رابطة حکومت جهانی و انتظار بر مبنای قرآن و روایات و عهد جدید
Article data in English (انگلیسی)
بیان مسئله
بعضی از ادیان الهی، مانند مسیحیت و اسلام، هر یک به نوبة خود دنبال تشکیل حکومت جهانی بودهاند. ایجاد جامعه و فرهنگ جهانی، از جمله اهداف و رسالتهای این ادیان بوده است. جامعة ایدهآل مورد نظر ادیان الهی جامعهای است که در آن ارزشهای الهی، معنویت، قوانین دینی و عدل و قسط حکمفرماست. در این جامعه، حکومتی برپا خواهد شد که از وعدههای تخلفناپذیر خداوند است. حکومت واحد جهانی دارای خصوصیاتی است که آن را از دیگر حکومتها متمایز میسازد؛ حکومتی است که با ظهور منجی موعود و مصلح جهانی تحقق خواهد یافت؛ موعودی که همة انبیا و اولیا در طول تاریخ ظهور او و برپایی حکومت الهی جهانیاش را به انتظار نشستهاند (آیتی، 1396، ص7-38).
در اندیشة اسلامی، حضرت مهدی و در اندیشة مسیحیت، حضرت مسیح هر دو از سوي خداوند مأمور به تشکیل حکومت واحد جهانیاند. در واقع، تجربة چندین قرن زندگی بشر نشان میدهد که برای تشکیل چنین حکومتی باید منتظر موعود آسمانی بود؛ چراکه بشر زمینی توانایی چنین امری را ندارد (قصص: 5؛ نور: 55؛ مکاشفه یوحنا.19: 1-21).
تشکیل حکومت جهانی با رهبری الهی، پاسخی به نگرانی بشر از آیندة خود اوست. اسلام و مسیحیت، همچون دیگر ادیان الهی، آیندهای روشن برای زندگی انسان پیشبینی میکنند و امید به زندگی در چنین آیندهای، در قالب «انتظار» به زندگی آنان معنا و گرمی میبخشد (ر.ک: اول پطرس،4: 12-13). یک انسان معتقد در ادیان الهی، آیندة بشر را تحت حکومت «مصلح کل» میداند که برای نجات بشر قیام کرده، حکومتی تشکيل خواهد داد و همة ملتها را زیر پرچم واحدی جمع خواهد کرد؛ دیگر، اثری از اختلافات نژادی، قومی، ملیتی و... نخواهد بود؛ بلکه همه تسلیم فرمان خدا قرار خواهند گرفت. برای تحقق یافتن چنین حکومتی باید انتظار کشید. «انتظار» به معنای چشم به راه بودن است و منتظر کسی است که از وضع موجود راضی نیست و برای وضع بهتری میکوشد (طباطبایی، 1384، ص714).
ضرورت انتظار، زمانی پررنگتر میشود که بشر با وجود بحرانها و نیازهای درونی و روحی، قادر به اصلاح وضع خود نخواهد بود. بشارتهایی که او را برای رسیدن به مدینة فاضله مشتاق میکنند، امید او را برای رسیدن به آیندهای روشن و رهایی از بحرانها با آمدن مصلح نجاتبخش افزون خواهد کرد. در حقیقت، انتظار حالتی نفسانی است که در برابر یأس و ناامیدی قرار دارد. این حالت روحی امیدبخش، موجب حرکت و آمادگی روحی و جسمی منتظر میگردد و هرچه که انتظار عمیقتر و جدیتر باشد، آمادگی و مهیا شدن انسان منتظر نیز بیشتر خواهد شد (موسوی اصفهانی، 1363، ج2، ص152).
پیشینة تحقیق
دربارة موضوع انتظار و حکومت جهانی مقالات زیادی بررسی شد. در هیچيک از آنها، چه قدیم و چه جدید، دربارة انتظار برای حکومت جهانی با این رویکرد که در مقاله استفاده شده، سخنی به میان نیامده است. کتبی مانند الغیبه شیخ طوسی و نعمانی و کتاب معجم اللاهوت الکتابی از لیون دوفر و مقالاتی مانند «فلسفة انتظار»، «جهان پس از ظهور منجی از منظر عهد جدید»، «دورنمایی از حکومت حضرت مهدی» و... هرکدام به گونهای و روشی دیگر به مسئلة انتظار یا حکومت جهانی پرداختهاند و این مقاله متفاوت از آنها دربارة چرایی انتظار برای حکومت جهانی و ارتباط این دو بحث میکند.
1. پیشینة انتظار برای حکومت جهانی
اصل مسئلة انتظار برای حکومت جهانی، از جمله مسائل و اعتقادات مشترک بین همة مذاهب اسلامی است. با بررسی آیات مرتبط به آیندة بشر بر روی زمین، به وعدههای خداوند در قرآن برمیخوریم که نوید برپایی حکومتی را میدهد که از آنِ صالحان (انبیا: 105) و مستضعفان (قصص: 5) خواهد بود. در ادامه روایاتی ذکر خواهد شد که بهتفصیل به چگونگی و ویژگی آن اشاره میکنند؛ همچنین از رهبری حضرت مهدی در آن حکومت یاد میکنند که احکام خداوند را بر روی زمین جاری خواهد کرد و انسانها در انتظار ظهور او هستند. مسلمانان در نشانههای ظهور حضرت مهدی و رهبریت جهانی و ویژگیهای انقلاب ایشان، تقریباً اتفاق نظر دارند. یکی از اختلافاتی که بین ایشان وجود دارد، این است که به اعتقاد شیعیان، حضرت مهدی امام دوازدهم، فرزند امام حسن عسکری است و در سال 255ق متولد شده و هماکنون در غیبت کبری بهسر میبرد (مجلسی، 1403ق، ج51، ص71)؛ اما بین اهلسنت مشهور است که امام منتظر از خاندان رسول اکرم و ذریة امام حسن مجتبی است که برای احیای دین اسلام در نزدیکی قیامت متولد خواهد شد و ظهور خواهد کرد (ابیداود، 1409ق،
ج2، ص511).
