رهبران محلي، از جمله سوامينارايان و پيروانش، نقش مهمي داشت. او با سوامينارايان ملاقات و از تعاليم و اصلاحات وي حمايت کرد و زمينهايي را براي ساخت معبد در احمدآباد به پيروان وي اختصاص داد و در تعاملات خود با سوامينارايان نشان داد که به نظم و رفاه اجتماعياي که توسط اصلاحات سوامينارايان ايجاد شده است، احترام ميگذارد (Sadhu Paramtattvadas, Williams, & Sadhu Amrutvijaydas, 2016, p. 58-93).
سوامينارايان در برخي مناطق تحت حاکميت محليها، از جمله حاکم احمدآباد، مورد آزار و اذيت قرار گرفت و حتي اخراج شد؛ اما بريتانياييها پس از بهدست گرفتن کنترل مناطق، او را پذيرفتند و به او کمک کردند و بهويژه براي ساخت معبد در احمدآباد به او زمين اهدا نمودند.
در سال ۱۸۲۲م، اولين معبد سوامينارايان در زميني که توسط دولت امپراتوري بريتانيا در احمدآباد اعطا شده بود، ساخته شد. سوامينارايان از روابط خوبي با دولت حاکم کمپاني هند شرقي برخوردار بود (Williams, 2018, p. 57-60). اين حمايت بريتانياييها از سوامينارايان و اهداي زمين براي ساخت معبد، نشاندهندة نقش مثبت آنها در گسترش مذهب و تعاليم سوامينارايان در آن زمان است. اين همکاري بين بريتانياييها و سوامينارايان به ايجاد معابد و ارتقاي نظم و آرامش اجتماعي کمک کرد؛ چراکه تعاليم سوامينارايان شامل احترام به مالکيت شخصي، منع سرقت و اعمال خشونتآميز، و ديگر اصول اخلاقي بود که مورد تأييد بريتانياييها نيز قرار داشت.
به نظر ميرسد، دليل اين امر آن بود كه اين تعاليم سوامينارايان با سياستهاي بريتانيا در جهان و نظام سلطة او منافات نداشت و تنها شامل مجموعهاي از اصول اخلاق فردي ميشد. بنابراين بريتانياييها نهتنها با او مخالفت نکردند، بلکه او را مورد حمايت نيز قرار دادند. اين حمايت به گسترش تعاليم سوامينارايان و ايجاد نظم و آرامش در مناطق تحت کنترل بريتانيا کمک قابل توجهي کرد. بهطور خلاصه، بريتانياييها نهتنها سوامينارايان را پذيرفتند، بلکه با اهداي زمين براي ساخت معابد و ايجاد فرصتهايي براي گسترش تعاليم او، نقش مهمي در حمايت و تقويت جنبش ديني سوامينارايان داشتند.
در سال ۱۸۳۰م، سوامينارايان با سر جان مالکوم (Sir John Malcolm)، فرماندار بمبئي (۱۸۲۷ـ۱۸۳۰م) ديدار كرد. به گفتة مالکوم، سوامينارايان به ايجاد ثبات نسبي در منطقهاي قانونگريز کمک کرده بود. او ديدگاه بسيار مثبتي به سوامينارايان داشت (Shree Kutch Satsang Swaminarayan Temple, n.d.; Williams, 2018, p. 57-60; Williams, 2019, p. 8-13).
گفتني است که سر جان مالكوم يکي از شخصيتهاي کليدي در تاريخ استعمار بريتانيا در هند شناخته ميشود. او در طول خدمت خود در هند نقشهاي مختلفي را ايفا کرد، از جمله فرمانده نظامي و مأمور ديپلماتيک بود. او در جنگهاي گوناگوني مانند جنگهاي ميسور شرکت کرد و به دليل تواناييهايش در مذاکره و مديريت بحرانها مورد تحسين قرار گرفت. در اوايل قرن نوزدهم، او بهعنوان فرستادة بريتانيا، به دربار شاهزادههاي محلي هند، از جمله مراتهها و ساير حاکمان منطقه، اعزام شد. او در مذاکرات مختلفي شرکت کرد که به معاهدات و توافقنامههاي مهمي براي بريتانيا منجر شد. در گجرات، مالكوم نقش مهمي در تثبيت کنترل بريتانيا و ايجاد نظم و قانون داشت. او با رهبران محلي همکاري ميکرد و سعي در ايجاد اصلاحات اجتماعي و سياسي داشت. مالكوم به داشتن رويکرد معتدل و تعامل مثبت با رهبران محلي، مانند سوامينارايان، شناخته شده است (Kaye, 1856).
سر جان مالكوم سوامينارايان را بهعنوان شخصيتي تأثيرگذار و محترم ميشناخت که نقش مهمي در بهبود وضعيت اجتماعي و اخلاقي گجرات ايفا کرده است. مالكوم معتقد بود که سوامينارايان با تعاليم و موعظههاي خود توانسته است مردم را بهسوي زندگي اخلاقي و صلحآميز هدايت کند؛ بهويژه در دوران هرجومرج و بينظمي اجتماعي.
