جريانشناسي انتقادي حقوق بشر با تحليل مفهوم پايه از كرامت انسان مبتني بر اسلام و مسيحيت
ضمیمه | اندازه |
---|---|
2.pdf | 1.14 مگابایت |
سال دهم، شماره سوم، پياپي 39، تابستان 1398
محمدجواد ارسطا / استاديار دانشگاه پرديس فارابي
محمدرضا برته / دانشجوي دکتري، دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام mbarteh@Yahoo.com
دريافت: 22/10/1397 ـ پذيرش: 08/02/1398
چکیده
حقوق بشر در دنیای معاصر، بسان گفتمان غالب ارزیابی و ارزش داوری انسان تراز قرن بیست و یکم به کار بسته میشود؛ کاربستی که رفتهرفته ابعاد حقوقی آن به سویههای سیاسی، امنیتی و حاکمیتیاش سرازیر ميشود و به نُرمی از حکومتداری بدل ميگردد؛ استاندارد فزونيطلبي که هر ملاک و فهمی را ولو مبتنی بر ادیان و تمدنهای کهن، به گوشة انزوا مینهد. پایهایترین مفهومی که حقوق بشر معاصر خود را بر آن بنا نهاده، کرامت انسان است. تحلیل هندسة مفهومی حقوق بشرِ مبتنی بر کرامت، چالشهای پنهانی را به عرصه میکشد که تاکنون مجال چندانی برای ظهور و بروز نداشتهاند.
جریان مطالعات انتقادی حقوق بشر که ضمن ریشهیابی اینگونگی آن بهروش تاریخنگری، به نقد بنیادهای نظری، روششناسی ارزشآفرینی، هنجارسازی حقوقی، کارکردها و از همه مهمتر آوردة حقوق بشر در دنیای کنونی ميپردازد، مورد تحلیل و جریانشناسی مقالة حاضر قرار گرفته و در ضمن چند پرسش اصلی، به بازخواني انتقادي هویت کرامت انسان و جایگاه و دلالتهای حقوق بشر پرداخته است. آنچه پيشرو داريد، تلاشي است مبتني بر روش تحلیل هندسة مفهومی، بازشناسی شبکة دانشی و تطبیق کارکردی بین ادبیات رایج حقوق بشری، اسلام و مسیحیت.
کلیدواژهها: کرامت، حقوق بشر، اسلام، مسیحیت، جریانشناسی انتقادی.