تحليل و بررسي جبرگرايي و نفي كَرمَه در انديشة آجيويكا
ضمیمه | اندازه |
---|---|
7.pdf | 403.89 کیلو بایت |
سال سيزدهم، شماره چهارم، پياپي 52، پاييز 1401، ص107-122
نوع مقاله: پژوهشي
* سجاد دهقانزاده/ دانشيار اديان و عرفان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان sajad_dehganzadeh@yahoo.com
سيما رحماني/ كارشناس ارشد ادیان و عرفان / دانشگاه شهید مدنی آذربایجان simarahmani.09@gmail.com
دريافت: 25/04/1400 ـ پذيرش: 04/09/1400
چکيده
آجيويکا، يکي از صورتهاي ناستيکايي و بدعتگذار ديانت هندي است که بهرغم همنوايي تقريبي با آيين جين و آيين بودا، طريقتِ اثربخش جداگانهاي را در قرن ششم قبل از ميلاد در برابر برهمنيسم ايجاد کرده است. «دين مفقودة هندي»، تعبيري در وصف آجيويکاست؛ زيرا آن از قرن چهاردهم ميلادي ناپديد شد و احتمالاً در نحلههاي متأخرتري چون ديگمبرۀ جينيسم و ويشنوپرستي جذب گرديد. انديشۀ کانوني و متمايز آجيويکا، «جبرگرايي» است که بهعنوان گرايشي نادر در فضاي فکري هندويي، در يک قرائت حداقلي ظاهراً در تضاد با انگارۀ فراگير «کَرمَه» قرار ميگيرد. پژوهش پيشرو با تمرکز بر «جبرگرايي» در بيان ابعاد نظري و عملي آجيويکا، ميخواهد احتمال هماهنگي نسبي يا تعارض کامل انگارۀ تقديرِ مقدّر (نياتي) را با آموزۀ کَرمَه بررسي و تحليل کند. در اين جستار، تحليلها نشان ميدهند که پذيرش مطلق تقدير و مآلاً نفي ارادة آزاد انسان توسط آجيويکا با ساير انگارههاي اين مکتب، همچون «قول به طبقات ششگانۀ وجود»، «اتمباوري»، «پيشگويي با توجه به قول به جبر طبيعت» و نيز «باور به کارآمدي رياضت (تَپَس) در نيل به رستگاري (مُکشه)» ظاهراً سازگار بهنظر ميرسد. بااينحال از منظري انتقادي، ميتوان اظهار داشت که انديشههاي آجيويکا با وجود برخورداري از انتظام صوري، بر پيشفرضهاي پيشيني تجربهناپذير و در پارهاي موارد بر پندارههاي ظني استوار است.
کليدواژهها: آجيويکا، کَرمَه، تَپَس، جبرگرايي هندي، نياتي.