البته اندیشة انتظار بین شیعیان بهعنوان یکی از مذاهب اسلامی، جایگاهي ویژهتر دارد. امامت یکی از اصول مذهب شیعه است و روایات متعددی حضرت مهدی را آخرین امام و منجی موعود معرفی میکند. شیعیان معتقد به انتظار برای یک امام موجود موعودند و نه کسی که هنوز به دنیا نیامده است. استاد جوادی آملی در اینباره در کتاب خود چنین آورده است:
انتظار پیروان اهلبیت عصمت و طهارت با انتظار دیگران تفاوتی عمیق دارد؛ چون فرقة ناجیه در انتظار طلوع شمس موجود مستور است و دیگران منتظر ستارة معدوم. به اعتقاد راسخ ما، مهدی موعود، موجود است؛ اما در پندار دیگران، فقط موعود است و نه موجود. تفاوت معناي انتظار در دو طیف مزبور، همان فاصلة عریق میان موجود و معدوم است که نمیتوان مرز آن را تحدید کرد (جوادی آملی، 1387، ص165).
در بین مسیحیان، انتظار موعود، شوری میان آنان ایجاد ميکند که در سراسر تاریخشان میدرخشد. یهودیان در بخشی از تاریخ خود، آزار و شکنجهها را به این امید تحمل میکردند که روزی «مسیحا» خواهد آمد و آنان را از رنج نجات خواهد داد و فرمانروایی جهان را برای آنان محقق خواهد ساخت. بنابراين، اندیشة «مسیحا» ماهیتا یک اندیشة یهودی بود که بعدها در مسیحیت تأثیرگذار شد (گرینستون، 1387، ص19). البته لازم به ذکر است که این عقیده، پس از دوران تبعید يهوديان و آشنایی آنان با ایرانیان و عقاید ايشان، به اندیشة یهود رسوخ کرد (اسمارت، 1394، ص38).
مسیحیت در بستری یهودی رشد کرد و مسیحیان همانند یهودیان به آداب و شریعت موسوی پایبند بودند
و مانند آنان هر روز به معبد میرفتند. تنها چیزی که آنان را از بقیة یهودیان متمایز میساخت، اعتقاد به
حضرت عیسی بهعنوان مسیح موعود بود؛ همان شخصی که انبیای گذشتة بنیاسرائیل در کتب خود
بشارت ظهور او را داده بودند (ناس، 1372، ص611). مسیحیان اولیه بر اساس باورهای یهودی، معتقد بودند که فرزندی از نسل داود خواهد آمد و دوران طلایی و شکوه سلطنت پدرش را دوباره برای یهودیان به ارمغان خواهد آورد (ر.ک: اشعیا 1:11-9).
گرچه مسیحیت بر اساس اندیشة انتظار مسیحای یهود پدید آمد (توفیقی، 1384، ص200)، اما راه این دو دین از هم جدا شد. از نظر یهودیان، وعدههای مسیحایی در عیسی تحقق نیافت و با آمدن و مرگ او هیچ چیز تغییر نکرد. پس آنان منتظر مسیحا در آخرالزمان خواهند بود (ویور، 1381، ص79). برخلاف آنان، مسیحیان معتقدند که عیسی نظم عالم را بر هم زده و اتفاقات پیش از او بر وجود وي دلالت میکند. مسیحیان پیوسته در شور و اشتیاق بازگشت دوبارة مسیح، دوران را گذراندهاند (ر.ک: اول تسالونیکیان 1: 10).
جامعة مسیحیت در آغاز باور داشت که حضرت عیسی بهزودی باز خواهد گشت و بیصبرانه منتظر روز پایانی بود. اين انتظار و شوق بازگشت مسیح، در بخشهای قدیمتر عهد جدید، مانند رسالة اول و دوم به تسالونیکیان منعکس شده است؛ ولی رسالههای متأخرتر، مانند رسالة اول و دوم به تیموتائوس، رساله به تیطس و رسالههای پطرس به تشکیل جامعه و زندگی مسیحی در این جهان پرداختهاند؛ سپس مسیحیان کتابهای مکاشفة تازهای نوشتند. همچنین برخی از کتابهای مکاشفة یهودیان را دستکاری کردند و با آرمانهای مسیحیان هماهنگ ساختند؛ براي مثال، کتاب مکاشفة یوحنا در پایان عهد جدید، کتابی است دارای پیچیدگیها و ابهامات و رمزهای فراوان، که آخرتشناسی مسیحیت را ایجاد کرد و برای مسیحیان اهمیت بسیار دارد (توفیقی،
1384، ص200).
2. انتظار برای ظهور
در کلام معصومین انتظار، از برترین اعمال (ابنبابویه، 1380، ج2، باب55) بهشمار میرود. برداشت صحیح و منطقی از انتظار، منشأ رشد و بالندگی جامعه به سمت کمال خواهد بود. به همین دلیل، منتظر واقعی احساس مسئولیت کرده، به وظایف دینی و تکایف شرعی خود عمل میکند و از این طریق، به قدر توان خود، زمینة ظهور را فراهم میسازد (جوادی آملی، 1387، ص174).
به نوعی دیگر میتوان گفت که دوران انتظار، دوران امتحان و آزمایش است. بر اساس روایات، عملکرد مؤمنین در این دوران، آزموده شده، صحت و سقم اندیشهها و اعتقادات و اعمال سنجیده میشود و تنها افرادی میمانند که ایمان خالص داشته باشند (مفید، بیتا، ج2، ص351). بنابراین، هر کسی که میخواهد در آزمون دوران انتظار سربلند بیرون بیاید، باید خود را برای برخورد با انواع کجرویها و گمراهیها آماده سازد و با احساس مسئولیت و عمل به تکالیف دینی و حضور مؤثر در جامعه، مهیای جهاد شود.
در دین مسیحیت، بر اساس اندیشة مسیحی، عیسی مسیح سه روز پس از به صلیب کشیده شدن، از میان مردگان برخاست و به مدت چهل روز در میان یاران خود زندگی کرد و سپس به آسمانها عروج نمود (ر.ک: اعمالان رسولان 1:1-3).
پس از گذشت ایام، زمانی که وقت آن فرا برسد، مسیح دوباره به زمین باز خواهد گشت. «گفتند: ای مردان جلیلی! چرا ایستاده بهسوی آسمان نگرانید؟ همین عیسی که از نزد شما به آسمان بالا برده شد، باز خواهد آمد؛ به همین طوری که او را به سوی آسمان روانه دیدید» (اعمال رسولان 11:1).
بازگشت دوبارة عیسی مسیح، از مفاهیم کلیدی و پراهمیت کتاب مقدس است؛ تا آنجا که کتاب مقدس بیش از سیصد بار به این موضوع پرداخته و چندین باب را به آن اختصاص داده است (ر.ک: متی، باب 24 و 25؛ مرقس 13؛ لوقا 21). علاوه بر آن، در این مجموعه، رسالههایی مانند رسالة اول و دوم پولس به تسالونیکیان و مکاشفة یوحنا وجود دارد که صرفاً در همة بابهای خود به تفسیر و تبیین همین آموزه پرداختهاند. بر این اساس، میتوان رجعت مسیح را از مهمترین تعالیم کتاب مقدس دانست (تیسن، بیتا، ص227).