مالكوم معتقد بود که اصلاحات واقعي از طريق «ترغيب» و تحت رهبري هنديان روشنفکر بهدست ميآيد و بر اين باور بود که چنين اصلاحاتي در جايي که نيروي اسلحه شکست ميخورد، مؤثر و پايدار خواهد بود. اين بيان نشان ميدهد که او به اهميت همکاري با رهبران محلي، مانند سوامينارايان، براي دستيابي به اصلاحات پايدار اعتقاد داشت.
همچنين مالكوم از روشهاي غيرمستقيم و تدريجي سوامينارايان براي اصلاحات اجتماعي حمايت مينمود و از او بهعنوان يک متحد ارزشمند ياد ميکرد و براي روشهاي اصلاحي وي و تلاش براي جلوگيري از استفاده از زور در تغييرات اجتماعي، احترام زيادي قائل بود. او سوامينارايان را به راجكوت (يك شهر در ايالت گجرات هند) دعوت کرد و با احترام زيادي به استقبال او رفت، که اين نشاندهندة شناخت او از اهميت و تأثيرگذاري سوامينارايان در جامعه بود (Williams, 2019, p. 8-13).
بر اساس آنچه گفته شد، در زمان حيات سوامينارايان، چندين مقام بريتانيايي با او و پيروانش در ارتباط بودند و گزارشهايي از اين ملاقاتها از ابتداي جنبش سوامينارايان ثبت شده است. علاوه بر ملاقاتهاي گفتهشده، يک منبع سواميناراياني چندين ملاقات بين سوامينارايان و يک مقام بريتانيايي به نام «ايرون صاحب» را ثبت کرده است. احتمال دارد که اين مقام همان ادوارد ايرون سايد باشد. او از سال 1814م در گجرات بود و بهخوبي با سوامينارايان آشنا شده بود و چندين مرتبه با او ملاقات كرد. وي از سال 1814 تا 1821م بهعنوان قاضي و مجري قانون در کايرا خدمت ميکرد.
گفته شده است که سوامينارايان از ايرون صاحب تضمين گرفت که بريتانياييها از او و پيروانش در برابر آزار و اذيت محافظت خواهند کرد. علاوه بر اين، در ملاقات سال 1819م، ايرون صاحب يک قطعه زمين بزرگ در منطقهاي به نام نيو وارد، نزديک کالوپور، به او پيشنهاد کرد (Williams, 2019, pp. 20-21). کالوپور (Kalupur) يکي از محلهها و مناطق قديمي در شهر احمدآباد در ايالت گجرات هند است. اين منطقه با معبد معروف سوامينارايان شناخته ميشود که يکي از اولين معابد اوست و در سال 1822م توسط وي ساخته شده است. کالوپور يک نقطة مهم تاريخي و فرهنگي در احمدآباد بهشمار ميرود. در ملاقاتهاي سوامينارايان با هيئتهاي بريتانيايي، زمينهايي بهعنوان نذر خيريه به وي اختصاص داده شد تا در آنها معبد بسازد (Williams, 2019, p. 21).
با توجه به آنچه گذشت، روشن ميشود كه تعاملات گسترده ميان رهبران سوامينارايان و مقامات بريتانيايي، شامل ملاقاتهاي متعدد، اعطاي زمين براي ساخت معابد، و تبادل فرهنگي و فکري، نشاندهندة نوعي حمايت راهبردي بريتانيا از اين جريان مذهبي است. به نظر ميرسد که هدف بريتانيا از اين حمايتها، ايجاد يک نيروي مذهبي مرکزي جديد بود که ميتوانست قدرت و نفوذ ساير جريانهاي مذهبي را کاهش دهد؛ افزون بر آنكه ميتوانست به گسترش نفوذ بريتانيا در منطقه بينجامد. همچنين با تقويت سوامينارايان، بريتانيا ميتوانست يک رهبر مذهبي قدرتمند و محبوب ايجاد کند که توانايي جذب پيروان از ساير فرقهها و اديان را داشته باشد. اين راهبرد ميتوانست به بريتانيا در کاهش نفوذ رهبران مذهبي رقيب که ممکن بود ضداستعماري باشند، کمک کند.
علاوه بر اين، بريتانيا با حمايت از سوامينارايان ميتوانست يک جريان مذهبي جديد را ايجاد کند که تحت نظارت و کنترل خودشان باشد. اين جريان جديد ميتوانست بهمثابة يک نيروي تثبيتکننده در جامعة هند عمل کند و از ايجاد هرگونه ناآرامي و شورشهاي مذهبي که ميتوانست به زيان حکومت استعماري تمام شود، جلوگيري نمايد. با ايجاد و تقويت يک رهبر مذهبي مرکزي، مانند سوامينارايان، بريتانيا ميتوانست مطمئن باشد که ساير خدايان و جريانهاي مذهبي زير چتر اين رهبر قرار ميگيرند و بدين ترتيب، کنترل و نفوذ خود را در منطقه افزايش دهد.
