بررسی تطبیقی دیدگاه متون مقدس ادیان ابراهیمی و دانش پزشکی درباره آمیزش در دوره عادت ماهانه
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
يکي از دورههاي مهم زندگي زنان که ارتباطي مستقيم و عميق با سلامت آنها دارد، دوره باروري و توليدمثلي آنهاست. سالهاي طبيعي توليدمثل زن بـا تغييـرات مـنظم ماهانه در ميزان ترشـح هورمونهـاي زنانـه و تغييـرات فيزيكي هماهنگ در تخمدانها و ساير اندامهاي جنسي مشخص ميشود. به اين طرح منظم، چرخه جنسي ماهانه زن و يا بهطور عاميانهتر، «عادت ماهانه» ميگويند.
عادت ماهانه مهمترين نشانه كار دستگاه تناسلي در افراد مؤنث بالغ و يک فرايند زیستی طبيعي است که بخش عمدهاي از زندگي زنان را دربر ميگيرد و عبارت است از: تخليه منظم مايعات قاعدگي از طريق واژن که بهمثابه بخشي از دوره قاعدگي ماهانه يک زن اتفاق ميافتد و معمولاً چند روز طول ميکشد. مايعات قاعدگي حاوي مقداري خون (30ـ50 ميلي ليتر از مقدار کل)، مخاط دهانه رحم، ترشحات واژن و همچنين بافت آندومتر است.
از سوی دیگر، آميزش و تمايلات جنسي انسان يکي از مهمترين جنبههاي سلامت بهداشت باروري و کيفيت زندگي بهشمار میآید (هاشمي و همكاران، 1391). سلامت جنسي بخشي از سلامت باروري است که يک نياز و راهبرد براي رسيدن به اهداف توسعه هزاره بيان شده است (جانقربان و همكاران، 1393). سلامت جنسي خوب براي افراد و در نتيجه، براي جامعه مهم است (براتي و همكاران، 1393). سلامت جنسي موقعيتي است که زوجين در آن از يک رابطه سالم، مناسب و بهنجار جنسي بهرهمند هستند، بهگونهايکه وضعيت جسمي، روحي و رفتاري آنها مطلوب و حاکي از نوعي هماهنگي، انس و محبت در زندگي زناشويي است. آميزش و روابط جنسي صحيح پيشزمينهاي براي تقويت عواطف و احساسات بين زوجين است و ميتواند موجبات تحکيم پيوندهاي خانوادگي را فراهم آورد و از پيدايش و تشديد اختلالات رواني و ازهمگسيختگي بنيان خانواده و در پي آن، جامعه جلوگيري کند (اسلاتر، 2014).
آميزش در دوره عادت قاعدگي ازجمله مسائلي است که همواره در دورههاي گوناگون تاريخ بشر و از منظرهاي مختلف، توسط نهادها، طيفها و گروههاي علمي گوناگون موضوع بحث قرار داشته است. ازجمله نهادهايي که به اين مسئله توجه کرده، نهاد دين بوده است؛ بهگونهايکه تقريباً تمام اديان اصلي جهان به اين مسئله نظر داشته و احکام و مقرراتي را براي آن در نظر گرفتهاند. از ميان اديان زندهاي که ازيکسو، قطعاً الهي و آسماني است، و از سوی ديگر، امروزه داراي پيرواني است و به احکام و دستورات و شريعتهاي آنها عمل میشود سه دين آسماني اسلام، مسيحيت و يهوديت هستند که «اديان ابراهيمي» خوانده می شوند. امروزه بخش قابلتوجهي از پيروان اديان آسماني جهان را پيروان اديان ابراهيمي تشکيل ميدهند و عمل به احکام و دستورات آنها در دنيا رايج است. در شريعتهاي اديان ابراهيمي، به موضوع آميزش در دوره عادت ماهانه توجه شده و احکام و مقرراتي براي آن تشريع گرديده که از منابع فهم و استنباطات احکام در اين اديان اقتباس شده است.
در مجموعههاي فقهي هريک از فرق و مذاهب در هريک از اين اديان، مباحث و مطالب مفصل و البته محل اختلاف بسياری در اینباره وجود دارد. علاوه بر آن فرازونشيبها و تغيير و تحولات چشمگيري در برخي شرايع در طول تاريخ در اینباره اتفاق افتاده است. بدینروی، تشريح ديدگاههاي فقهي همه فرق و مذاهب در هريک از اين اديان درباره موضوع تحقيق، نيازمند مجالي وسيعتر از اين مقاله است. اما يکي از منابعي که در اين اديان به موضوع آميزش در دوره عادت ماهانه اشاره کرده، متون مقدس و کتابهاي آسماني اين اديان است. هم در کتاب مقدس که متن مقدس دين يهود و مسيحيت است، نکاتي درباره آميزش در دوره عادت ماهيانه بيان شده و هم در قرآن کريم که کتاب آسماني و متن مقدس دين اسلام است، به اين موضوع اشاره گردیده است.
بنابراين تکيه بحث در اين نوشتار بر مهمترين و اصليترين منبع تعليمي اين اديان، يعني کتاب مقدس و قرآن متمرکز خواهد بود. ازاينرو، آنچه از ديدگاهها و آموزههاي اديان ابراهيمي در اين مقاله مدنظر است، مطالب بیانشده در متون مقدس و کتابهاي آسماني هريک از اين اديان در باب موضوع تحقيق است.
لازم به ذکر است که «کتاب مقدس» خود مشتمل بر 66 کتاب جداگانه است که بيش از سى تن در مدت قریب 1600 سال، به سه زبان عبرى، آرامى و يونانى آنها را نگاشتهاند (ليندسى، 1976، ص 4). اين کتاب به دو بخش عمده «عهد عتيق» و «عهد جديد» تقسيم مىشود. بخش عهد عتيق مشتمل بر 39 کتاب است و يهوديان فقط همين بخش را کتاب مقدس خود مىدانند. اما مسيحيان مجموع 66 کتاب عهد عتيق و جديد را مقدس ميشمارند. در اينکه نويسنده کتابهاى بخش عهد عتيق چه کسانى هستند و آيا اين کتابها وحى الهىاند يا منشأ انسانى دارند، رويکردها و ديدگاههاي متفاوتي وجود دارد که اين مقاله فرصت پرداختن به آنها را ندارد.
درباره موضوع بحث (آميزش در دوره عادت ماهانه)، بررسيهاي اوليه نشان ميدهد تفاوتهايي ميان متون مقدس اديان ابراهيمي (عهد عتيق، عهد جديد و قرآن) وجود دارد و رويکرد يکساني از سوی اين متون مقدس نسبت به این موضوع وجود ندارد.
با پيشرفت علم پزشکي، بسياري از مسائل بهداشتي و امور مربوط به سلامت انسان به راحتي قابل بررسي است. امروزه سلامت با همه جوانب آن از حقوق اوليه انساني بهشمار ميآيد، بهگونهايکه نظامهاي بهداشتي دنيا بهطور روزافزون اهداف خود را از ارائه مراقبتهاي بهداشتي ارتقای سطح سلامت جامعه میدانند و افزایش شاخصهاي کلي سلامت، مانند بهزيستي جايگزين شاخصهاي محدود و نارسايي مانند مرگومير شده است (احمدي و همكاران، 1391).