3. انواع انتظار
در مکاتب مختلف، انتظار ابعاد و لایههای متعددی دارد که به آنها اشاره میشود:
الف) در مکاتب غیرشیعی، مفهوم انتظار فقط برای منجی آخرالزمان و تحولات مرتبط با آن زمان به کار میرود. در تعریف آنان، ظهور منجی در آیندهای مبهم تحقق خواهد یافت و همة مردم به انتظار مینشینند تا زمان موعود فرا برسد و منجی ظهور کند (ناس، 1372، ص283).
ب) این مفهوم انتظار در بین مسلمانان، بیشتر به مذهب شیعه اختصاص دارد. در مذهب شیعه، علاوه بر انتظار برای منجی در آخرالزمان برای ایجاد تحولات، انتظار ملاقات و برقراری پیوند معنوی با منجی و امام عصر در دوران کنونی و پیش از ظهور نيز مطرح است (نصیری، 1387، ص94)؛ به شکلی که شخص با تهذیب نفس، خود را آمادة دیدار امام میکند؛ مانند بسیاری از علما که توفیق زیارت امام زمان را پیدا کردند (قمی، بیتا، ج2، ص453-484؛ طوسی، 1386، ص450-495).
ج) یک بُعد از ابعاد دیگر انتظار، بعد جهانی و فراگیری آن است. عنایتی الهی که شامل همة آحاد بشر ميگردد و مانع از آن میشود که انسانها دست از آیندة روشن بردارند (مطهری، 1387، ج24، ص406).
با توجه به آنچه دربارة حضور منجی در مذهب شیعه و ملاقات با وی در دوران غیبت سخن به میان آمد، در تعالیم مسیحی به گونهای دیگر با این قضیه روبهرو میشویم.
پس از مرگ عیسی در عهد جدید با گزارشهاي بسیاری از ظهورهای مکرر وی براي شاگردانش مواجه میشویم. او به آنها اجازه داد تا زخمهایش را لمس کنند و حتی با آنان به خوردن ماهی پرداخت تا تردیدهایشان را در خصوص رستاخیز مرتفع سازد (ر.ک: مکاشفه یوحنا 21: 12-14).
شاگردان عیسی (از جمله پطرس) پس از مرگ و رستاخیز او، از وی با عنوان مسیح خود یاد کردند (اعمال رسولان، 2: 36)؛ لقبی که عیسی قبل از مرگ، آنان را از بیانش نهی کرده بود (پت فیشر، 1389، ص445). او انسانی با قدرت معجزه است؛ پسر خداست که باید درد گناه بشر را تحمل کند و بمیرد و رستاخیز نشانة قدرت او بر مرگ است. رستاخیز، عیسی را قادر ساخت که او را مسیح بدانند و قدرت او بر مرگ و تعالیم و معجزههای او باعث شد او را منجی بنامند (ویور، 1381، ص73-76): «پس جمیع خاندان اسرائیل یقیناً بدانند که خدا همین عیسی را که شما مصلوب کردید، خداوند و مسیح ساخته است» (اعمال رسولان 2: 36).
در مراسم عشای ربانی نیز مسیحیان با عیسی مسیح ارتباط برقرار میکنند. بر اساس گزارش عهد جدید، عیسی در مراسم شام آخر، نان و شراب را بهعنوان گوشت و خون خود به شاگردان داد تا آنها را بخورند و بنوشند. مسیحیان هنگامی که در این مراسم شرکت میکنند، باور دارند که مسیح با جسم خود نزد آنان حاضر میشود (توفیقی، 1384، ص187).
نوع دیگر ارتباط مسیح پس از مرگ و در دوران غیبت با یاران و شاگردانش، از طریق روحالقدس است. بر اساس روایت اعمال رسولان، در روز عید پنجاهه اتفاقی رخ داد:
و چون روز پنطیکاست رسید، به یک دل در یک جا بودند، که ناگاه آوازی چون صدای وزیدن باد شدید از آسمان آمد و تمام آن خانه را که در آنجا نشسته بودند، پر ساخت و زبانهای منقسم شده، مثل زبانهای آتش بدیشان ظاهر گشته، بر هر یک از ایشان قرار گرفت و همه از روحالقدس پر گشته به زبانهای مختلف ـ به نوعی که روح بدیشان قدرت تلفظ بخشید ـ سخن گفتن شروع کردند (اعمال رسولان 2: 1-4).
نزد مسیحیان اولیه، هبوط روحالقدس در روز عید پنجاهه به آنها اطمینان قلبی بخشید که همان نیروی غیبی که در عیسی مسیح، سرور ایشان، مستور بود، در آنها ظاهر شده است (ناس، 1372، ص610). البته این کار (هبوط روحالقدس)، بر اساس اعتقاد مسیحیان، توسط خود عیسی مسیح صورت گرفته است و در واقع وی توسط روحالقدس با پیروانش ارتباط برقرار میکند.
4. بازگشت مسیح
در عهد جدید، آیات بسیاری وجود دارد که به امر بازگشت مسیح میپردازد. در بعضی آیات، خود عیسی وعدة بازگشت را میدهد (متی، 24-27) و در بعضی دیگر، رسولان نوید بازگشت وی را میدهند که وی ظهور خواهد کرد و ما را به رهایی خواهد رساند (ر.ک: عبرانیان 9: 28) و ما منتظر این ظهور آخر هستیم تا رها شویم؛ آن رهایی که با تحول ما کامل میشود (ر.ک: فیلیپیان3: 20-21).
لازم به ذکر است که در طی زمان، احساس انتظار مسیح و آمدن ملکوت خدا، برای مسیحیان اولیه رو به کاهش گذاشت و این انتظار مستمر پدیدار شد که مسیح در شکوه و جلال در آخرالزمان باز میگردد تا بر زندگان و مردگان داوری کند و خلقت جدید را تحقق بخشد. این عقیده به «رجعت ثانی» مسیح، تا امروز همچنان بهعنوان یک اعتقاد راسخ باقی مانده است (پت فیشر، 1389، ص461). البته اینکه زمان بازگشت کی خواهد بود، کسی از آن اطلاعی ندارد (متی 24: 42) و عیسی به صورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی، به همراه فرشتگان ظهور
خواهد کرد: «هنگامی که من با شکوه و جلال خود و همراه با تمام فرشتگانم بیایم، آنگاه بر تخت باشکوه خود خواهم نشست؛ سپس تمام قومهای روی زمین در مقابل من خواهند ایستاد و من ایشان را از هم جدا خواهم کرد» (متی 25:31-32).
