بررسي تحليلي روش تمثيلي تفسير کتاب مقدس؛ با تأکيد بر عصر آباء کليسا
ضمیمه | اندازه |
---|---|
6.pdf | 549.65 کیلو بایت |
سال سيزدهم، شماره اول، پياپي 49، زمستان 1400، ص83-100
نوع مقاله: پژوهشي
محسن تنها/ دكتري اديان و عرفان، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)
* محمدحسين طاهري آكردي/ استاديار گروه اديان، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) Taheri-akerdi@iki.ac.ir
دريافت: 1399/11/20 ـ پذيرش: 1400/5/12
چکیده
کتاب مقدس در دين مسيحيت بهعنوان مهمترين منبع الهياتي، نيازمند تفسير است. در ميان مسيحيان، برداشت از کتاب مقدس (عهد عتيق و عهد جديد) از همان ابتداي تدوين، به دو صورت لفظي و تمثيلي صورت گرفت. اتخاذ اين دو روش تفسيري در ميان مسيحيان اوليه، بيارتباط با روشهاي تفسيري بهکارگرفته از سوي يهوديان نبود. روش تمثيلي، ازآنجاكه راهگشاي بسياري از مسائل الهياتي در جامعة مسيحي بود، مورد توجه بيشتري قرار گرفت. از طرفي اکتفا به روش تفسير لغوي، چالشها و انحرافاتي را پديد آورد که از سوي شوراهاي کليسا بدعت شناخته شد. شالودة اين روشهاي تفسيري کتاب مقدس، در قرون اوليه يعني دورة آباء کليسا بنيان نهاده شد. دو مکتب اصلي انطاکيه و اسکندريه در همين زمان رشد پيدا کردند که اولي نمايندة روش لفظي و دومي نمايندة روش تمثيلي است. در اين پژوهه سعي شده است تا ضمن بيان تأثير روشهاي تفسيري يهوديان بر جامعة مسيحي، بهويژه برخي از پدران کليسا در دورة آباء، به بررسي روش تمثيلي پرداخته شود. يافتههاي اين تحقيق بر اين استوار است که حيات روش تمثيلي، دچار افتوخيزهايي بود و تحولاتي را در تاريخ مسيحيت رقم زد. با توجه به افراط در روش تفسير تمثيلي، يگانه راهحل، منجر به انحصار تفسير در دست کليسا شد که خود تبعاتي بههمراه داشت و زمينة انتقادات گستردهاي در باب چگونگي تفسير کتاب مقدس رقم زد.
کليدواژهها: کتاب مقدس، تفسير، روش لغوي، روش تمثيلي، مکتب انطاکيه، مکتب اسکندريه.