The adaptation of the Qur'an's from the New and Old Testaments is the most important theory about the sources of the Qur'an and is commonly held by Orientalists. It is mainly based on the teachings of these two scriptures. Rejecting the idea of the revelation of the Qur'an and prophecy of the prophet of Islam, this theory holds that the prophet had learned many teachings of the Testaments from some Jewish and Christian people and groups. This research aims to provide a relatively comprehensive critique of the theory of adaptation and to confirm the revelation of the Qur'an. Focusing on a number of important content and linguistic differences between the common teachings of the Qur'an and the Testaments, the researcher seeks to prove the unsoundness of the claim that the Qur'an has been adapted from the New and Old Testaments. The existence of the triple opposite, contradictory and slightly different accounts among the common historical narrations, the existence of different reports and the essential difference in the style and explanatory structure of the two and the lack of internal contradictions of the Testaments in the Qur'an are among the important differences already mentioned. The existence of a common source of revelation for the two books, the silence of a group of Jewish and Christian scholars or their converting to Islam, the severe criticism leveled by the Qur'an at the Jews and Christians, the inconsistency of adaptation with the Prophet's character, the challenge posed by the Qur'an and its emphasis on its being reveled and the association of many Quranic verses with occasions of Revelation are among the arguments against the theory of the adaptation of the Quran from the Testaments.
اقتباس قرآن از عهدین، مهم ترین نظریة مصادر قرآن و دارای شهرت و پذیرش زیادی در میان خاورشناسان است. مهم ترین مستند آن، آموزه های مشترک دو کتاب است. براین اساس، که وحیانی بودن قرآن و نبوت پیامبر اسلام را نفی می کند، آن حضرت بسیاری از آموزه های عهدین را از طریق برخی افراد و گروه های یهودی و مسیحی فراگرفته است. هدف این پژوهش، نقدِ نسبتاً جامع نظریه اقتباس و دفاع از وحیانی بودن قرآن است. نگارنده تلاش دارد با بررسی تطبیقی و تأکید بر برخی تفاوت های مهم محتوایی و زبانی میان آموزه های مشترک قرآن و عهدین، اقتباسی بودن قرآن را رد کند. وجود گزارش های سه گانه متضاد، متناقض و متباین جزئی، در روایت های تاریخی مشترک، وجود گزارش های متغایر و نیز تفاوت جوهری در سبک و ساختار بیانی آن دو، فقدان تناقض های درونی عهدین در قرآن، از جمله این تفاوت های مهم است. وجود منبع مشترک وحیانی برای دو کتاب، سکوت یا مسلمان شدن گروهی از علمای یهود و نصارا، انتقاد شدید قرآن از یهودیان و مسیحیان، ناسازگاری اقتباس کردن با شخصیت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم، تحدی و مبارزه طلبی قرآن و تأکید بر وحیانی بودن خویش و وجود شأن نزول های متعدد برای آیات قرآن، دلایل دیگر نقد نظریه اقتباس قرآن می باشد.
حيدري، عليرضا، محمدرضا ضميري و محمدعلي رضايي اصفهاني، 1393 «اقتباس قصص قرآن از عهدين؛ بررسي و نقد نظريه درّه حدّاد»، معرفت ادیان، ش 18، ص 35 ـ 56.
دورانت، ويل، 1378، تاريخ تمدن، ترجمه آرام و ديگران، تهران، علمي و فرهنگي.
رازي، ابوالفتوح، 1375، روض الجنان، به كوشش ياحقي و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوي.
راسل، برتراند، 1373، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه نجف دریابندری، چ ششم، تهران، بينا.
زمانی، محمد حسن، 1395ش، مستشرقان و قرآن، قم، بوستان کتاب.
زنجاني، ابوعبدالله، 1410ق، تاريخ القرآن، به كوشش محمد عبدالرحيم، دمشق، دارالحكمة.
سالم، ساسی، بيتا، نقد الخطاب الاستشراقی، بیجا، دار المدار الاسلامی.
سعید، حبیب، بيتا، المدخل الی الکتاب المقدس، قاهره، دار التالیف و النشر للکنیسه الاسقفیة.
سلیمانی، عبدالرحیم، 1381، مسیحیت، قم، زلال کوثر.
سلیمانی، عبدالرحیم، 1385، کتاب مقدس، قم، آیات عشق.
شاكر، محمد کاظم، فیاض، محمد سعید، بهار وتابستان1389، «سير تحول ديدگاههاي خاورشناسان در مورد مصادر قرآن»، پژوهشهای قرآن و حدیث، دوره43، ش 1، ص119ـ138.
صادقی، تقی، 1379، رویکرد خاورشناسان به قرآن، تهران، فرهنگ گستر.
طبرسي، فضلبن حسن، 1415ق، مجمع البیان، بیروت، موسسه اعلمی.
طبري، محمدبن جریر، 1415ق، جامع البيان عن تفسیر آی القرآن، به كوشش خليل الميس، بیروت، دار الفكر.
الطیباوی، عبداللطیف، 1991م، المستشرقون الناطقون بالانجلیزیه، ترجمه قاسم السامرائی و عبداللهبن عبدالمحسن الترکی، بيجا، جامعة الامام محمدبن سعود الاسلامیة.
عبدالغنی حسن، محمد، 1354، اسلام و انتقادات غرب، ترجمة محمدرضا انصاری، بیجا، بينا.