البته مؤمنان ـ که قضية بازگشت پیوسته با ایمان درونیشان گره خورده است ـ ناخودآگاه تمایل دارند تا بازگشت را قریبالوقوع بدانند (ر.ک: متی، 24:42؛ لیون، 1986، ص883).
نکتة قابل ذکر این است که بازگشت مسیح پس از طیشدن دوران مصیبت محقق میشود (متی29:24) و او بهمنظور برقراری ملکوت الهی باز میگردد. جهان در آستانة بازگشت، در وضعیت نابسامانی همچون جنگ و قحطی و زلزله به سر میبرد؛ مؤمنانِ به مسیح مورد جفا قرار میگیرند (ر.ک: متی10: 22-23؛ متی 24: 7-32)؛ آموزههای نادرست رواج میيابند (ر.ک: مرقس13: 21-22) و به امور دینی بیتوجهی میشود (ر.ک: لوقا 17: 26-30)؛ روابط انسانی رو به سردی مينهد (ر.ک: مرقس12:13) و بهجای آن، بیاخلاقی حاکم میشود و جنگهای بزرگ رخ میدهد و امنیت انسانها به مخاطره میافتد (ر.ک: مرقس 13: 15-19).
پس از این اتفاقات، مسیح ظهور خواهد کرد؛ اما دربارة ظهور او تعابیر متفاوتی وجود دارد. گاهی از حضور وی در آسمان سخن گفته میشود؛ مثل «تا خداوند را در هوا ملاقات کنیم»(ر.ک: اول تسالونیکیان4: 17) و گاهی از حضور او در زمین یاد شده است که عیسی به آسمان رفته و همانگونه که رفت، روزي نیز باز خواهد گشت (ر.ک: اعمال رسولان 1: 11).
در بازگشت آسمانی، که ناگهانی و بدون اطلاع قبلی صورت میگیرد، مسیح یاران خود را که در انتظار او به سر میبردند، همراه خود ميکند و به آسمان میبرد.
زیرا این را به شما از کلام خدا میگويیم که ما که زنده و تا آمدن خداوند باقی باشیم، بر خوابیدگان سبقت نخواهیم جست؛ زیرا خود خداوند با صدا و به آواز رئیس فرشتگان و با صور خدا از آسمان نازل خواهد شد و مردگان در مسیح اول خواهند برخاست. آنگاه ما که زنده و باقی باشیم، با ایشان در ابرها ربوده خواهیم شد تا خداوند را در هوا استقبال کنیم و همچنین همیشه با خداوند خواهیم بود (اول تسالونیکیان4: 15-17).
در مرحلة بعد، زمانی که عالم را مصیبتهای مختلف دربرگرفته است، مسیح با لشکریان خود از آسمان فرود خواهد آمد و در جنگ نهایی با دشمن خود، پس از غلبه بر لشگر دشمنان، رهبران آنان گرفتار شده، به دریاچة آتش افکنده خواهند شد (ر.ک: مکاشفه یوحنا 19: 1-21).
پس از پیروزی مسیح در این نبرد، حکومت مسیح به مدت هزار سال برای اجرای عدالت در جهان آغاز خواهد شد و شیطان نیز در این مدت در بند خواهد بود (ر.ک: مکاشفه یوحنا20: 1-3). پس از هزار سال قیامت برپا ميشود و داوری نهایی صورت خواهد گرفت (ر.ک: مکاشفه یوحنا،20: 7).
5. تحقق حکومت جهانی
مفهوم انتظار، بنا بر آنچه گفته شد، امید به آینده را در زندگی مؤمنان پررنگ میکند؛ آیندهای که در آن همة اختلافات و امتیازات بشری، اعم از دینی، نژادی، جغرافیایی و... از بین خواهد رفت و بر مبنای اعتقادات واحد، جامعهای تشکیل خواهد شد که امتی است واحد و دارای يک جهانبینی.
امام صادق در اینباره میفرماید: «مفضل! امام قائم از میان ملتها و آیینها اختلافات را برمیدارد و دینی را بر همه حاکم میگرداند» (ابنبابویه، 1380، ج3، ص372).
از آنجا که تنها دین مورد تأیید خداوند دین اسلام است (آلعمران: 19) حضرت مهدی با برپایی حکومت الهی خود، دین اسلام را بر همگان عرضه میکند و همه را به پیروی از اسلام و تعالیم نجاتبخش آن فرا میخواند و اینگونه مصداق آیة شریفة «لیظهره علی الدین کله» میگردد؛ زیرا او میآید تا همة دین را ارائه دهد و جریان هدایت را کامل سازد (صافی گلپایگانی، 1375، ص34).
حال برای رسیدن به چنین حکومتی که زمان اجرای همة احکام دین است و در واقع انقلابی جهانی و میراث قیام انبیا و اولیاست، مقدماتی لازم است و همة شیعیان باید خود را آماده سازند تا زمینة ظهور هرچه زودتر حضرت مهدی فراهم گردد. امام صادق میفرماید: «هر یک از شما موظف است خود را برای ظهور قائم هرچند با فراهم کردن تیری، آماده کند» (مجلسی، 1403ق، ج52، ص366). برای این کار، اولین قدم اصلاح نفس است؛ زیرا انسانها خود را برای ظهور کسی آماده میکنند که مصلح کل است و اگر در این راه به اصلاح اخلاق و رفتار خویش نپردازند، شایستگی ورود در این حکومت را ندارند؛ چراکه حکومت از آنِ صالحان و نیکان است.
در این راستا، آنان باید خود را برای امتحان الهی آماده سازند تا عیار دینداری آنها محک بخورد (مفید، بیتا، ج2، ص352)؛ گرچه این سنت الهی است که همة ایمانداران در همة زمانها، مورد امتحان خداوند واقع
شوند (عنکبوت: 2).