تعريف «سازمان جهاني بهداشت» (WHO) از «سلامت» به «حالت رفاه و آسايش کامل رواني، جسمي و اجتماعي و نه فقط فقدان بيماري و يا نقص عضو» (همان)، از اين مهم حکايت دارد. چون زنان نيمي از جمعيت كشور و بهمثابه مديران و مربيان خانوادهها و فعالان جامعه بهشمار میآیند و سـلامت آنـان پايـه سـلامتي نيمـي از جمعيت، خانواده و جامعه را تشكيل ميدهد (پرويزي و همكاران، 1388)، توجه به سلامت ایشان همواره مورد تأکيد بوده است، بهگونهايکه يكي از محورها و شاخصهاي توسعه بهشمار ميآيد (قرباني و گلچين، 1390).
امروزه تحقيقات پزشکي خوبي در باب آسيبها، مضرات و ديگر امور مربوط به سلامت زنان يا مردان در موضوع آميزش در دوره عادت ماهانه انجام شده که ميتواند معياري علمي براي تشخيص درستي يا نادرستی احکام بيانشده در متون مقدس اديان ابراهيمي بهشمار آيد.
بنابراین چون سلامت جنسي يکي از ابعاد مهم سلامتي افراد است و ميتواند بر ساير ابعاد سلامتي تأثير بگذارد و همچنين موضوع آميزش در زمان عادت ماهانه در متون مقدس اديان ابراهيمي مدنظر قرار گرفته و احکامي براي آن بيان شده، ضروري است تا تحقيقي انجام شود و این موضوع از منظر این اديان آسماني و دانش پزشکي به صورت تطبيقي بررسي گردد.
برايناساس، سؤال اين است که متون مقدس اديان ابراهيمي چه ديدگاهي درباره آميزش در دوره عادت ماهانه دارند؟ اين مسئله از منظر دانش پزشکي چه حکمي دارد؟ آموزههاي کداميک از متون مقدس اديان ابراهيمي با يافتههاي دانش پزشکي مطابقت دارند؟
در اينباره تحقيقاتي نیز صورت گرفته است؛ مثلاً:
صالح و همکاران (2018) در مطالعه موردي خود بر موضوع «مقاربت در زمان حيض از نگاه اخلاق اسلامي (مذهب تسنن) و علم طب» اينگونه نتيجه گرفتهاند که پيروي از اخلاق اسلامي با کشفيات علمي درباره عامل خطر ناشي از مقاربت در دوران قاعدگي دارای ارتباطی معنادار است. اين مقاله صرفاً احکام فقهي اهلتسنن در اینباره را با علم طب مقايسه کرده و تأکيد و توجهي بر قرآن و متون مقدس ساير اديان ابراهيمي نداشته است.
همچنين حسيني و اسماعيلزاده (1393)، نيز در مقاله خود با عنوان «مجامعت با حائض از منظر قرآن و طب»، با توجه به نتايج کشفيات و استنباطات طبي علمي با لحاظ شرايط فيزيولوژيک ايجادشده براي حائض، نشان دادند که دستاوردهاي طبي ميتواند مؤيد و مشمول ديدگاه قرآن و روايات مبني بر عوارض مجامعت در اين ايام باشد، و عدم رعايت آن موجب بروز آلودگي و بيماري در دستگاه تناسلي زن و مرد شود، و اين بيماريها غير از مشکلات روحي است که براي هريک از زوجين به وجود ميآيد. اين مقاله نيز توجهي به ساير متون مقدس اديان ابراهيمي نداشته است.
مقاله حاضر با استفاده از روش «کتابخانهاي»، ابتدا مطالب مرتبط با موضوع را از منابع گوناگون گرد آورده و سپس با روش «توصيفي، تحليلي، مقايسهاي» بررسي کرده است.
ديدگاه يهود درباره آميزش در دوره عادت ماهانه
در آموزههاي عهد عتيق از کتاب مقدسِ کنوني که مقبول يهودیان است، زن در دوره عادت ماهيانه، عنصري ناپاک، نجس و لازمالاجتناب تلقي شده است. بدینروی، هرگونه معاشرت مردان با اينگونه زنان (حتي غذا خوردن سر يك سفره و يا زندگى در يك اطاق) ممنوع گرديده است:
و اگر زني جريان دارد! و جرياني که در بدنش است خون باشد هفت روز در حيض خود بماند و هر کس او را لمس کند تا شب نجس باشد! و بر هر چيزي که در حيض خود بخوابد نجس باشد و بر هر چيزي بر آن بنشيند نجس باشد و هر کس بستر او را لمس کند رخت خود را بشويد و با آب غسل کند و تا شب نجس باشد. و هر کس چيزي را که او بر آن نشسته بود لمس کند رخت خود را بشويد و با آب غسل کند و تا شب نجس باشد. و اگر آن بر بستر باشد يا بر هر چيزي که او بر آن نشسته بود چون آن چيز را لمس کند تا شب نجس باشد (لاويان، 15: 19ـ24).
برايناساس هرگونه ارتباط با زن حائض در دوره عادت ماهانه جايز نيست. ازاينرو، روابط جنسي و آميزش در اين دوره نيز با محدوديتهاي شديدي مواجه گردیده؛ زیرا عهد عتيق مردان را از نزديک شدن به زنان در «نيدا» (دوره عادت ماهانه) به شدت نهي کرده است، بهگونهايکه نبايد مردان در اين ايام به زنان نزديک شوند و عورت آنها را برهنه سازند و با ايشان آميزش داشته باشند. زن و مردي که در اين دوره ارتباط جنسي با هم داشته باشند، نبايد در ميان قوم خويش باقي بمانند: «... و اگر مردي با او هم بستر شود و زن حايض باشد، مرد تا هفت روز نجس خواهد بود و هر بستري که بر آن بخوابد نجس خواهد بود» (لاويان، 15: 25).
همانگونه که ملاحظه ميشود، قوانين سختگيرانهاي در تورات و عهد عتيق در خصوص ايام عادت ماهانه زنان و نيز ارتباطات جنسي در اين دوره بيان گرديده است. جامعه يهوديان در دوران «معبد» و حتي در اوايل دوره پس از معبد، تا حد زيادي به اين قوانين و محدوديتها پايبند بودند و حتي زنان حائض را از ورود به معابد منع ميکردند. اما به دنبال تغييراتي که در دوره پس از معبد در فرهنگ و باورهاي يهودي پديد آمد، بسياري از قوانين مربوط به پاکي و نجاست زنان حائض نيز متحول گرديد. در نتیجه امروزه شايد تنها آثاري که درخصوص محدوديتهاي دوره عادت ماهانه در ميان بسياري از يهوديان (غالب يهوديان راستکيش و يهوديان اصلاحگرا) اعمال ميشود ممنوعيتهايي است که به مسئله حضور زنان در کنيسه و شرکت در نماز جماعت بازميگردد. بسياري از يهوديان احکام و دستورات مربوط به دوره عادت ماهيانه (نيدا) را به باورها و بينشهاي دوران باستان به مسئله پاکي و نجاست ديني مرتبط ميدانند که براي يهوديان جديد اهميت چنداني ندارد (منسکي و همکاران، 1389، ص 274ـ280؛ آنترمن، 1385، ص 222ـ243).