حمايت بريتانيا از معابد سوامينارايان، که بسيار پرخرج و مجلل هستند، نشان ميدهد که اين حمايتها همچنان ادامه دارد و اين جريان مذهبي از منابع مالي قابل توجهي برخوردار است. ريموند بردي ويليامز ميگويد: «اگرچه بريتانياييها تأثيرات زيادي در گجرات داشتند و ميراث آنها هنوز مشهود است، اما اکنون از بين رفتهاند. در مقابل، ميراث مذهبي سوامينارايان همچنان زنده و فعال است و حتي فراتر از گجرات، به مکانهايي مانند انگلستان نيز رسيده است» (Williams, 2019, p. 35).
4. اصول و سياستهاي جنبش سوامينارايان
گفته شده است که سوامينارايان و پيروانش در دورههاي بعد بهطور منظم در پروژههاي اجتماعي مختلفي مشارکت داشتند. اين پروژهها شامل حفر چاهها و درياچهها، ايجاد خانههاي سالمندان و مراکز رفاهي، رفع اختلافات در جامعه، اجراي برنامههاي سوادآموزي براي زنان، و موعظه در مخالفت با اعمال سنتي ناپسندي مانند قتل نوزادان دختر و سوزاندن بيوهها (ساتي) بودند. مقامات بريتانيايي و مبلغان مسيحي که با سوامينارايان آشنا بودند، اغلب اين فعاليتها را بهصورت برجستهاي ذکر کرده، او را يک مصلح اجتماعي معرفي ميکنند.
سوامينارايان بر بهبود اخلاق شخصي و اجتماعي و اهيمسا (ahimsa / عدم خشونت دربارة همة موجودات زنده) (Williams, 2019, p. 27 (Gujarat, 1969, p. 578; تأکيد داشت. او همچنين در اين فرقه به دليل انجام اصلاحات براي زنان (Raval, 2012) و فقرا ـ كه در منابع سواميناراياني به او نسبت داده شده ـ بسيار مورد توجه است.
1ـ4. زنان
اعضاي فرقة سوامينارايان او را پيشگام آموزش زنان در هند ميدانند و ميگويند که سوامينارايان تلاش کرد تا به همة افراد ـ فارغ از جنسيت، طبقه يا موقعيت اجتماعي ـ فرصت رسيدن به موکشا (نجات) را بدهد. او تأکيد کرد که روح انسان (آتما) هيچ جنسيتي ندارد و همه ميتوانند به رستگاري دست يابند. داستانهاي متعددي از زنان در اين جنبش وجود دارد که نشاندهندة تأثير عميق تعاليم و اصلاحات او بر جامعة زنان است
(BAPS Swaminarayan Sanstha, n.d., Swaminarayan's Life - Biography: Uplift of Women).
معاصران سوامينارايان او را پيشگام يک هندوئيسم اصلاحشده و خالص ميديدند و هندوئيسم سوامينارايان را «اينگرازي دارما» يا يک «دين بريتانيايي» ميدانستند. عبارت ingrazi dharma به زبان هندي به معناي «مذهب انگليسي» است. اين عبارت بهطورکلي به ديني اشاره دارد که با فرهنگ و ارزشهاي انگليسي مرتبط است و معمولاً به مسيحيت و بهويژه کليساي انگلستان اشاره دارد. در دورة استعماري بريتانيا در هند، اين عبارت ممکن است براي توصيف تلاشهاي مبلغان مسيحي و تأثيرات ديني و فرهنگي انگليسيها بر جامعة هندي استفاده شده باشد (Mallison, 2016, pp. 49-57; Raval, 2012).
بسياري از پژوهشها با نگاه خوشبينانه دربارة ديدگاه فرقة سوامينارايان به زنان و جامعة زنان در جهان نظر دادهاند كه نشان ميدهد اين فرقه با وجود چالشها و محدوديتها ميکوشد تا نقش زنان را در جامعة خود تقويت کند و آنها را بهعنوان اعضاي ارزشمند و فعال جامعة خود بهرسميت بشناسد (Rudert, 2004)؛ بااينحال برخي منتقدان بر اين باورند که ديدگاههاي مثبت ارائهشده به اين فرقه همگي ساختگياند و به واقعيت نزديک نيستند. آنها انتقادهاي فراواني به اين فرقه وارد کردهاند كه در بخشهاي آينده دربارة آنها سخن خواهيم گفت.
2ـ4. نظام طبقاتي (كاست) و مسئلة فقرا در آيين سوامينارايان
چنانکه گفته شده است، سوامينارايان بر اين باور بود که تفاوتهاي اجتماعي و طبقاتي، موقتي و کماهميتاند. او معتقد بود که بدن انسان از طريق اعمال نيک و رفتار درست به درجة قدسيت ميرسد و هرکسي بدون توجه به طبقة اجتماعي ميتواند به اين درجه دست يابد. سوامينارايان تأکيد داشت که رفتار نيک و پاکي ذهن، از تفاوتهاي اجتماعي مهمتر است. گفته شده است که سوامينارايان براي پايان دادن به نظام کاست تلاش کرد و ورود همه را به فرقة سوامينارايان مجاز دانست (Barrot, 1987, p. 67-70; Hardiman, 1988, p. 1907-1912; Mallison, 2016, p. 49-57; Mangalnidhidas, 2016, p. 115-128; Shree Swaminarayan Temple: Sansthan Vadtal, n.d.).