1ـ5. ویژگیهای حکومت جهانی حضرت مهدي
هر حکومت و دولتی برای خود ویژگیهایی دارد که آن را از بقیه متمایز میکند. از آنجا که حکومت امام زمان بهترین حکومت روی زمین از آغاز خواهد بود و انسانها از آن با عنوان یک آرمان یاد میکنند (اربلی، 1421ق، ج3، ص257) باید ویژگیهایی داشته باشد که همگان (با هر اندیشه و سلیقه) آرزوی زندگی در آن را داشته باشند. از آن جمله میتوان به اين ويژگيها اشاره کرد:
1ـ1ـ 5. خلافت صالحان و نیکان
در زمان حکومت امام زمان ابتدا آزمایشهايی بر مبنای ایمان و کردار انسانها صورت میگیرد و آنانی که ایمان دارند؛ از گمراهان و بدکرداران جدا میشوند و تنها کسانی شایستگی حضور پیدا میکنند که ایمان خود را خالص کردهاند و بر اساس حق به انجام امور نیک و صالح میپردازند. در نهایت، این صالحان و خوباناند که در دوران ظهور، زمام امور را به دست خواهند گرفت:
وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِى ٱلزَّبُورِ مِن بَعْدِ ٱلذِّكْرِ أَنَّ ٱلْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ ٱلصّالِحُونَ؛ و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایستة ما به ارث خواهند برد (انبیا: 105).
وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا ٱلصّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى ٱلْأَرْضِ كَمَا ٱسْتَخْلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ ٱلَّذِى ٱرْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِى لَايُشْرِكُونَ بِى شَيْـئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ ٱلْفاسِقُونَ؛ خداوند به کسانی از شما مردم که ایمان آورده و اعمال نیک انجام دادهاند، وعده فرموده است که حکومت روی زمین را نصیب آنها خواهد فرمود؛ چنانکه پیشینیان آنها را حکومت عطا فرمود و دین و آيینی را که برای آنها انتخاب فرموده، به قدرت الهی تثبیت مینماید و امنیت را جانشین خوف و ناامنی خواهد فرمود(نور:55).
بر اساس آنچه در بعضی روایات و تفاسیر (ر.ک: طبرسی، 1379، ج7، ص152؛ طوسی، 1386، ص341) نقل شده، ائمة معصومین این آیه را دربارة حضرت مهدی و یارانشان میدانند.
در این آیه، خداوند به کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام میدهند، وعده داده است که آنها را در زمین خلافت میبخشد و دینشان را تثبیت میکند و امنیت را برايشان برقرار میسازید. در واقع، آیه به نحوة زندگی مؤمنان در زمان ظهور اشاره میکند (نعمانی، 1363، ص241). در آیهای دیگر نیز به وارثین روی زمین اشاره میشود که پس از به استضعاف کشیدن آنها توسط دیگران، خداوند بر آنها منت مینهد و آنان را پیشوا قرار میدهد. همان کسانی که روزی زیردست بودند، به سروری و پیشوایی خواهند رسید: «وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى ٱلَّذِينَ ٱسْتُضْعِفُوا فِى ٱلْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ ٱلْوَارِثِينَ؛ و میخواهیم که بر مستضعفان روی زمین منت نهیم و آنها را پیشوا و وارث روی زمین قرار دهیم» (قصص: 5).
2ـ1ـ 5. برپایی احکام الهی
خداوند در قرآن میفرماید: «ٱلَّذِينَ إِن مَّكَّنَّهُمْ فِى ٱلْأَرْضِ أَقَامُوا ٱلصَّلَوةَ وَ ءَاتَوُا ٱلزَّكَوةَ وَأَمَرُوا بالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ ٱلْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عاقِبَةُ ٱلْأُمُورِ؛ همان کسانی هستند که اگر آنها را در زمین استقرار دهیم، نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و به معروف امر ميکنند و از منکر باز میدارند؛ و سرانجام کارها با خداست» (حج: 41).
در تفسیر نمونه، ذیل اين آیه حدیثی از امام باقر روایت شده است که در توضیح آن به حضرت مهدی و پیروان وی اشاره میشود؛ سپس امام میفرماید:
خداوند شرق و غرب زمین را در سیطرة حکومت آنها قرار میدهد. آيینش را آشکار میسازد، و بهوسیلة مهدی و یارانش، بدعت و باطل را نابود میکند؛ آنگونه که تبهکاران حق را نابود کرده بودند؛ و چنان میشود که بر صفحة زمین اثری از ظلم دیده نمیشود؛ چراکه آنها امر به معروف و نهی از منکر میکنند (مکارم شیرازی، 1374، ج14، ص121).
3ـ1ـ 5. حکومت عدالتمحور
بر اساس آنچه در روایات دربارة خصوصیت حکومت امام زمان مشاهده میکنیم، بر هیچ ویژگی به اندازة عدالت تأکید نشده است. در واقع، مسلمانان منتظر موعودی هستند که از ویژگیهای بارز او «یَملأ اللهُ به الأرض قسطاً وَ عَدلاً کَما مُلئت ظُلمَاً وَ جوراً؛ زمین بهواسطة او از قسط و عدل پر میشود، همانگونه که از ظلم و جور پر شده بود» (مجلسی، 1403ق، ج27، ص119) میباشد (ابیداود، 1409ق، ج2، ص509).
در حکومت عادلانة حضرت مهدی با ظالمان و مستکبران قاطعانه برخورد میشود و آنان از قدرت و حکومت کنار گذاشته میشوند و بر اساس آنچه قبلاً ذکر شد و خداوند وعده داده است، مستضعفین وارثان عالم خواهند شد.
امام علی در نهجالبلاغه میفرماید:
آگاه باشید! فردایی که از آن هیچ شناختی ندارید، زمامداری حاکمیت پیدا میکند که غیر از خاندان حکومتهای امروز است و کارگزاران حکومتها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد... او روش عادلانه در حکومت حق را به شما مینمایاند و کتاب خدا و سنت پیامبر را که تا آنروز متروک ماندهاند، زنده میکند (نهجالبلاغه، خ138،ص190).
4ـ1ـ 5. رفاه اقتصادی
پس از ایجاد حکومت صالحان در عصر ظهور، اوضاع معیشتی انسانها رو به بهبود میگذارد و مردم از لحاظ اقتصادی بینیاز میشوند؛ به گونهاي که دیگر نیازمندی در دنیا پیدا نمیشود (ابنماجه، 2004، ص411).
امام صادق میفرماید: «هنگام قیام قائم ما، زمین با نور خدایی بدرخشد... و شما به جستوجوی فردی برآیید که مال یا زکات بگیرد؛ ولی کسی را نمییابید که از شما قبول کند. مردمان همه به فضل الهی بینیاز میشوند» (مجلسی، 1403ق، ج52، ص337). در آن زمان، برکات خداوند از آسمان بر آنها نازل میشود و زمین گنجهای خود را بر آنان مکشوف میسازد (همان، ج51، ص78).