سؤالي که در اينجا ميتوان مطرح ساخت اين است که علت يا حکمت رويکرد سختگيرانه و بهظاهر افراطي عهد عتيق و دين يهود به زن در تشريع قوانين محدوديتساز در دوره عادت ماهانه زنان چيست؟ منزوي ساختن زنان در حالت حيض (حتي در محيط خانه و کانون خانواده) و دوريگزيني افراطي از آنها چه معنايي دارد و چه هدفي را دنبال ميکند؟
دستکم سه تحليل متفاوت در پاسخ به سؤالات فوق، با توجه به آموزههاي عهد عتيق، ميتوان ارائه کرد:
يک. قوانين و احکام سختگيرانه
رويکرد افراطي به مسئله زن در دوره عادت ماهانه برآمده از نگرشی منفي است که در عهد عتيق نسبت به جنس زن و جايگاه و نقش او وجود دارد. اگرچه کتاب مقدس (عمدتاً در عهد جديد) همانند قرآن و آموزههاي اسلام، منزلت و ارج قابلتوجهي براي مادران قائل است (خروج، 21: 15ـ17) و به مردان ميگويد که به همسران خويش محبت بورزند (رساله پولس به افسسيان، 5: 28ـ29)، اما در مجموع، نگرش عهد عتيق به جنس زن، نگاه نازل و ثانوي است.
بیشتر مطالبی که درباره زنان و نقش آنها در تورات و ساير بخشهاي عهد عتيق آمده، نقشهايي منفي و کمفروغ است و کمتر پيش ميآيد که زنان در واقعه مهمي نقش اول را در آيات يا داستانها داشته باشند. از همان آغاز داستان آفرينش، (برخلاف نگاه قرآن، اعراف:20؛ طه: 120) زن بهعنوان کارگزار شيطان و عنصري گمراهکننده و اغواگر معرفي شده (پيدايش، 3: 1ـ6) که مستوجب عذاب و لعنت خداوند متعال است: «[خداوند] به زن گفت: درد زايمان تو را بسيار افزون ميکنم. با درد، فرزنداني خواهي زاييد و اشتياق تو به شوهرت خواهد بود و او بر تو حکمراني خواهد کرد» (پيدايش، 3: 16).
این برخلاف قرآن است که نگرشی مثبت به درد زايمان زنان دارد و آن را عذاب و مجازات براي آنان قلمداد نمیکند (لقمان: 14؛ احقاف: 15).
زن نسبت به مرد از يک جايگاه پايينتر، تبعي و ثانوي برخوردار است. در سفر «پيدايش» درباره خلقت زن آمده است:
... پس خداوند آدم را به خواب عميقي فروبرد و وقتي او در خواب بود يکي از قبرغهها (دندهها)يش را گرفت و جاي آن را به هم پيوست، سپس از آن قبرغه زن را ساخت و او را پيش آدم آورد. آدم گفت: اين مثل خود من است؛ استخوانِ از استخوانهايم و قسمتي از بدنم. نام او زن است؛ زيرا از انسان گرفته شد (پيدايش، 2: 21ـ23).
اين نوع نگاه به جنس زن و نقش و جايگاه او سبب شده تا در مسائل مربوط به احکام دوره عادت ماهانه نيز متأثر از همان نگاه منفي و نازلي به جنس زن باشد و رويکردی سختگيرانه و افراطي به او روا داشته شود و احکام دوره عادت ماهانه زنان بهگونهاي تشريع شود که گويا زن در اين ايام، عنصري پليد، نامطلوب و ناپاک است و بايد همانند عنصر نجس يا بيماران واگيردار با وي رفتار شود: «هر کس او را لمس کند تا شب نجس باشد. و اگر مردي با او هم بستر شود و زن حايض باشد، مرد تا هفت روز نجس خواهد بود و هر بستري که بر آن بخوابد نجس خواهد بود» (لاويان، 15: 22ـ24).
بنابراين هدف از دستورات عهد عتيق در اينباره، رعايت بهداشت و تأمين سلامت زنان نيست، بلکه ايمني بخشيدن به مردان از طريق دور ساختن ايشان از يک عنصر پليد و ناپاک است.
دو. تدابير پيشگيرانه
برايناساس، هدف از وضع قوانين سختگيرانه در قبال زنان حائض و منع آميزش و هرگونه تماس و ارتباط مردان با آنان در دوره عادت ماهانه، تضمين بهداشت و تأمين سلامت زنان و مردان بوده است. درواقع چون آميزش با زنان در ايام عادت ماهانه، آسيبها و ضررهاي بهداشتي بسياري براي هر دو طرف به همراه داشته، کتاب مقدس نهتنها خودِ آميزش و رابطه جنسي را ممنوع و حرام اعلام نموده، بلکه هرگونه ارتباط و تماس ديگر با زن حائض را نیز ممنوع کرده تا از نزديک شدن مرد به زن حائض پيشگيري کند و از فراهم شدن بستری براي ورود آنها به يک رابطه جنسي پرخطر مانع گردد. ازاینرو، حتي شوخي کردن همسران با هم، غذا خوردن بر سر يک سفره، زندگي در يک اتاق، نگاه کردن به زن حائض برهنه يا نيمهعريان، همبستري در يک رختخواب ـ ولو با لباس و پوشش کامل ـ هرگونه تماس بدني با او، و هر عملي که ميتواند زمينهاي براي ورود همسران به يک رابطه جنسي و آميزش شود، ممنوع است تا در پرتو اين محدوديتهاي سخت و شديد، زمينه براي برقراري رابطه جنسي و آميزش فراهم نشود و امکان چنين رابطهاي وجود نداشته باشد تا مرد و زن حائض از خطرات و بيماريهاي ناشي از آميزش در دوره عادت ماهيانه مصون بمانند.
اما سؤالي که در اينجا ميتوان مطرح ساخت اين است که آيا لازم است براي پيشگيري از ورود همسران به رابطه جنسي و آميزش در دوره عادت ماهانه، اينچنين محدوديتها و قوانين سختگيرانهاي جعل گردد، بهگونهايکه حتي روابط عادي و معمولي زن و شوهر در خانه را تحتالشعاع خود قرار دهد؟
زن در ايام عادت ماهيانه خود، به سبب تغييرات هرموني و برخي تحولات فيزيولوژيکي ديگر، علاوه بر رنجش جسمي، دچار آزردگي روحي و حساسيت رواني نيز میگردد و بيش از روزهاي عادي به يک همدم و مونس نياز دارد که او را درک کند و مورد نوازش و مهر و محبت خود قرار دهد و به وي احترام بگزارد. حال اگر در چنين شرايطي دایم به او گفته شود: تو عنصری نجس هستي و بايد از ديگران دوري گزيني و هرچه با تو تماس داشته باشد نيز آلوده به نجاست ميشود...! آيا اين قبیل برخوردها، بهداشت روحي و رواني زن حائض را به مخاطره نخواهد انداخت؟ آيا خداوند حکيمي که خود خالق زن و آگاه از احوال و شرايط روحي و رواني و جسمي اوست، دست به تشريع چنين احکام و قوانين سختگيرانهاي ميزند که بهداشت و آرامش رواني زنان را به مخاطره بیفکند؟
سه. تمرين صبر و جلوگيري از شهوتراني افراطي مردان
عهد عتيق با وضع محدوديتها در دوره عادت ماهانه زنان، به دنبال اين هدف بوده است که آستانه تحمل مردان در خودداري از ارتباطات جنسي را بالا ببرد و اندکي از شهوتراني آنها بکاهد. ازاینرو، هم اصل رابطه جنسي را ممنوع ساخته و هم هرگونه ارتباط ديگر در اين ايام را محدود کرده است. يکي از نتايج اين محدوديتها تشديد اشتياق زوجين به يکديگر پس از اتمام دوره عادت ماهيانه است، بهگونهايکه همانند يک زوج تازه ازدواج کرده، شيفته ملاقات و ارتباط با يکديگر ميگردند.