در برنامههاي تبليغاتي و سريالهاي تلويزيوني هند كه دربارة سوامينارايان ساخته شده است، بر اين موضوع تأكيد ميشود (The Times of India, 2002). برخي معتقدند که مهاتما گاندي ـ که يک قرن بعد از سوامينارايان آمد ـ فرقة مذهبي تأسيس نکرد و عضو هيچ فرقهاي نبود؛ اما تأثير زيادي از آموزهها و اعمال سوامينارايان برگرفت .(Williams, 2019, p. 187-189)
5. متون مقدس در آيين سوامينارايان
آيين سوامينارايان دو متن اصلي را بهعنوان کتابهاي مقدس خود ميشناسد: 1. شيكشا پاتري؛ 2. واكنامروت.
شيكشا پاتري به معناي کتاب دستورالعمل است و برخي معتقدند که اين کتاب توسط خود سوامينارايان در سال 1826م نوشته شده است. اين کتاب شامل يک متن سانسکريت مختصر (212 بند) است که اصول اساسي و کدهاي اخلاقي را براي پيروان سوامينارايان ترسيم ميکند.
واکنامروت به معناي «نوشداروي جاودانکننده در قالب کلمات» است و شامل مجموعهاي از 273 گفتار مذهبي است که توسط سوامينارايان بين سالهاي 1819 تا 1829م ارائه شده است. اين متن را چهار نفر از شاگردان ارشد سوامينارايان تدوين کردهاند و سوامينارايان آن را ويرايش و تأييد کرده است. اين متن مهمترين متن الهياتي در آيين سوامينارايان شمرده ميشود. پيروان سوامينارايان معتقدند که اين متن وحي مستقيم از خدا (سوامينارايان) و دقيقترين تفسير از اوپانيشادها، بهاگاواد گيتا و ساير متون مهم هندوست. اين متن بهطور مرتب توسط پيروان خوانده ميشود و براي سخنرانيهاي روزانه در معابد سوامينارايان در سراسر جهان استفاده ميشود (Patel, 2021, p. 1581; Shree Swaminarayan Temple Cardiff, n.d.).
بنياد ادبي سنت سوامينارايان، همچنين شامل مجموعهاي بزرگ از آثار عبادي، تفسيري و بيوگرافي است که توسط سادوها (راهبان ديني) توليد شده است. اين آثار به توصيف شخصيت، ويژگيهاي جسمي، اعمال، لباسها و پيامهاي سوامينارايان ميپردازند. بيش از دو هزار سرود عبادي و سه ترکيب بيوگرافي گسترده دربارة سوامينارايان نوشته شده است. سادوها نوشتههاي خود را به زبانهاي مختلفي مانند سانسکريت، گجراتي، هندي و گويشهاي مختلفي مانند براجبهاشا، کتچي، مارواري، پنجابي، اردو و فارسي توليد کردند. اين آثار شامل سرودهاي عبادي، تفاسير ديني و زندگينامههاي سوامينارايان است (Patel, 2021, p. 1584-1585).
براي نمونه، ساتسانگي جيوان (Satsangi Jeevan) كه بهعنوان منبع اصلي و معتبر براي شناخت زندگي و آموزههاي سوامينارايان شناخته ميشود و شرح حال رسمي زندگي سوامينارايان است، يکي از متون مقدس و مهم در اين آيين است .(Swaminarayan, n.d., Satsangi Jeevan)
اين کتاب به دستور سوامينارايان و توسط شاتاناند سوامي، يکي از شاگردان برجسته و سادوهاي نزديک به سوامينارايان، نوشته شده است. دربارة اين كتاب گفتهاند: براي اينکه شاتاناند سوامي بتواند از دوران کودکي سوامينارايان بنويسد، سوامينارايان به او قدرت ويژهاي داد تا بتواند تمام گذشتة او را از دوران کودکي ببيند.
6. معابد و زاهدان در آيين سوامينارايان
در حال حاضر، جامعة دينياي که سوامينارايان تأسيس کرد، به يک جنبش مذهبي گسترده و بينالمللي تبديل شده است که اکنون صدها سادو (روحاني) دارد كه زندگي خود را وقف تعاليم سوامينارايان کردهاند. اين سادوها که نقش مهمي در هدايت مذهبي و آموزش و کنترل پيروان دارند، بهنوعي بازوي اجرايي اين جنبش شمرده ميشوند.
اين جامعه داراي معابد و زيارتگاههاي فراواني است که بهعنوان مراکز قدرت مذهبي و نفوذ فرهنگي عمل ميکنند. اين معابد، نهتنها در هند، بلکه در مناطق راهبردياي مانند شرق آفريقا، بريتانيا، ايالات متحدة آمريکا و بسياري از کشورهاي ديگر قرار دارند. اين مراکز، علاوه بر انجام مناسک ديني، بهمثابة پايگاههايي براي گسترش نفوذ و تبليغ ايدئولوژي سوامينارايان عمل ميکنند.