احادیث بسیار دیگری در این زمینه موجود است که همه بر اصلاح اوضاع اقتصادی، رفع فقر و تنگدستی، بینیازی مالی انسانها و ایجاد رفاه اجتماعی دلالت دارد و این وعده خداوند است که اگر انسانها اهل ایمان باشند و تقوای الهی را پيشه کنند، خداوند از آسمان و زمین رحمت و برکت خود را بر آنها فرو ميريزد: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ ٱلْقُرَى ءَامَنُوا وَٱتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكاتٍ مِّنَ ٱلسَّمَاءِ وَٱلْأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ؛ و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم؛ ولی (آنها حق را) تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم» (اعراف: 96).
علاوه بر موارد ياد شده، میتوان ویژگیهای دیگری هم برای چنين حکومتي برشمرد؛ از جمله: آبادانی و عمران روی زمین؛ تکامل علوم و عقول انسانها؛ ایجاد امنیت در حکومت و بر روی زمین؛ رفع بدعتها و تحریفهای دین و... (مفید، بیتا، ج2، ص356-359)؛ اما از آنجا که مجالی برای ارائة آنها نیست، به همین مقدار بسنده میشود.
6. تحقق ملکوت خداوند
در مسیحیت ـ بر اساس آنچه قبلاً گفته شد ـ از برجستهترین آموزههای عهد جدید میتوان به بازگشت مسیح اشاره کرد و مؤمنان برای این بازگشت باید خود را آماده سازند.
ترغیب و تشویق مسیح برای آمادگی، آثاری به دنبال دارد؛ از جمله: نجات بنیاسرائیل و امتها از ظلم و ستم (ر.ک: رومیان 16: 25-27)؛ آزادی از فساد و گناه و برکت دادن به انسانها (ر.ک: متی 25: 35. 26)؛ داوری بین همة امتها و پاداش به نیکان (ر.ک: متی 25: 31-35) و...
اما آنچه در این میان بیشتر به چشم میخورد، برقراری ملکوت خداوند است. ملکوت خداوند واژهای است که در اناجیل همنوا بهوفور از آن یاد میشود (ر.ک: متی،19: 14-22: 1-14؛ مرقس،10: 24-25؛ لوقا6: 20) و در واقع هستة مرکزی تعلیم و آموزههای مسیح را تشکیل میدهد.
این وعده که با آمدن عیسی محقق خواهد شد، روح امید را در زندگی بشر میدمد و زندگی هدفمندی به انسان میبخشد. در این زندگی، انسان با تحمل رنجها و سختیها و آزمایشهاي گوناگون، ایمانش را حفظ ميکند و خود را برای ملکوت خداوند آماده میسازد: «بلکه به قدری که شریک زحمات مسیح هستید، خشنود شوید تا در هنگام ظهور جلال وی، شادی و وجد نمایید» (اول پطرس 4: 12-13).
در تفسیر عهد جدید، واژة ملکوت را اینگونه تفسیر کردهاند:
ملکوت خدا یا ملکوت آسمان، اشاره به مکانی خاص نیست و مانند حکومتهای دنیوی نیست. ملکوت خدا، ملکوتی روحانی است که خدا با اقتدار بر آن حکمرانی میکند. به یک معنا، ملکوت خدا در همه جا هست؛ اما در عهد جدید، ملکوت خدا معمولاً به معنای «حکومت روحانی» است که در آن، فرشتگان و انسانها خدا را پرستیده، از او اطاعت میکنند. بنابراین، به این معنا دنیا هنوز ملکوت خدا محسوب نمیشود؛ بلکه ملکوت شیطان است. با وجود این، به معنایی دیگر، عیسی ملکوت خدا را بر زمین آورد و تمام کسانی که به عیسی ایمان دارند، بلافاصله از حکومت شیطان آزاد شده، وارد ملکوت خدا می شوند (هیل و تورسون، 2001، ص25).
1ـ6. شرايط ورود به ملکوت خداوند
برای ورود به ملکوت، شرایطی وجود دارد و هر کس که بخواهد، نمیتواند وارد آن شود، مگر آنکه دارای این
شرایط باشد:
1ـ1ـ6. پاکی و دوری از گناه
در انجیل مرقس از زبان حضرت عیسی آمده است: «میگفت وقت تمام شد و ملکوت خدا نزدیک است؛ پس توبه کنید و به انجیل ایمان بیاورید» (مرقس 1: 15). «و اول همه با یکدیگر بهشدت محبت نمایید؛ زیرا که محبت، کثرت گناهان را میپوشاند» (اول پطرس 4: 8).
2ـ1ـ6. تواضع مؤمنان
«پس هر که مثل این بچة کوچک خود را فروتن سازد، همان در ملکوت آسمان بزرگتر است» (متی 18: 4).
3ـ1ـ6. عدم دلبستگی به مظاهر زندگی دنیوی
«عیسی به شاگردان خود گفت: هرآینه به شما میگویم که شخص دولتمند به ملکوت آسمان بهدشواری داخل میشود» (متی 19: 23).
4ـ1ـ6. چشمپوشی از شهوات و خوشگذرانیهای گناهآلود
«ما را تأدیب میکند که بیدینی و شهوات دنیوی را ترک کرده، با خرداندیشی و دینداری در این جهان زیست کنیم و آن امید مبارک و تجلی جلال خدای عظیم و نجاتدهندة خود ما عیسی مسیح را انتظار کشیم» (تیطس 2: 12-13). در این صورت میتوانند پس از بازگشت مسیح، در جلال و پادشاهی او شریک شوند و همراه با او
سلطنت کنند.
«و آنانی را که از قبل معین فرمود، ایشان را هم خواند؛ و آنانی را که خواند، ایشان را نیز عادل گردانید؛ و آنانی را که عادل گردانید، ایشان را نیز جلال داد» (رومیان 8: 30). به این ترتیب، حکومت و سلطنتی که توسط مسیح در آخرالزمان بهپا خواهد شد، به همراهی کسانی است که از شکوه و جلال خداوند پس از بازگشت مسیح
بهره میبرند.
2ـ6. ويژگيهاي ملکوت خداوند
اما ملکوت خداوند ویژگیهایی نیز دارد که بعضی از آنها ذکر میشود:
1ـ2ـ6. حضور صالحان و نیکان
از آنجایی که ملکوت خداوند تنها جای نیکان و صالحان است، برای حضور در آن باید نیکوکاران از بدکاران جدا شوند و فقط افرادی میتوانند آن را درک کنند که از خوبان باشند (ر.ک: متی 13: 36-46).