اما آيا با تکرار اين معنا که زن در ايام عادت ماهيانه نجس است و القای دائمي پليدي او به شوهر، ميتوان اشتياق مرد به زن را بيشتر کرد؟ علاوه بر آن، محدود کردن رابطه جنسي با زن حائض، به معناي محدود کردن شهوتراني مرد نيست؛ زیرا مرد ميتواند همسران متعدد داشته باشد و هنگامي که يکي از همسران وي در ايام عادت ماهيانه به سر ميبرد، با ساير همسران خويش رابطه جنسی داشته باشد.
ديدگاه مسيحيت درباره آميزش در دوره عادت ماهانه
براساس آنچه در عهد جديد، کتاب «انجيل متي» از حضرت عيسي نقل شده است، ایشان منسوخکننده شريعت حضرت موسي و تورات نبوده، بلکه براي اتمام و اکمال آن و تحقق بخشيدن به شريعت تعطيل شده حضرت موسي آمده است:
فکر نکنيد که من آمدهام تا تورات و نوشتههاي پيامبران را باطل سازم! نيامدهام تا باطل نمايم، بلکه آمدهام تا آنها را تمام کنم. پس هرکه يکي از اين احکام کوچکترين را بشکند و به مردم چنين تعليم دهد، در ملکوت آسمان کمترين شمرده شود. اما هرکه به عمل آورد و تعليم نمايد، او در ملکوت آسمان بزرگ خوانده خواهد شد (متي، 5: 18ـ19).
قرآن نيز بر اين نکته تأکيد دارد و از زبان حضرت عيسي خطاب به بنياسرائيل ميفرمايد: «وَ إِذْ قَالَ عِيسَىبْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِيإِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ...» (صف: 6)؛ و هنگامى را كه عيسى پسر مريم گفت: اى فرزندان اسرائيل، من فرستاده خدا به سوى شما هستم؛ تورات را كه پيش از من بوده تصديق مىكنم.
برايناساس، احکام و قوانيني که در شريعت حضرت موسي و دين يهود و عهد عتيق وجود دارد (ازجمله احکام مربوط به دوره ماهانه زنان و حرمت آميزش در آن)، بايد مقبول و مستند عملی مسيحيت نيز باشد. اما براساس برخي اعتقادات تحريف يافته، مانند اعتقاد به فديه و پايان يافتن دوران شريعتمحوري، اگرچه بخش عهد عتيق از کتاب مقدس براي مسيحيان نيز مقدس و محترم است، اما مستند عملی نيست و اساساً «شريعت» توسط پولس که مؤسس مسيحيت جديد است، نفي گرديد. البته برخی موضوعات، مانند داستانهاي انبيا و نحوه آفرينش که در عهد عتيق وجود دارد، براي مسيحيان نيز حجيت دارد و به آن باور دارند؛ اما در بخش قوانين و احکام شريعت، اين پايبندي وجود ندارد. ازاينرو، در مقابل دستورات و احکام به شدت سختگيرانه عهد عتيق در خصوص آميزش و هرگونه رابطه جنسي و غيرجنسي با زنان در دوره عادت ماهانه، مسيحيان هيچ فرقي ميان حالت حيض و غيرحيض قایل نيستند، و همهگونه معاشرت، حتي آميزش جنسي با زنان حائض را بلامانع ميدانند (مکارم شيرازي و همكاران، 1374، ج 2، ص 92).
مازوکوپاکیس (Mazokopakis) و سامونیس (Samonis) در مطالعه خود در خصوص مجاز بودن مقاربت از ديدگاه مسيحيت و علم طب اينگونه نتيجهگيري کردهاند که انجام مقاربت در زمان قاعدگي از نظر طب، امري طبيعي است و قوانين مربوط به مجاز نبودن اين مسئله از نظر عهد عتيق صرفاً براي افزايش سلامت بنياسرائيل، پيشگيري از بيماريهاي منتقلشونده جنسي، بهبود باروري و سلامت فرزندآوري است (مازوکوپاکیس ، 2018، ص 8).
علاوه بر نفي شريعتمحوري، ميتوان سهلگيري در مسئله آميزش در ايام عادت ماهانه در مسيحيت را تا حد زيادي متأثر از رويکردي دانست که اين دين به مسئله طهارت و نجاست دارد؛ زیرا تنها بازمانده احکام طهارت در مسيحيت رسمي امروز، «غسل تعميد» است که در فرقههاي مختلف مسيحي به شکلهاي گوناگون انجام ميشود و نشانه تطهير از گناه نخستين (گناه آدم ابوالبشر) است که بر دوش همه انسانها باقي مانده است. این غسل نشانه پذيرفته شدن در فرقه خاصي از مسيحيت است. همچنین در حد بسیار محدودي «پايشويان» انجام میشود؛ آييني که در آن، مقامات بالاي کليسا به پيروي از مسيح پاي افراد را میشویند. داستان شستن پاهاي حواريون توسط حضرت مسيح در يوحنا 13: 1ـ17 و نيز روايات اسلامي نقل شده است.
از ساير احکام مفصل و سختگيرانهاي که در خصوص موضوع بحث در يهوديت و عهد عتيق وجود داشت، در عهد جديد و مسيحيت خبري نيست. حتي حضرت عيسي با شستن دستها پيش از تناول غذا که از آداب طهارت در آيين يهود بود، اجتناب ميورزيد:
چون بعضي از شاگردان او را ديدند که با دستهاي ناپاک، يعني ناشُسته نان ميخورند، ملامت نمودند؛ زيرا که فريسيان و همه يهود تمسک به تقليد مشايخ نموده، تا دستها را بهدقت نشويند، غذا نميخورند (مرقس، 7: 2و3؛ متي، 2: 15؛ لوقا، 38: 11).
بدینروی، از نظر اين دين هيچ چيزي نجس نيست و خوردن هيچ چيزي حرام نخواهد بود، بلكه بر تمام كارها و اشيا حكم به اباحه ميگردد. پولس در اينباره ميگويد: «هر شيء براي پاكان پاك است» (نامه پولس به تيطس، 1: 14).
