معرفت ادیان، سال نهم، شماره دوم، پیاپی 34، بهار 1397، صفحات 45-55

    واکاوی «فتشقی» بر اساس آیات سوره‌ی مبارکه طه و فقراتی از باب سوم سفر پیدایش

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ✍️ عباداله فضلیان / دانش‌آموختة سطح 4 حوزه علميه قم
    جواد باغبانی آرانی / استاديار موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني / arani@qabas.net
    چکیده: 
    رنج و مشقت از پیامدهای ناگوار عصیان حضرت آدم علیه السلام است که در قرآن کریم، با عبارت «فتشقی» و در تورات عربی «التعب» و در تورات انگلیسی «sorrow» و در برخی از ترجمه ها از آن، به «toil» یاد می کنند که وجه مشترک همه موارد، رنج و مشقت و سختی است. این پیامد در آیات 117، 118و119 سوره «طه» و در فقرات 17، 18و19 باب سوم «سفر پیدایش» آمده و در آنها وجوه مشترک و متفاوتی وجود دارد. این مقاله، در دو بخش قرآن کریم و تورات به مفهوم شناسی، تفسیر رنج و مشقت، مخاطب رنج و مشقت و رابطه میان آن و خوردن از درخت ممنوعه، با استناد به منابع معتبر خواهد پرداخت. اشتراکات و اختلافات و امتیازات آنها را بیان خواهد کرد. نتیجه برآمده از این پژوهش، گویای این است که تعابیر به کاررفته در قرآن کریم، بسیار زیبا و دقیق و برای رساندن پیامی است؛ به ویژه اینکه عبارت «فتشقی»، همراه با توضیحات پیرامون آن تفسیرکننده «فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ» هست که یکی از مباحث عمیق در عصمت انبیاء است. همچنین اشتراکات دو کتاب، توجیه کننده تصدیق تورات توسط قرآن است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Study of "Fatashqa"Based on the Holy Verses of Al-Taha and Parts of the Third Chapter of the Book of Genesis
    Abstract: 
    Abstract Suffering or hardship, which is among the grave consequences of Adam's rebellion, is referred to as “Fatashqa” in the Holy Qur’an, “al- Taeb” in the Arabic Torah, “sorrow” in the English Torah and “toil “in some translations. The common aspect of all these interpretations is suffering and hardship. This consequence is mentioned in verses 117, 118 and 119 of Al-Taha chapter, and in parts 17, 18, and 19 of the third chapter of The Book of Genesis, which have some commonalities and differences. Referring to the Holy Quran and the Torah, and based on reliable sources, this paper studies the meaning and interpretation of suffering and hardship, those who suffer, and their relationship with eating from the banned tree. It also discusses their commonalities, differences and advantages. The result of this research indicates that the interpretations used in the Holy Qur'an are very beautiful and accurate, and aim at conveying a message; in particular, the phrase “Fatashqa” along with the explanations surrounding it, interprets the phrase "for then you will of the unjust" which is among important issues in the infallibility of the prophets. Also, the commonalities of the two books justifies the confirmation of the Torah by the Quran.
    References: 
    متن کامل مقاله: 

    مقدمه
    داستان عصیان حضرت آدم، یکی از داستان‌هایی است که در قرآن کریم و تورات به آن پرداخته شده است. عصیان حضرت آدم دارای پیامدهایی بود که یکی از آن موارد، رنج و مشقت است. این پیامد در سوره مبارکه «طه» چنين طرح شده است:
    فَقُلْنَا يَادَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلَا يُخرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى. إِنَّ لَكَ أَلَّا تجَوعَ فِيهَا وَ لَا تَعْرَى. وَ أَنَّكَ لَا تَظْمَؤُاْ فِيهَا وَ لَا تَضْحَى (طه:117ـ119)؛ گفتيم: اى آدم! اين (ابليس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بيرون براند كه در سختى افتى. بى‏گمان براى تو (مقرر) است كه در آنجا گرسنه نشوى و برهنه نمانى. و اينكه در آنجا تشنه نشوى و آفتاب‏زده نگردى.