عیسی مسیح معمولاً هنگامی که به ملکوت خداوند و ویژگیهای آن و وقایعی که در آن اتفاق میافتد، میپردازد، با زبان تمثیل سخن میگوید. براي نمونه، هنگام بیان ویژگی جزا دادن مطابق با اعمال انسانها در ملکوت، از مثال پادشاهی استفاده میکند که تصمیم میگیرد تا حسابهای خود را تصفیه کند (ر.ک: متی 18: 23-35).
از دیگر مشخصهها و ویژگیهای ملکوت، برپایی عدالت در زمان تحقق آن است. عیسی مسیح هنگام سخن با شاگردانش در موعظة سرکوه میگوید: «خوشا به حال ماتمیان؛ زیرا ایشان تسلی خواهند یافت. خوشا به حال حلیمان؛ زیرا ایشان وارث زمین خواهند شد. خوشا به حال گرسنگان و تشنگان عدالت؛ زیرا ایشان سیر خواهند شد» (متی 5: 4-6).
2ـ2ـ6. برپایی عدالت
با تحقق وعدة الهی و پیروزی مسیح و به پایان رسیدن دوران بدی و زشتی، عدالت بین مردم جاری خواهد شد (ر.ک: متی 12: 18-21).
3ـ2ـ6. نزول برکات
با برپایی عدالت، جنگ و دشمنی میان مردم از بین خواهد رفت و امنیت و آرامش جای آن را خواهد گرفت و رحمت و برکت بر نیکان فرو خواهد ریخت: «آنگاه پادشاه به اصحاب طرف راست گوید: بیایید ای برکتیافتگان از پدر من، و ملکوتی را که از ابتدای عالم برای شما آماده شده است، به میراث گیرید» (متی 25: 34).
نتیجهگیری
اعتقاد به ظهور منجی و تشکیل حکومتی جهانی ریشه در باور اکثر مکاتب و مذاهب دارد. در این ميان، دین اسلام ـ بهويژه مذهب شیعه ـ و دین مسیحیت، اهتمام ویژهای به این امر داشتهاند. انسانها همواره به دنبال رشد و تعالی در زندگی خود هستند؛ اما این رشد حقیقی زمانی فراگیر خواهد شد که حکومتی الهی محقق شود و انسانی کامل به منصة ظهور برسد. در آیات قرآن و روایات معصومین و همچنین در آیات کتاب عهد جدید مطالب بسیاری دربارة حکومت جهانی در آخرالزمان به چشم میخورد. حکومتی که همه تحت لوای یک رهبر جهانی تشکیل میشود و به مدد و یاری او انسانها میتوانند آرزوهای دیرینة خود را جهت رسیدن به کمال به تحقق برسانند. مشکلات جهانی، نیازهای بشر، ارزشهایی که باید فراگیر شوند و آرمانهایی که انسانها به دنبال آن هستند، همگی باعث میشوند تا انسانها به ضرورت وجود و ظهور منجی اهتمام بیشتری داشته باشند و آگاهانه و عاشقانه به انتظار او و حکومت جهانی و الهیاي که رهبری آن فقط توسط او صورت میگیرد، بنشینند. حکومت وی ویژگیهایی دارد که سبب تمایز این حکومت میشود. شباهت بسیاری که در این زمینه بین دو دین اسلام و مسیحیت است، انکارناشدني است. از جمله شباهتها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1ـ قبل از ظهور حضرت مهدی و بازگشت حضرت مسیح فساد و ظلم در عالم فراگیر میشود و بهدستان این دو بزرگوار است که عالم روی صلاح، آرامش و عدالت را خواهید دید.
2ـ بشارتهای در قرآن و احادیث و همچنین در عهد جدید، روح امید به زندگی و انتظار برای تحقق آرزوها را در دلها زنده نگه میدارد. امید به تحقق حکومت جهانی، رسالت پیامبران بوده است و تحقق ملکوت خداوند بازگشت مسیح و پادشاهی آسمانی را به دنبال خواهد داشت. انسانها با تحمل رنجهای دوران انتظار، با حفظ ایمان خود، به دنبال تحقق وعدههای خداوندند.
3ـ در هر دو دین برای تشکیل حکومت جهانی، مؤمنان باید آمادگی لازم را به دست آورند. اولین و مهمترین شکل آمادگی، اصلاح نفس و دوری از گناه است. مؤمنان در این راه دچار آزمایشهاي متعددی میشوند تا ایمان خود را اثبات کنند.
4ـ در هر دو دین، حکومت نهایی مصلح جهانی دارای ویژگیهای شبیه به هم هستند. از جمله:
الف) حکومت جهان از آن صالحان خواهد بود و نیکان و بدکاران از یکدیگر جدا ميشوند و تنها آنانی که ایمان خود را خالص کردهاند، میتوانند زمام امور را به دست گیرند.
ب) بر اساس وعدههای خداوند در دو دین، انسانها منتظر برپایی عدالت توسط منجی آخرالزماناند. در این دوران، زشتی و پلیدی از میان خواهد رفت.
ج) در کتب مقدس هر دو دین، آیات و روایاتی وجود دارند که بشارت نزول برکات از زمین و آسمان میدهند. در این زمان، دیگر فقیری نخواهد بود و همة انسانها از رفاه مادی و اقتصادی برخوردار خواهند شد.
در این ميان، تفاوتی هم وجود دارد و آن اينکه حضرت مهدی موعودی زنده است؛ اما حضرت مسیح پس از مرگ به سوی خدای پدر عروج نمود و در آخرالزمان دوباره به دنیا باز خواهد گشت.
بیان نکتة دیگری که دربرگیرندة تفاوت و شباهت بین دو دین است ضروری به نظر میرسد، در اندیشة مسیحیان، بر مبنای کتاب مقدس در آخرالزمان شخص دیگری ظهور خواهد کرد که مسیح نیست. او قیام خواهد کرد و همراه با لشگرهای آسمانی به حق و عدل رفتار خواهد نمود. او شاه شاهان و سرور سروران خواهد بود (مکاشفه یوحنا 19: 11-16)؛ اوست که قومهای بیایمان را سرکوب ميکند. در فرهنگ اسلامی نیز بر مبنای روایات، حضرت مسیح نیز ظهور خواهد کرد و حضرت مهدی را یاوری خواهد نمود (جمعی از نویسندگان، 1428ق، ج2، ص428).