از اين نکته نيز نبايد غفلت ورزيد که اگرچه به احکام سختگيرانه عهد عتيق در دوره عادت ماهانه در مسيحيت عمل نميشود، اما چون بخش عهد جديد و کتاب مقدس مسيحيان پس از عروج حضرت عيسي توسط حواريون و ديگر قديسان مسيحي نوشته شده، متأثر از فرهنگ زمانه (شرايط محيطي و اجتماعي و ارزشي آن دوران) و آموزههاي عهد عتيق و يهوديت بوده است. بنابراین، آن نگاه منفي و تبعي و درجه دومي که در عهد عتيق نسبت به زن و نقش و جايگاه آن بود، در عهد جديد نيز قابل مشاهده است:
مرد از زن نيست، بلکه زن از مرد است و نيز مرد به جهت زن آفريده نشده، بلکه زن براي مرد آفريده شده است» (رساله اول پولس به قرنتيان، 11: 8).
زن را اجازت نميدهم که تعليم دهد، بلکه بايد در سکوت بماند؛ زيرا... آدم فريب نخورد، بلکه زن فريب خورده، در تقصير گرفتار شد. اما به زایيدن رستگار خواهد شد، اگر در ايمان و محبت و قدوسيت و تقوا ثابت بمانند (رساله اول پولس به تيموتائوس، 2: 12ـ15).
ديدگاه اسلام درباره آميزش در دوره عادت ماهانه
در قرآن کريم که کتاب آسماني و متن مقدس دين اسلام بهشمار ميآيد، در سه آيه به موضوع دوره عادت ماهانه زنان اشاره شده است: آيات 222و228 سورة «بقره» و آية 4 سورة «طلاق». آية 228 سورة «بقره» و 4 سورة «طلاق» به احکام طلاق در زمان عادت ماهيانه مربوط است، اما آية 222 سورة «بقره» به ماهيت آن و احکام طهارت و نجاست و نيز مسئله آميزش و روابط جنسي در اين ايام اشاره دارد:
«يَسْألُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لاتَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ التَّوّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ»؛ و از تو درباره حيض [ايام عادت ماهانه زنان] سؤال مىكنند، بگو: آن مايه ناراحتى و آزار است. ازاينرو، در حال حيض، از [آميزش با] زنان كنارهگيرى كنيد و با آنها نزديكى ننماييد تا پاك شوند. پس هنگامى كه پاك شدند، آنگونه كه خداوند به شما فرمان داده است، با آنها آميزش كنيد. قطعاً خداوند توبهكنندگان را دوست دارد، و پاكان را نيز دوست دارد.
درباره اين آيه شريفه ميتوان چند نکته را بيان کرد:
يکم. در رابطه با شأن نزول آيه شريفه گفته شده است: مشرکان پيش از اسلام در منطقه مدينه به سبب حضور و زيست يهوديان در آن منطقه و انس با آنان، تا حدي متأثر از فرهنگ و باورهاي يهوديان بودند. بنابراین در موضوع عادت ماهانه زنان نيز همانند يهوديان عمل ميکردند و از همسران خويش جدا ميشدند. از سوی دیگر، سهلگيري مسيحيان در اين مسئله را مشاهده ميکردند. بدینروی، بين يک رويکرد سختگيرانه و سهلانگارانه در این موضوع قرار گرفته بودند. به محضر رسول اكرم آمدند و در اینباره سؤال کردند. آية 222 سورة «بقره» در پاسخ به سؤال ايشان نازل شد (راوندي، 1405ق، ج 1، ص 72؛ ابنکثير دمشقي، 1419ق، ج 1، ص 438؛ آلوسي، 1415ق، ج 1، ص 519؛ بيهقي، 1414ق، ج 1، ص 313؛ مکارم شيرازي، 1387، ص 196؛ مكارم شيرازي و همكاران، 1374، ج 2، ص 91و92).
دوم. با نگاه به ابتداي آيه شريفه و عبارت «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي الْمَحِيضِ وَ لاتَقْرَبُوهُنَّ» که امر به اعتزال و گوشهگيري در ايام عادت ماهانه و ترک آميزش و نزديک شدن به زنان در اين ايام شده، ممکن است چنين به برداشت شود که تفاوتي ميان احکام و دستوارت قرآن و عهد عتيق در نحوه مواجهه با مسئله عادت ماهيانه زنان نیست و هر دو متن مقدس با رويکردي سختگيرانه با موضوع برخورد کردهاند. اما با دقت در آيه شريفه و نيز توجه به روايات واردشده در ذيل آيه و همچنين در نظر گرفتن نگاه کلي قرآن به جنس زن، نادرست بودن برداشت مزبور از عبارات ابتدايي آيه 222 سورة «بقره» بهروشني مشخص ميگردد؛ زیرا:
اولاً، در بخش انتهايي آيه شريفه آمده است: «فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللّهُ» که درباره اجازه آميزش جنسي با زنان بعد از دوره عادت ماهيانه و پاک شدن از خون حيض است. با توجه به اين قرينه در آيه شريفه، معلوم ميشود که دستور به دوريگزيني از زنان حائض در ابتداي آيه، تنها به ترک آميزش و روابط جنسي از طريق واژن مربوط است، نه هرگونه ارتباط و نزديکي با ايشان؛ يعني تنها محدوديتي که آيه شريفه براي زنان در عادت ماهيانه مطرح ميسازد، آميزش و دخول از جلو است، نه اینکه همانند عهد عتيق هرگونه ارتباط و نزديکي با زن حائض را محدود کند و حتي غذا خوردن بر سر يک سفره و زندگي در يک اتاق و خوابيدن در يک بستر را براي او ممنوع سازد.
امام صادق ميفرمايند: «وقتي که عادت ماهانه زني فرا ميرسد و خون حيض ميبيند، شوهرش ميتواند هرگونه لذتي از او ببرد، مادام که از محل بيرون آمدن خون حيض (فرج) پرهيز نمايد» (حرعاملي، 1414ق، ج ٢، ص ٣٢٢).
ثانياً، برخلاف نگاه عهد عتيق به جنس زن که يک نگاه نازل و ثانوي است، از نگاه قرآن، هيچ تفاوتي ميان زن و مرد در ارزشهاي اصيل انساني، مانند تقرب به خدا، تقوا، کمالات نفساني، و کسب علم و دانش نيست (يوسف: 90؛ نازعات: 40 و41؛ بقره: 186؛ حجرات: 13). در سورة «نحل»، آية 97 آمده است: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَة...»؛ هر کس کار شايسته کند ـ چه زن باشد چه مرد ـ درحاليکه او مؤمن باشد، قطعاً او را با بهرهمندي از زندگاني پاکيزهاي حيات ميبخشيم و جزايي فراتر از عملش به او ميدهيم. حتي در قرآن، زناني مانند حضرت مريم يا حضرت آسيه (همسر فرعون) نمونههاي ممتاز بشري معرفي شدهاند که تمام مؤمنان ـ اعم از زن و مرد ـ بايد ايشان را الگو و اسوه خود قرار دهند (تحريم: 11و12)؛ يعني مصاديقي از زنان، الگو و اسوه براي همه مردان قرار داده شدهاند. بنابراين دستور قرآن به ترک آميزش و رابطه جنسي با زن در ايام عادت ماهانه، به اين سبب نيست که همانند عهد عتيق، زن را عنصري نجس و پليد در نظر داشته باشد، بلکه جهات ديگري از وضع چنين محدوديتي نیز مدنظر قرآن بوده است.