1ـ6. برخي معابد سوامينارايان در جهان
1ـ1ـ6. معبد آکشاردام
يکي از برجستهترين معابد سوامينارايان، معبد آکشاردام (Akshardham) در دهلي است که بهعنوان يکي از بزرگترين و زيباترين معابد هندو در جهان شناخته ميشود و طبق عقايد پيروان اين فرقه، محل اقامت سوامينارايان پس از مرگ است. اين معبد در 6 نوامبر 2005م افتتاح شد و طراحي آن ترکيبي از هنرهاي سنتي و مدرن هندوست. معبد آکشاردام شامل سالنهاي نمايشگاهي، آبنماها و باغهاي موضوعي بسيار مدرن است که به بازديدکنندگان اطلاعاتي دربارة زندگي و تعاليم سوامينارايان ارائه ميدهد. هزينة ساخت اين معبد بهطور دقيق مشخص نيست؛ اما تخمينها نشان ميدهد که صدها ميليون دلار براي ساخت اين مجموعه هزينه شده است (BAPS Swaminarayan Sanstha, 2005).
2ـ1ـ6. ديگر معابد سوامينارايان در جهان
يکي ديگر از معابد برجسته، معبد سوامينارايان در شيکاگوست. اين معبد يکي از مهمترين مراکز مذهبي و فرهنگي براي جامعة هندو در ايالات متحده است كه در سال 2004م افتتاح شد. معبد شيکاگو به معماري زيباي خود، که ترکيبي از سبکهاي سنتي هندي و مدرن است، شناخته ميشود .(Williams, 2004)
همچنين معابد سوامينارايان در آتلانتا (آمريکا) و نيز معبد سوامينارايان در لندن (انگلستان) و معبد سوامينارايان در ابوظبي (امارات متحدة عربي) از معروفترين اين معابد در جهان هستند كه با هزينههاي بسيار هنگفت ساخته شدهاند.
معابد سوامينارايان محدود به كشورهاي يادشده نيست و در كشورهاي متعدد ديگري مانند استراليا، كنيا، تايلند و كانادا نيز معابدي ساخته شدهاند و فعاليت دارند.
2ـ6. جنبش سوامينارايان: اهداف، راهبردها و تحليل سياسي ـ فرهنگي
معابد سوامينارايان در جهان، نهتنها بهعنوان مکانهاي عبادي، بلکه بهعنوان مراکز فرهنگي، آموزشي و اجتماعي نيز عمل ميکنند. ساخت اين معابد با هزينههاي هنگفت و طراحيهاي بسيار دقيق، نشاندهندة اهداف گستردهتر و عميقتري است که فراتر از مسائل مذهبي معمولي است.
با توجه به آنچه دربارة سياستهاي انگليس در زمينة حفظ و تقويت انديشههاي اين فرقه گفته شد، ساخت معابد در کشورهاي مختلف به جنبش سوامينارايان کمک ميکند که نفوذ خود را در سطح جهاني گسترش دهد. اين امر ميتواند به جذب پيروان جديد و تقويت حضور هندوئيسم در جوامع بينالمللي کمک کند.
سوامينارايان بهعنوان يک شخصيت مذهبي جديد که حدود دويست سال پيش ظهور کرده، محور اصلي تمام معابد اين جنبش است. مجسمههاي او در تمامي معابد سوامينارايان بهعنوان بُت اصلي قرار گرفته است و ساير مجسمهها و بُتهاي هندو در حال تكريم و تعظيم و احترام در برابر او قرار دارند. اين محوريت نشاندهندة تلاشي راهبردي براي تثبيت جايگاه سوامينارايان بهعنوان يک تجسم الهي در هندوئيسم است.
تحليل دقيقتر نشان ميدهد که تمرکز و تلاش اين جنبش براي معرفي سوامينارايان بهعنوان خدا، حامل اهداف سياسي خاصي است. جنبش سوامينارايان با بهرهگيري از منابع مالي عظيم و ساخت معابد باشکوه، در پي افزايش نفوذ و تأثيرگذاري در جوامع مختلف است. اين راهبرد، نهتنها همبستگي جامعة هندو را تقويت ميکند، بلکه موجب گسترش قدرت سياسي و فرهنگي هندوئيسم و نيز افزايش تعاملات بينالمللي و جذب حمايتهاي جهاني ميشود. شواهد حاکي از آن است که اين جنبش برنامههاي بلندمدتي براي گسترش جهاني و تثبيت جايگاه سوامينارايان بهعنوان خداي اصلي هندوئيسم دارد. چنانکه بيان شد، در ساختار معابد آنها، ساير خدايان هندو در حال تکريم و تعظيم سوامينارايان بهعنوان محور اصلي قرار گرفتهاند. به نظر ميرسد که سياست آيندة اين فرقه بر محوريت بخشيدن بيشتر به سوامينارايان در ميان هندوها متمرکز باشد. تعاليم سوامينارايان پيروان را بهسوي زندگي اخلاقي و صلحآميز هدايت ميکند؛ رويکردي که با منافع استعماري بريتانيا سازگار بود و تهديدي براي آنها بهشمار نميرفت. اين جنبش، در واقع تلاش ميکند که همبستگي فرهنگي و سياسي جامعة هندو را تقويت کند؛ درعينحال انديشهاي را رواج دهد که براي قدرتهاي استعماري چالشآفرين نباشد.