میتوان از اين دو اندیشه نتیجه گرفت که در امر ظهور، هر دو بزرگوار حضور دارند؛ یک نفر قیام ميکند و با بیایمانان ميجنگد و عدالت را برقرار خواهد ساخت و دیگری او را یاری خواهد کرد. در اسلام، حضرت مهدی قیامکننده و حضرت مسیح یاور او خواهد بود. البته نقش حضرت مسیح در فراگیری اسلام بین مسیحیان نقشی کلیدی و مهم است؛ چرا که با اقتدای حضرت مسیح به امام زمان مسیحیان اگر مؤمن و معتقد به وی باشند، به حضرت مهدی اقتدا کرده، مسلمان خواهند شد و اینگونه با ایمان آوردن جمعیت بسیار زیاد مسیحیان، زمینة ایجاد حکومت جهانی فراهم خواهد شد.
از اینرو، با توجه به برپایی حکومت جهانی توسط منجی آخرالزمانی و وعدههایی که بشر در ادوار مختلف تاریخی منتظر تحقق آنها بوده است، امر انتظار ضرورت بیشتری پیدا خواهد کرد؛ چرا که انتظار برای ظهور، در واقع همان انتظار برای برپایی حکومت جهانی الهی است. برای برپا شدن این حکومت، نیاز به پرورش و تربیت مردمی است که سازندة این حکومت خواهند بود. از مهمترین مقدمات و شرایط سازندة این حکومت، انتظار است. در حقیقت، انتظار انسانها را آمادة ورود به حکومت جهانی میکند. البته این انتظار از نوع انتظار منفعل و بیخاصیت نیست؛ بلکه انتظاری پویا و فعال است؛ زیرا شرط ورود به چنین حکومتی این است که از انواع امتحانات و ابتلائات عبور کنند. از همین روست که وقتی حکومت جهانی برپا شود، بر اساس وعدههای الهی پاکان و صالحان از آن بهرهمند خواهند شد. همچنین امید به برپایی چنین حکومتی مؤمنان را به تلاش و ثبات قدم بیشتر ترغیب میکند. انتظار سازنده و پویا که مؤمنان را برای رسیدن به چنین روزی آماده و مهیا میکند، دلهای آنان را مشتاقتر میسازد. البته در این راه میتوانند از الطاف حضرت مهدی و توفیق دیدار در دوران غیبت، و حضرت مسیح و ارتباط و توسل به وی بهرهمند شوند. بنابراین هر کسی که میخواهد در آزمون دوران انتظار سربلند بیرون بیاید و در جریان ظهور نقشی داشته باشد، باید خود را برای برخورد با انواع کجرویها و گمراهیها آماده سازد؛ دست از انزوا و گوشهنشينی و تحمل وضع موجود بردارد و با احساس مسئولیت و عمل به تکالیف دینی و حضور مؤثر در جامعه، مهیای جهادی شود که با آن حق و اخلاص در عمل شکوفا گردد و با این کار زمینة تعجیل در ظهور را فراهم سازد.
- کتاب مقدس
- ابنبابویه، محمد بن علی، 1380، کمالالدین و اتمام النعمه، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین.
- ابنماجه، محمد بن یزید، 2004م، سنن ابنماجه، بیروت، بیت الافکار الدولیه.
- ابیداود سجستانی، سلیمان بن اشعث، 1409ق، سنن ابیداود، بیروت، دارالجنان.
- اربلی، علی بن عیسی، 1421ق، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت، دارالأضواء.
- اسمارت، نینیان، 1394، تجربه دینی بشر، ترجمه محمد محمدرضایی و ابوالفضل محمودی، تهران، سمت.
- آیتی، نصرتالله، 1396، «جایگاه حکومت عدل جهانی در سیر تاریخی حرکت انبیاء»، مشرق موعود، ش42، ص7-38.
- پت فیشر، ماری، 1389، دائرةالمعارف ادیان زنده جهان، ترجمه مرضیه سلیمانی، تهران، علم.
- توفیقی، حسین، 1384، آشنایی با ادیان بزرگ، قم، مؤسسه فرهنگی طه.
- تیسن، هنری، بیتا، الهیات مسیحی، ترجمه میکائیلیان، تهران، حیات ابدی.
- جمعی از نویسندگان، 1428ق، معجم احادیث الامام المهدی، قم، مسجد جمکران.
- جوادی آملی، عبدالله، 1387، امام مهدی، موجود موعود، قم، اسراء.
- شریف رضی، 1379، نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، مشهور.
- صافی گلپایگانی، لطفالله، 1375، نوید امن و امان، قم، مؤسسه انتشارات حضرت معصومه.
- طباطبایی، سید مصطفی، 1384، فرهنگ نوین، تهران، اسلامیه.
- طبرسی، فضل بن حسن، 1379، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
- طوسی، محمد بن حسن، 1386، الغیبة، ترجمه مجتبی عزیزی، قم، مسجد جمکران.
- قمی، شیخ عباس، بیتا، منتهی الآمال، تهران، جاویدان.
- کلینی، محمد بن یعقوب، 1390، اصول کافی، ترجمه حسین استاد ولی، تهران، دارالثقلین.
- گرینستون، جولیوس، 1387، انتظار مسیحا در آئین یهود، ترجمه حسین توفیقی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
- لیون دوفر، 1986م، معجم اللاهوت الکتابی، بیروت، دار الشرق.
- مجلسی، محمدباقر، 1403ق، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسة الوفا.
- مطهری، مرتضی، 1387، مجموعه آثار، ج24، تهران، صدرا.
- مفید، محمد بن نعمان، بیتا، الارشاد فی معرفة حججالله علی العباد، ترجمه سيدهاشم رسولی، تهران، کتابفروشی اسلامیه.
- مکارم شیرازی، ناصر، و دیگران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
- موسوی اصفهانی، محمدتقی، 1363، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، قم، المطبعة العلمیه.
- ناس، جان بی، 1372، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علیاصغر حکمت، تهران، آموزش انقلاب اسلامی.
- نصیری، علی، 1387، «نگاهی به پدیده انتظار و آثار حیاتبخش آن»، انتظار موعود، ش24، ص85-111.
- نعمانی، محمد بن ابراهیم، 1363، الغیبه، ترجمه جواد غفاری، تهران، کتابخانه صدوق.
- ویور، مری جو، 1381، درآمدی به مسیحیت، ترجمه حسن قنبری، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.
- هیل، توماس و استیفان تورسون، 2001م، تفسیر کاربردی عهد جدید، ترجمه آرمان رشدی و فریبرز خندانی، بیجا.