سوم. محدوديت وضعشده (منع آميزش و رابطه جنسي در دوره عادت ماهانه) به لحاظ رعايت بهداشت و سلامت جسمي و روحي و رواني زن و مرد بوده است؛ زیرا:
اولاً، ممنوعيت آميزش را تا زمان پيدايش طهارت و پاکيزگي محدود ساخته است: «حَتَّي يطْهُرْنَ»؛ يعني ممنوعيت پيش از آن به علت عدم طهارت و در جهت تأمين سلامت و بهداشت بوده است.
ثانياً، ساير روابط همسرانه ميان زن و مرد مجاز شمرده شده است. حتي ساير استمتاعات و التذاذجوييهاي جنسي ميان زن و شوهر جايز قلمداد شده است؛ يعني مرد ميتواند در دوره عادت ماهانه زن، علاوه بر روابط روزمره زندگي، روابط عاطفي و عاشقانه و حتي روابط جنسي مانند ملاعبه (غير از آميزش از طريق واژن) با همسر خويش داشته باشد (البته کاميابي از زانو تا ناف زن کراهت دارد، مگر اينکه از روي لباس باشد).
ثالثا،ً رواياتي که از معصومان ذيل آيه شريفه وارد شده، حکمت جعل حرمت آميزش در ايام حيض را مسائل بهداشتي و سلامت زن و مرد و فرزند حاصل از آميزش و رابطه جنسي بيان کردهاند (حرعاملي، 1414ق، ج 2، ص 568)؛ مثلا در روايتي رسول خدا ميفرمايند: «هر کس با همسر خويش در حال حيض مجامعت نمايد و فرزندش با بيمارى جذام يا برص و پيسى متولد شود جز خود کسى را ملامت نکند» (صدوق، 1363، ج ٣، ص ۴٠۴).
همچنين از امام باقر درباره زني که در روز آخر ايام عادت، خون حيضش قطع شده است، سؤال شد که آيا شوهرش ميتواند با او آميزش نمايد؟ حضرت فرمودند: «اگر ميل به دخول در شوهر شديد شده و صبر کردن برايش دشوار باشد، به همسرش بگويد: داخل فرجش را شستوشو دهد، آنگاه اگر خواست ميتواند (پيش از غسل) با او آميزش نمايد» (حرعاملي، 1414ق، ج 2، ص ٣٢۴).
رابعاً، توصيفي که از قاعدگي در آيه شريفه شده تعبير «هُوَ أَذىً»، يعني (مايه ناراحتى و رنج و آزار) است. ازاینرو، همينقدر از محدوديت (ممنوعيت آميزش) که براي زنان در نظر گرفته شده، برای رعايت حالت روحي و رواني ايشان است که در رنجش و ناراحتياند و از نوعی حساسيت رواني ناشي از اختلال مزاج و تغييرات هورموني برخوردارند و آمادگي و نشاط روحي کافي براي يک رابطه جنسي مطلوب را ندارند، بلکه از آن تنفر دارند.
روحيات زن در ايام عادت ماهانه از هر زمان ديگري شکنندهتر و حساستر است. توجه به حالت روحي و رواني زن در ايام عادت ماهانه به قدري مورد اهتمام قرآن و اسلام بوده که حتي انجام اعمال عبادي واجب (مانند نماز و روزه)، در اين ايام از عهده زنان برداشته شده است، ولی برخلاف آموزههاي عهد عتيق، اين اجازه را به زن حائض ميدهد که در اوقات عبادت بتواند خود را طاهر سازد و در سجاده خود به راز و نياز و عبادت و برقراري ارتباط معنوي با خداوند متعال به پردازد، اما وجوب آن از عهده زن در اين ايام ساقط شده است (موسوی خمينى، 1379؛ نیز ر.ک: رسالههای عمليه مراجع معظم تقليد، مبحث احكام حائض). تا چنانچه زن آمادگي روحي و آرامش لازم براي عبادت را به سبب حيض نداشته باشد، الزام و وجوبي متوجه وي نباشد.
از آنچه گفته شد، بهروشني مشخص ميگردد محدوديتي که قرآن براي آميزش در دوره عادت ماهانه زنان وضع کرده صرفاً براي رعايت بهداشت و سلامت جسم و روان زن و مرد بوده، ضمن آنکه شخصيت و کرامت زن را حفظ کرده و نيازهاي روحي و رواني او را در نظر گرفته است تا از اقداماتي که موجب ضرر و آسيب جسمي و رواني براي او ميشود، ممانعت کند.
اما آيا علم و دانش پزشکي نيز چنين حکمي را تأييد ميکند؟ آيا در دانش پزشکي زيانها و آسيبهاي بهداشتي يا بيماريهايي براي زن يا مرد در اثر آميزش در ايام عادت ماهيانه اثبات شده است؟
ديدگاه دانش پزشکی درباره آميزش در دوره عادت ماهانه
براساس يافتههاي دانش پزشکي، بدن انسان دو نوع ترشح دارد که نقش مهمي در عملکرد آن دارند:
اول. ترشح غدد گوارشي و انواع ترشحات اندوکرين که ساختار دروني بدن را تنظيم ميکند و به نفع بدن است.
دوم. ترشحات ديگري مانند ادرار، مدفوع، عرق و قاعدگي هم دارد که به سبب آسیبزا بودن برای بدن، بايد از بدن خارج شود؛ زيرا اين ترشحات حاوي مواد سمي هستند (دويري، 1428ق، ص 34). جريان خون قاعدگي نوعي پاکسازي بدن و محافظت آن در برابر سموم مضر و خطرناک است.
از سوی دیگر، از نظر پزشکي ثابت شده که خون بهترين محيط براي رشد و تکثير باکتريهاست. عفونتهاي مقاربتي از طريق خون قاعدگي از يک شخص به فرد ديگر منتقل میشود. همچنين باکتريهایی که وارد رحم زن ميشود، التهاب را در اندامهاي ادراري ـ تناسلي پخش ميکند. مقاربت در دوره قاعدگي مسبب کمخوني، آسيب غدد درونريز و مشکلات بارداري نيز خواهد شد. بنابراين اجتناب از برقراري ارتباط با زنان در زمان عادت ماهانه امري ضروري است (همان).
عوامل بسياري موجب عفونت دستگاه تناسلي خانمها، بهویژه از نوع STDها (بیماریهای مقاربتی) ميشوند. عواملي مانند رفتارهاي جنسي، سن اوليه تماس جنسي، عدم رعايت بهداشت و زمان تماس جنسي از این قبیل است (آرال، 1992 ، ص98) تغييرات فيزيولوژيکي که در سالهاي باروري در خانمها ايجاد ميگردد نيز بر روي عفونتها و STDها تأثير ميگذارند؛ مانند تغييرات مرتبط با دوره قاعدگي، بارداري و استفاده از روشهاي جلوگيري از بارداري (ارهارت، 1991، ص67).