3ـ6. نمونة تأثيرات معابد سوامينارايان در کشورهاي ديگر (کشور امارات)
يكي از معابد مهم جامعة سوامينارايان در امارات متحدة عربي، معبد BAPS هندو در ابوظبي است كه بزرگترين معبد هندو در خاورميانه است. تجربيات بازديدكنندگان نشان از رضايت بالا و مراقبت ويژة کارکنان معبد، حتي در مواجهه با جمعيت زياد دارد. معماري پيچيده و زيباي معبد نيز توجه بسياري را جلب کرده است كه در گزارشهاي ثبتشده آمده است.
براي نمونه، پراويناشاه از لندن تجربة خود را از اولين بازديد از معبد BAPS هندو چنين بيان ميكند: «من داراي معلوليت هستم و مراقبتي که کارکنان معبد با وجود هزاران بازديدکننده از من کردند، شگفتانگيز بود. ميتوانستم ببينم که مردم بهصورت صلحآميز از يک منطقه به منطقة ديگر هدايت ميشوند». شخص ديگري به نام لوئيس از مکزيک ميگويد: «معماري و جزئيات پيچيده در سنگها شگفتانگيز است. از ديدن ميراث فرهنگي هند بسيار قدرداني ميکنم. مردم، بياييد و ملحق شويد!»
يكي از شخصيتهاي هندو به نام برهماويهاريداس سوامي در بيان بازتابي از اهميت و نقش دولت امارات در حكايت از اين رويداد چنين ميگويد:
ما عميقاً از رهبران UAE و مقامات محلي براي خدمات جديد اتوبوس و حمايتهاي همهجانبهشان در تحقق اين روز سپاسگزاريم؛ همچنين از زائراني که با صبر و فهم در طول بازديد خود همراهي کردند، تشکر ميکنيم. اين معبد بهعنوان چراغي از معنويت و مرکزي براي هماهنگي عمل خواهد کرد و مردم از تمامي پسزمينهها و باورها را گرد هم خواهد آورد (BAPS, 2024).
ظاهراً در پسزمينة اين فعاليت بهظاهر فرهنگي ـ اجتماعي که توسط معبد BAPS هندو در ابوظبي و با حمايت دولت امارات به نمايش گذاشته ميشود، ميتوان به نقشههاي پيچيدهتري پي برد که نشان از سياستهاي ترويج و جذب جامعة هندو دارد. اين معابد، در واقع بهمثابة ابزارهاي قدرت نرم در راستاي افزايش نفوذ فرهنگي و مذهبي سوامينارايان عمل ميکنند. بهطور خاص، گسترش اين معابد در کشوري مانند امارات، که بهطور عمده مسلمان است، نشاندهندة تلاشهاي هدفمند براي ايجاد پايگاههاي قوي مذهبي و فرهنگي در مناطقي است که تنوع مذهبي و فرهنگي بهچشم ميخورد.
7. سازمان جهاني BAPS
سازمان BAPS (Bochasanwasi Akshar Purushottam Swaminarayan Sanstha) كه بر اساس تعاليم سوامينارايان تأسيس شده است، بهعنوان يکي از بزرگترين و فعالترين جنبشهاي مذهبي هند شناخته ميشود. اين سازمان در سال 1907م توسط شاسترجي ماهاراج (Shastriji Maharaj) (1865ـ1951م) يکي از پيروان برجستة سوامينارايان تأسيس شد.
سازمان BAPS در زمينههاي گوناگوني فعاليت ميکند که شامل ساخت معابد، ارائة خدمات اجتماعي، برنامههاي آموزشي و فعاليتهاي زيستمحيطي ميشود.
BAPS همچنين برنامههاي مختلفي در حوزة بهداشت و سلامت اجرا ميکند که شامل بيمارستانهاي پيشرفته، کلينيکهاي پزشکي سيار و مراکز درماني سرپايي است؛ براي مثال، بيمارستان BAPS Pramukh Swami Maharaj در سورات گجرات يکي از اين مراکز است که مراقبتهاي پزشکي باکيفيت و کمهزينه را ارائه ميدهد. علاوه بر اين، BAPS از طريق برنامههاي آيورودا و يوگا، طب سنتي را با مراقبتهاي بهداشتي مدرن ترکيب ميکند. خط توليد محصولات گياهي Amrut اين سازمان، که از گياهان کشتشده در مزارع BAPS توليد ميشود، نمونهاي از اين تركيب است.
گفتني است که BAPS داراي شعبههاي متعددي در کشورهاي مختلف، از جمله ايالات متحده، کانادا، بريتانيا، استراليا، آفريقا، امارات و کشورهاي ديگر است. اين سازمان، معابد و مراکز فرهنگي در اين کشورها ساخته است و به ترويج فرهنگ و ارزشهاي هندو ميپردازد.
اين فعاليتهاي خيريه، در عين آنکه بدون شک مزاياي قابل توجهي براي جوامع بههمراه دارند، به اهداف سياسي ـ اجتماعي گستردهتر BAPS كمك ميکنند. با انجام کارهاي خيرية پرآوازه، BAPS تصوير عمومي خود را بهبود ميبخشد؛ نفوذ خود را افزايش ميدهد و از بخشهاي مختلف جامعه حمايت جلب ميکند. اين رويکرد راهبردي، به BAPS امکان ميدهد که مأموريت خود را تحت پوشش نوعدوستي پيش ببرد و همزمان دامنه و تأثير خود را گسترش دهد.