    همچنین در فقرات 17، 18و19 باب سوم «سفر پیدایش»، به آن چنين اشاره شده است:
    و به آدم گفت: چونكه سخن زوجه‌ات را شنيدي و از آن درخت خوردي كه امر فرموده، گفتم از آن نخوري، پس به سبب تو زمین ملعون شد و تمام ايام عمرت از آن با رنج خواهي خورد. خار و خس نيز برايت خواهد رويانيد و سبزه‌هاي صحرا را خواهي خورد و به عرق پيشاني‌ات نان خواهي خورد تا حيني كه به خاك راجع گردي، كه از آن گرفته شدي؛ زيرا كه تو خاك هستي و به خاك خواهي برگشت (پيدایش 3: 17-19).
    پرسش برتری قرآن یا تورات در داستان‌های مشترک، همواره از دغدغه‌های ذهنی علمای هر دو منبع بوده است. ما در این پژوهش، با بیان آراء مطرح‌شده در قرآن و تورات و تفاسیر، درصدد اثبات این برتری هستیم.
    قرآن کریم
    واژة «فتشقی» در داستان عصیان حضرت آدم در سوره مبارکة «طه» آیات 2، 117و132 به کار رفته است:
    ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى(2)؛ فَقُلْنا يا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى‏(117)؛ قالَ اهْبِطا مِنْها جَميعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى‏(132).
    ازاین‌رو، برای فهم درست مفهوم «فتشقی»، لازم است این واژه را در آیات دیگر هم مورد بررسی قرار دهیم.
    مفهوم‌شناسی «تشقی»
    «تشقی»، از «شقو» به معنای شقاوت در مقابل سعادت است (طریحی، 1375، ج‏1، ص 251). برخی هم، تشقی را از شقی می‌دانند که در اصل تشقَیُ به یاء بوده که به خاطر فتحه ما قبلش، قلب به الف شده است (صافی، 1418ق، ج‏16، ص 346).
    «تشقی» هم در معنای دنیوی به کار رفته و هم به معنای اخروی آن و مراد از «یشقی»، در جملة «و لا یشقی» به معنای شقاوت اخروی و در «فَتَشقَی»، به معنای شقاوت و مشقت دنیوی هست؛ یعنی ناظر به امور دنیوی است (راغب اصفهاني، 1416ق، ص 460).
    همان‌طور که راغب اصفهاني گفته، «الشّقاء» هم به معنای شقاوت در مقابل سعادت است و هم به معنای رنج و مشقت و تعب می‌آید (همان، ص 460). همان‌گونه که تشقی، در آیه 2 سوره «طه» در مورد رسول خدا هم به معنای رنج و مشقت است و کسی آن را به معنای شقاوت در مقابل سعادت نگرفته است. ازاین‌رو، هر شقاوتی رنج و تعب و مشقت است، ولی هر رنج و تعبی شقاوت نیست. پس رنج و تعب، اعم از شقاوت است (همان، ص 461).
    دلیل خطاب مفرد در فتشقی
    «فَقُلْنا يا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى‏» (طه:117).
    خداوند در آیه فوق، برخلاف رویه‌ای که در ابتدای آیه داشته، در انتهای آیه در جمله «فتشقی»، خطاب را از تثنیه به مفرد برمی‌گرداند. ازاین‌رو، در اینکه چرا در «فتشقی» برخلاف «فَلا يُخْرِجَنَّكُما» خطاب تثیه نیامده است. مفسران در این زمینه، نظراتی را مطرح کرده‌اند:
    از نظر برخی مفسران، دلیل برگشت به خطاب مفرد (حضرت آدم)، به این دليل است که سنگینی ادارة زندگی بر عهده آدم و نفقه بر عهده مرد است (طنطاوی،‌ بي‌تا، ج‏9، ص 160؛ سورآبادى، 1380، ج‏3، ص 1539؛ نیشابوری، 1416ق، ج‏4، ص 577). برخی هم می‌گویند: حوا هم داخل در این خطاب، به صورت غیرمستقیم است؛ زیرا زن در سعادت و شقاوت همسرش سهیم است (طنطاوی،‌ بي‌تا، ج‏9، ص 160). برخی دیگر می‌گویند: مراد رنج و مشقت بدنی است که فقط بر آدم به عنوان مرد وارد می‌شود (قرطبی، 1360، ج‏11، ص 253).
