Various religions have presented a set of practical tasks for their followers, the efforts of religious people to know them correctly has led to the emergence of special mechanisms and knowledge. The knowledge of practical rules and religious tasks is called "fiqh" in Islam. Now, with a little tolerance in the using of the term "fiqh" for similar knowledge (jurisprudence) in other religions, This question is raised whether it is possible to do a balanced comparative scientific work between the jurisprudence of Islam and the jurisprudence of other religions, and what are the opportunities and threats of adopting such an approach in the study of religious teachings? The following article, after the necessary scientific investigation with inferential analytical method and library study, will conclude that not only is such a work possible in the form of "comparative jurisprudence between religions" and through the argumentative balance of laws based on the comparative study of the practical teachings of religions with a jurisprudential approach, but entering this field can provide significant opportunities to develop and promote the right discourse of Islam at the global level and to have significant results and benefits in areas such as the approximate of religions, international law and global activities of Muslims. However, there are also important threats in entering this field, and paying attention to them is one of the most important duties of activists in this field to prevent falling into the trap of fraudsters.
Title : فقه مقارن بین الأدیان؛ امکان¬سنجی، فرصت¬ها و تهدیدها
Abstract:
ادیان گوناگون مجموعههایی از تکالیف عملی را برای پیروان خود عرضه کردهاند که تلاش دینداران برای شناخت صحیح آنها سبب پدید آمدن سازوکارها و دانشهایی خاص شده است. دانش شناخت احکام عملی و تکالیف دینی در اسلام «فقه» نامیده میشود. اکنون با تسامح در کاربست اصطلاح «فقه» برای دانش نظیر در دیگر ادیان، باید دید که آیا می¬توان میان فقه اسلام و ادیان دیگر، مقایسه موازنه¬ای انجام داد و اتخاذ چنین رویکردی در مطالعه تعالیم ادیان چه فرصت¬ها و تهدیدهایی دارد؟ مقاله پیش¬رو پس از بررسی علمی لازم با روش تحلیلی استنباطی و با مطالعه کتابخانه¬ای نتیجه می¬گیرد که نه¬تنها چنین کاری در قالب «فقه مقارن بین الأدیان» و از راه موازنه استدلالی احکام بر اساس مطالعه مقایسه¬ای تعالیم عملی ادیان با رویکرد فقهی امکان¬پذیر است، بلکه ورود به این عرصه می¬تواند فرصت¬های قابل توجهی را برای توسعه و ترویج گفتمان حق اسلام در سطح جهانی ایجاد کرده و در عرصه¬هایی همچون تقریب ادیان، حقوق بین¬الملل و فعالیت¬های جهانی مسلمانان نتایج و فواید قابل توجهی در پی داشته باشد. با این وجود تهدیدهای مهمی نیز در ورود به این عرصه وجود دارد که توجه به آنها از مهم¬ترین وظایف فعالان این حوزه برای پیشگیری از افتادن در دام فریبکاران است.