گفتني است که اين سازمان يك پرچم اختصاصي نيز دارد كه داراي پنج نوار افقي (سه نوار قرمز و دو نوار سفيد) است. در مرکز پرچم يک دايرة سفيد با حاشية قرمز وجود دارد که لوگوي BAPS در آن نمايش داده ميشود (Bochasanwasi Akshar Purushottam Swaminarayan Sanstha [BAPS], n.d.; Flags of the World, n.d.).
8. واكنشها و انتقادهاي واردشده بر سوامينارايان
تعاليم و اعمال سوامينارايان، هم مورد تحسين و هم مورد انتقاد قرار گرفته است. درحاليکه گروهي اصلاحات اجتماعي و پيام معنوي او را ستودهاند، دستهاي ديگر مفاهيم و اعمال الهياتي خاص را در درون فرقة سوامينارايان زير سؤال برده و به شدت نقد كردهاند؛ براي نمونه، سوامي دياناندا ساراسواتي (Swami Dayananda Saraswati) (1824ـ1883م) يکي از مصلحان برجستة مذهبي و اجتماعي هند در قرن نوزدهم بود که به تلاش براي احياي اصول وداها و مخالفت با بتپرستي و خرافات شناخته ميشود. او بنيانگذار جنبش آريا سماج (Arya Samaj) بود که هدفش بازگشت به اصول خالص و اصيل هندوئيسم بود.
سوامي دياناندا ساراسواتي به شدت مقام سوامينارايان را بهعنوان موجودي مطلق بهچالش کشيد. او همچنين پيروان سوامينارايان را به انحراف از متون ودايي، انباشت ثروت غيرقانوني و متوسل شدن به تقلب و فريب متهم کرد. دياناندا حتي ادعا کرد که سوامينارايان براي جذب پيروان خويش، خود را بهجاي خداي نارايانا معرفي کرده است.
وي در سال 1875م جنبش آريا سماج را تأسيس کرد. او معتقد بود که هندوئيسم بايد به اصول وداها بازگردد و اصلاحات اساسي در جامعة هندو انجام شود (Thursby, 1975, p. 3). وي کتاب Satyarth Prakash (The Light of Truth / نور حقيقت) را نوشت که در آن به تفسير وداها و نقد اديان و فرقههاي مختلف پرداخت. اين کتاب بهعنوان يکي از متون مهم و تأثيرگذار در جنبش اصلاحي هندوئيسم شناخته ميشود. او در اين كتاب، به شدت از سوامينارايان و فرقة او انتقاد کرده است. اين نقدها شامل توصيفهاي تمسخرآميز از رفتار مرتاضان و افشاي پوچي منطقي فرضي در اساطير مربوط به خدايان مختلف است. وي فرقة سوامينارايان را انحراف از اصول اصيل هندوئيسم معرفي کرده است. او به رفتار و باورهاي پيروان سوامينارايان و ادعاهاي معنوي آنها حمله کرده، آنها را بهعنوان خرافات و فريب معرفي ميکند.
سوامي دياناندا ساراسواتي در اين كتاب دربارة اين فرقه روايت ميکند که داستان اين فرقه از مردي به نام شجناند شروع ميشود که اهل روستايي نزديک آيوديا بود. او با سفر به مناطقي مانند گجرات، کاثياوار و کوچ متوجه شد که مردم اين مناطق بسيار سادهلوحاند و بهراحتي به هر ديني که ارائه شود، ايمان ميآورند. او از اين فرصت استفاده کرد و با فريبکاري توانست چند پيرو بهدست آورد و اعلام کرد که خود تجلي ناراياناست و داراي قدرتهاي معجزهآساست. شجناند با پوشيدن لباسهاي درخشان و ايستادن بيحرکت در اتاق تاريک، مردم را فريب ميداد که او ناراياناست. او حتي به برخي از پيروانش اجازه داد که خود را بهشکل نارايانا با چهار دست جلوه دهند. او اين کار را با همکاري پيروان خود انجام ميداد تا تأثير بيشتري بر روي مردم بگذارد.
يکي از داستانهاي عجيبي که سوامي دياناندا ساراسواتي نقل ميکند، داستان مرد بدون بيني است؛ مردي که بينياش بريده شده بود. اين مرد ادعا ميکرد که هركس بينياش بريده شود، قادر خواهد بود نارايانا را ببيند. پادشاه نيز اين داستان را باور کرد و حتي از اخترشناس خود خواست که زمان مناسبي براي بريدن بينياش پيدا کند تا او نيز بتواند نارايانا را ببيند. در نهايت، اين مرد فريبکارانه مردم را گمراه کرد و موجب شد که بسياري از افراد بينيهاي خود را ببرند، به اين اميد که نارايانا را ببينند. سوامي دياناندا ساراسواتي اين داستان را نمادي از فريب و خرافهپرستي در اين فرقه ميداند.