مطالعات باليني نشان داده که بيماري علامتدار التهابي لگن (ناشي از کلاميديا و گنوره) در ضمن هفته اول دوره قاعدگي که همزمان با خونريزي قاعدگي است، شايعتر است (اشنباخ، 1977، ص 128؛ سوییت و همكاران، 1986، ص 255). يک علت آن افزايش قابليت نفوذپذيري مخاط دهانه رحم در زمان قاعدگي است که موجب افزايش انتقال عفونت به رحم ميگردد. علت ديگر برگشت خون آلوده از رحم به لولههاي رحمي و داخل لگن در زمان قاعدگي است. براي بعضي عفونتها علل ديگري نيز مطرح است. برای مثال، آهني که بهطور فراوان در خون قاعدگي وجود دارد موجب تسريع رشد «گنوکوک» (باکتری عامل سوزاک) ميگردد. همچنين اين عامل در زمان قاعدگي ميتواند موجب تکثیر عفونت در دهانه رحم شود (جیمز، 1978، ص79)
همچنين شواهدي مبني بر افزايش خاصيت بيماريزايي «گنوکوک» در زمان قاعدگي وجود دارد (برونهام و همكاران، 1990، ص 134). از سوی دیگر، محيط واژن بهطور طبيعي حاوي برخي از اجزايي است که نقش مهمي در مقابله با عفونتهاي وارده انجام ميدهند. اين اجزا به تغييرات محيطي و هورموني بسيار حساساند. محيط واژن در زمان قاعدگي تغيير وضعیت پيدا ميکند و تغيير در نسبت اين اجزا موجب تکثير عفونت و شروع علائم عفونتهايي مثل «تريکومونا» در خانمها ميگردد (رین، 1990، ص 69؛ کهن، 1990، ص 57).
«کلاميديا» و «مايکوپلاسما» از عوامل مهم بيماري التهابي لگن هستند که در دهانه رحم، رحم و لولههاي رحم وجود دارند (وستروم، 1990، ص 76). برگشت خون قاعدگي از رحم به لولههاي رحمي موجب انتقال اين عوامل عفوني به لگن و پخش و تکثير عفونت در لگن يک خانم ميگردد (سوییت، 1986، ص 255). تماس جنسي در زمان قاعدگي موجب تسريع انتشار عفونت گنوکوک از دهانه رحم به داخل حفره رحم و لولههاي رحمي ميشود (برونهام و همكاران، 1990، ص 134). در يک بررسي در سرم خانمها مواد ضد عفونت گنوکوکي يافت شد که اين مواد در زمان قاعدگي کاهش يافته بود (نوویکی، 2000، ص 283). بنابراین خانمها در اين زمان آمادگي بيشتري براي ابتلا به عفونت دارند.
چون ويروس نقص سيستم ايمني(HIV) در خون زمان قاعدگي وجود دارد، تماس جنسي در زمان قاعدگي موجب افزايش خطر انتقال و ابتلاي به اين ويروس ميگردد؛ زيرا بررسيهاي اخير نشان داده که وجود خون در زمان تماس جنسي موجب افزايش خطر انتقال ويروس HIV شده است (والاچ، 1990، ص 54؛ وینچنزی، 1994، ص331) طبق بررسي يکي از محققان ريزش لايه داخل رحمي در زمان قاعدگي موجب ايجاد زمينه آماده براي پذيرش عفونت رحم ميشود و عفونت وارد شده از آنجا بهطور مستقيم وارد گردش خون و انتشار آن ميگردد وینچنزی، 1994، ص331).
در نهايت، میتوان گفت: تغيير در ساختار ايمني بدن خانم در زمان قاعدگي موجب تداخل در ساختار دفاعي بدن در مقابل عفونت ميگردد و بدن آنها آمادگي بيشتری برای دريافت عفونت دارد (کهن، 1987، ص57). در بررسي انجامشده در خصوص تغييرات دفاعي بدن، معلوم شد قاعدگي موجب کاهش ساختار دفاعي بدن در مقابل باکتري، قارچ و ويروس ميشود (هورن، 2008، ص 135). درباره تبخال تناسلي نيز احتمال انتقال ويروس در زمان قاعدگي به جنس مذکر افزايش مييابد (کهن، 1987، ص 57).
در پايان، اين نکته نيز قابل توجه است که درباره آميزش در دوره عادت ماهيانه، Fahs (2011) يک مطالعه کيفي بر روي 40 زن با طيف سني و نژادي متفاوت انجام داده است. نتايج مطالعه او نشان داد: بیشتر زنان (25 تن از 40 زن) ديدگاهی منفي درباره آميزش در دوره عادت ماهيانه دارند. مضامینی که از اين مصاحبهها استخراج شد شامل ناراحتي و سختي جسمي براي پاک شدن از حيض، ناراحتي همسر، درک منفي از خود، و کار سخت عاطفي براي مديريت انزجار همسر بود. البته در اين مطالعه 13 تن از 40 شرکتکننده داراي نگاه مثبت به مسئله آميزش در حين دوره عادت ماهانه بودند که مضامین استخراجي از مصاحبههاي آنان لذت جسمي و عاطفي از رابطه جنسي در هنگام قاعدگي و عصيان عليه نگرشهاي ضد قاعدگي بود (فاحس، 2011، ص 1).
نتيجهگيري
با بررسي موضوع آميزش در دوره عادت ماهانه از منظر متون مقدس اديان ابراهيمي و دانش پزشکي، مشخص شد که قرآن کريم، رويکردي ميانه و معتدل به اين مسئله دارد و از سختگيريهاي افراطي يهوديت و سهلگيري ناموجه مسيحيت پيراسته است. هدف اساسي قرآن از تشريع منع آميزش در ايام عادت ماهانه، تأمين بهداشت جسمي و سلامت رواني زوجين بوده است؛ نکتهاي که دستاوردهاي دانش پزشکي بهروشني آن را تأييد ميکند. از اين مطلب، نزديکي و همخواني دستورات قرآن با دانش روز بشري هويدا ميگردد. ازاينرو، برای حفظ و ارتقاي سلامت جسمي و بهداشت رواني و قدرت باروري زوجين، بايد به دستورات قرآن عمل کرد و از آميزش در دوره عادت ماهانه اجتناب نمود. مسئولان و سياستگذاران نظام سلامت نيز باید با آموزشهاي مربوط به سلامت زنان و خانواده، در اينباره مشاورههاي لازم را ارائه نمایند.
- كتاب مقدس
- ابنكثير دمشقى، اسماعيلبن عمر، 1419ق، تفسير القرآن العظيم، تحقيق محمدحسين شمسالدين، بيروت، دارالكتب العلميه.
- احمدي، بتول و همكاران، 1391، «چالشهاي سياستگذاري و اجرايي سلامت زنان و راهکارهاي ارتقاي آن: يک رويکرد کيفي براساس ديدگاه صاحبنظران»، پايش، دوره يازدهم، ش 1، ص 127ـ137.
- آلوسى، سيدمحمود، 1415ق، روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم، تحقيق على عبدالبارى عطيه، بيروت، دارالكتب العلميه.
- آنترمن، آلن، 1385، باورها و آيينهاي يهودي، ترجمة رضا فرزين، قم، مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب.
- براتي، مجيد و همكاران، 1393، «تحليل باورهاي مرتبط با سلامت جنسي در بين زوجين در آستانه ازدواج با بهره گيري از مدل اعتقاد بهداشتي»، آموزش و سلامت جامعه، دوره اول، ش 1، ص 36ـ45.