به گفتة اين نويسنده، در اين فرقه، سادوها بسته به کاست و شغل خود وظايفي را انجام ميدهند؛ اما کاهنان اين فرقه با گرفتن ماليات از پيروان خود و فريبکاريهاي خود ثروت زيادي بهدست ميآورند. آنها هرگز به کسي که از فرقههاي ديگر است، احترام نميگذارند و اعمال شيطاني خود را بهطور مخفيانه انجام ميدهند.
سوامي دياناندا ساراسواتي به مواردي از همجنسگرايي و ساير رسواييها در فرقة سوامينارايان اشاره ميکند. او به شدت فرقة سوامينارايان را نقد ميکند و معتقد است که اين فرقه با استفاده از ترفندها و حيلههاي خود، مردم را فريب ميدهد و از آنها سوءاستفاده ميکند. وي رهبران اين فرقه را بيسواد ميخواند که با قوانين دستور زبان و منطق آشنا نيستند. او اعمال اين فرقه را مغاير با اصول اخلاقي و انساني ميداند (Saraswati, 1984, p. 300-304).
نتيجهگيري
بر اساس تحليلهاي انجامشده در اين مقاله، نتايج ذيل بهدست ميآيد:
ـ تأثيرات اجتماعي و سياسي جنبش سوامينارايان
جنبش سوامينارايان، فراتر از يک جريان مذهبي، داراي ابعاد اجتماعي، فرهنگي و سياسي گستردهاي است که تأثيرات عميقي بر جامعة هندو و ساختارهاي آن بهجا گذاشته است. اين جنبش، نهتنها به همبستگي دروني هندوها کمک کرده، بلکه از طريق شبکههاي گستردة معابد و نهادهاي اجتماعي خود، در زمينة تقويت هويت فرهنگي و سياسي جامعة هندو نيز نقشآفريني کرده است. حمايتهاي استعماري بريتانيا، با هدف بهرهبرداري از اين ظرفيت اجتماعي، به توسعه و گسترش اين جنبش ياري رسانده و زمينه را براي نفوذ و گسترش جهاني آن فراهم کرده است.
ـ نقش سازمانهاي مرتبط، مانند BAPS
سازمانهايي مانند BAPS با تداوم تعاليم و ارزشهاي جنبش، نهتنها به حفظ و ترويج فرهنگ هندو کمک کردهاند، بلکه از طريق پروژههاي آموزشي و اجتماعي متعدد به ارتقاي وضعيت زنان و توانمندسازي جوامع محلي پرداختهاند. فعاليتهاي بشردوستانة اين سازمانها نيز نقش مهمي در بهبود شرايط زندگي افراد آسيبپذير ايفا کرده است. بااينحال بايد توجه داشت که اين خدمات اجتماعي ميتواند بهمثابة ابزاري براي ترويج و گسترش جنبش سوامينارايان مورد استفاده قرار گيرد.
ـ نقدها و اتهامات وارده به جنبش
اين جنبش با نقدها و اتهامات جدي مواجه بوده است. برخي منتقدان، همچون سوامي دياناندا ساراسواتي، جنبش سوامينارايان را به انحراف از متون ودايي، انباشت ثروت غيرقانوني و تقلب متهم کردهاند. اين انتقادات نشان ميدهند که جنبش سوامينارايان نيز مانند بسياري از جنبشهاي ديني ديگر، از نقد و تحليلهاي مختلفي برخوردار بوده است که ابعاد پيچيدهتري از تاريخ و عملکرد آن را آشکار ميسازد.
ـ جنبش سوامينارايان؛ گسترش هندوئيسم با آموزههاي صلحآميز و حمايت استعماري
جنبش سوامينارايان با بهرهگيري از معابد باشکوه در سراسر جهان، نهتنها بهعنوان يک نهاد مذهبي، بلکه بهمثابة ابزاري براي گسترش فرهنگي و سياسي هندوئيسم عمل ميکند. اين جنبش با معرفي سوامينارايان بهعنوان محور الهي، همبستگي جامعة هندو را تقويت ميکند و تعاملات بينالمللي را گسترش ميدهد. حمايتهاي استعماري نيز در ترويج اين حرکت مؤثر بوده است؛ چراکه آموزههاي صلحآميز آن تهديدي براي منافع قدرتهاي استعماري بهشمار نميروند.
ـ اهميت مطالعات بيشتر
بررسيها نشان ميدهند که جنبش سوامينارايان با استفاده از حمايتهاي استعماري و بهرهگيري از شرايط اجتماعي و سياسي زمانه توانسته است به يکي از جنبشهاي مهم و تأثيرگذار در تاريخ معاصر هند تبديل شود. با توجه به نقش سازمانهايي مانند BAPS در تداوم و گسترش اين جنبش، و نيز با در نظر گرفتن انتقادات و اتهامات مطرحشده، لازم است مطالعات بيشتري در اين زمينه صورت گيرد تا بتوان به درکي جامعتر و دقيقتر از ابعاد مختلف اين جنبش دست يافت. اين مطالعات ميتوانند به روشنتر شدن نقش واقعي خدمات اجتماعي و بشردوستانه در ترويج و گسترش اين جنبش کمک کنند و نشان دهند که چگونه چنين آييني ميتواند بهمثابة ابزاري براي اهداف سياسي و اجتماعي استعمار مورد استفاده قرار گيرد.