- بيهقي، احمدبن حسين، 1414ق، سنن بيهقي، تحقيق محمد عبدالقادر عطا، مكة المكرمه، مكتبة دار الباز.
- پرويزي، سرور و همكاران، 1388، «پويايي خانواده و سلامت زنان: پژوهش کيفي»، مطالعات اجتماعي روانشناختي زنان، سال هفتم، ش 2، ص 45ـ57.
- جانقربان، رکسانا و همكاران، 1393، «مروري بر مفهوم و ساختار حقوق باروري و جنسي در اسناد بينالمللي حقوق بشر»، زنان مامايي و نازايي ايران، دوره هفدهم، ش 100، ص 16ـ26.
- حرعاملي، محمدبن حسن، 1414ق، تفصيل وسائل الشيعه، قم، آلالبيت لاحياء التراث.
- حسيني، زينبالسادات و صديقه اسماعيلزاده، 1393، «مجامعت با حائض از منظر قرآن و طب»، مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي زنجان، دوره بيست و دوم، ش 90، ص 23ـ32.
- دويري، زايد نواف عواد، 1428ق، اثر المستجدات الطبية في باب الطهارة، عمان، دار النفائس للنشر.
- راوندي، قطبالدين، 1405ق، فقه القرآن، تحقيق سيداحمد حسينى و سيدمحمود مرعشي، چ دوم، قم، کتابخانه آيتالله مرعشي نجفي.
- صدوق، محمدبن علي، 1363، من لا يحضره الفقيه، مقدمه و تصحيح علياکبر غفاري، چ دوم، قم، جامعة مدرسين.
- قرباني، اعظم و ماهرخ گلچين، 1390، «وضعيت سلامت رواني زنان مراجعهکننده به پايگاههاي سلامت استان قزوين (1387)»، مجله دانشگاه علوم پزشکي قزوين، دوره پانزدهم، ش 1 (پياپي 58)، ص 56ـ62.
- ليندسى، گوردن، 1976م، چرا کتاب مقدس کلام خداست، ترجمة ط. ميکائيليان، تهران، دانش امروز.
- مكارم شيرازى، ناصر و همكاران، 1374، تفسير نمونه، چ سى و دوم، تهران، دار الكتب الاسلاميه.
- مكارم شيرازى، ناصر، 1387، از تو سؤال مىكنند، تهيه و تنظيم ابوالقاسم عليان نژادى، چ دوم، قم، مدرسة امام علىبن ابيطالب
- منسکي، ورنر و همكاران، 1389، اخلاق در شش دين جهان، بخش يهود، ترجمة محمدحسين وقار، چ دوم، تهران، اطلاعات.
- موسوی خمينى، سيدروحالله، 1379، تحرير الوسيله، قم، جامعة مدرسين.
- هاشمي، سميه و همكاران، 1391، «بررسي الگوي رفتارهاي جنسي در زنان متأهل»، پايش، سال يازدهم، ش 4، ص 555ـ559.
- Aral SO., 1992, "Sexual Behavior as a Risk Factor for Sexually Transmitted Disease", in Germain A, Holmes KK, Piot P, Wasserheit JN, editors, Reproductive Tract Infections: Global Impact and Priorities for Women’s Reproductive Health, Boston, MA: Springer USA.
- Brunham R, Holmes K, Embree J., 1990, "Sexually transmitted diseases during pregnancy", in Holmes KK, Mard PA, Sparling PF, et al, eds., Sexually transmitted diseases, 2nd ed, New York, McGraw-Hill.
- Cohen J., 1987, "Sexual and other practices and risk of HIV infection in a cohort of 450 sexually active women in San Francisco", Abstract Book,. III International Conference on AIDS. Washington, DC.
- Cohen M, 1990, "Weber R, Mardh P-A. Genitourinary mucosal defenses", in Holmes KK, Mard PA, Sparling PF, et al, eds, Sexually transmitted diseases, 2nd ed, New York, McGraw-Hill.
- De Vincenzi I., 1994, "A longitudinal study of human immunodeficiency virus transmission by heterosexual partners", New England Journal of Medicine, N. 331(6), p. 341-346.
- Ehrhardt A, Wasserheit J., 1991, "Age, gender, and sexual risk behaviors for sexually transmitted diseases in the United States", in Wasserheit JN, Aral SO, Holmes KK, eds, Research issues in human behavior and sexually transmitted diseases in the AIDS era, Washington, DC: American Society for Microbiology.
- Eschenbach DA, Harnisch JP, Holmes KK., 1977, "Pathogenesis of acute pelvic inflammatory disease: Role of contraception and other risk factors", American Journal of Obstetrics and Gynecology, N. 128(8), p. 838-850.
- Fahs, B., 2001, "Sex During Menstruation: Race, Sexual Identity, and Women’s Accounts of Pleasure and Disgust", Feminism & Psychology, N. 0(0), p. 1-24.
- Horne AW, Stock SJ, King AE., 2008, "Innate immunity and disorders of the female reproductive tract", Reproduction, N. 135(6), p. 739.
- James J, Swanson J., 1978, "Color opacity colonial variants of Neisseria gonorrhoea and their relationship to the menstrual cycle", in Brooks GF, Gotschlich EC, Holmes KK, Sawyer WD, Young FE, Ed, Immunobiology of Neisseria gonorrhea, Washington, DC: American Society for Microbiology.
- Mazokopakis EE, Samonis G., 2018, "Is Vaginal Sexual Intercourse Permitted during Menstruation? A Biblical (Christian) and Medical Approach", Maedica (Buchar), N. 13(3), p. 183-1888.
- Nowicki S, 2000, "Hart-Van Tassell A, Nowicki B. Susceptibility to Gonococcal Infection During the Menstrual Cycle", JAMA, N. 283(10), p. 1291-292.
- Rein M, Muller M., 1990, "Trichomonasvaginalis and trichomoniasis", in Holmes KK, Mard PA, Sparling PF, et al, eds., Sexually transmitted diseases, 2nd ed, New York, McGraw-Hill.
- Salleh SF, Nordin N, Ismail SK, Fatimah T, Muda MT, Yusoff ZM, et al., 2018, "Intercourse during Menstruation: Islamic Ethics and Medical Views", International Journal of Academic Research in Business and Social Sciences, N. 8(10).
- Slater, C, Robinson AJ, 2014, "Sexual health in adolescents", Clinics in dermatology, N. 32(2), p. 189-195.
- Sweet R, Blankfort-Doyle M, Robbie M, Schacter J., 1986, "The occurrence of chlamydial and gonococcalsalpingitis during the menstrual cycle", JAMA, N. 255, p. 2062-2064.
- Wallach EE, Alexander NJ., 1990, "Sexual transmission of human immunodeficiency virus: virus entry into the male and female genital tract", Fertility and Sterility, N. 54(1), p. 1-18.
- Westrom L, Mard P., 1990, "Acute pelvic inflammatory disease (PID)", in Holmes KK, Mard PA, Sparling, PF, et al, eds., Sexually transmitted diseases, 2nd ed, New York, McGraw-Hill.