    با توجه به توصیفی که خداوند از بهشت (محل زندگی اولیه آدم و حوا) دارد، این نکته به دست مي‌آيد که از این به بعد، بعد از خروج و هبوط، حوا هم مانند آدم از این نعمت‌ها بهره‌ای نخواهد داشت. پس رنج و مشقت، که توضیح آن گرما و سرما و گرسنگی و تشنگی است، برای حوا نیز خواهد بود. ازاین‌رو، حوا هم داخل در خطاب «فتشقی» می‌شود. اگرچه رنج و مشقت بیشتر برای آدم است که به خاطر همین مسئله، خطاب از تثنیه به مفرد برگشته است، تا علاوه بر بیان مطلب فوق این نکته را افاده کند که نفقه بر عهده جنس مذکر خواهد بود.
    مراد از فتشقی
    همان‌طور که بیان شد، «تشقی» دو معنا دارد: یکی، شقاوت در مقابل سعادت. دیگری، رنج و تعب و مشقت است. ازاین‌رو، مفسران «فتشقی» در آیه 117 را به معنای دوم گرفتند. سیوطی، در این زمینه می‌نویسد: «تتعب بالحرث و الزرع و الحصد و الطحن و الخبز و غير ذلك و اقتصر على شقائه لأن الرجل يسعى على زوجته» (سیوطی، 1416ق، ص 323).
    «تشقی» در آیه 117 سوره «طه»، اشاره به یکی از پیامدهایی دارد که حضرت آدم و حواء، بعد از عصیان دچار آن شدند. اما برای اینکه به معنای درست این واژه «فتشقی» دست یابیم، لازم است کیفیت زندگی آنان، قبل از عصیان و هبوط به زمین، که در آیات بعد مورد اشاره قرار می‌گیرد، بیان شود.
    زندگی آدم و حوا قبل از عصیان و هبوط در سوره مبارکه «طه» آیات 117، 118 و 119، این‌گونه ترسیم شده است:
    فَقُلْنَا يَادَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلَا يخُرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى. إِنَّ لَكَ أَلَّا تجَوعَ فِيهَا وَ لَا تَعْرَى. وَ أَنَّكَ لَا تَظْمَؤُاْ فِيهَا وَ لَا تَضْحَى؛ گفتيم: اى آدم! اين (ابليس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بيرون براند كه در سختى افتى. بى‏گمان براى تو (مقرّر) است كه در آنجا گرسنه نشوى و برهنه نمانى و اينكه در آنجا تشنه نشوى و آفتاب‏زده نگردى.
    با توجه به کیفیت زندگی آدم و حوا در بهشت، کیفیت زندگی آنان در زمین مشخص می‌شود؛ به‌ویژه اینکه خداوند با جمله «فَتَشْقَى» زندگی سخت و پرمشقت را بعد از عصیان گوشزد می‌نماید. جملة «فتشقى» تفريع بر خارج شدن آنان از بهشت است، و مراد از آن، تعب و رنج است؛ يعنى اگر از بهشت اخراج شوی، خود را دچار تعب و رنج و مشقت خواهی کرد؛ چون زندگى در غير بهشت، كه همان زمين خواهد بود، زندگى آميخته با رنج و تعب است؛ چون در آنجا احتياجات فراوان است. براى رفع آن، فعاليت بسيار لازم است. در آنجا احتياج به طعام، نوشيدنى، لباس و مسكن و غير آن هست (طباطبائي، 1417ق، ج‏14، ص 220). همان‌گونه که خداوند در ادامه، به توضیح جمله «فتشقى» می‌پردازد: «اِنَّ لَكَ أَلَّا تجَوعَ فِيهَا وَ لَا تَعْرَى. وَ أَنَّكَ لَا تَظْمَؤُاْ فِيهَا وَ لَا تَضْحَى»؛ یعنی زندگانی همراه با گرسنگی، برهنگی، تشنگی و آفتاب‌زدگی، که لازمة رفع هريك از این موارد، رنج و مشقت است.
    پس با توجه به آنچه گذشت، زندگی با تعب و رنج و مشقت، لازمة هبوط و حیات در زمین است. ولی قرآن کریم در آیات دیگر، پس از امر به هبوط، زمین را محل اسقرار و آرامش و متاع الی حین معرفی می‌کند که پس از بیان رنج و مشقت، یک نگاه مثبت است. اين بيان موجب حفظ تعادل در نوع نگاه به دنیا خواهد بود: «اهْبِطُواْ بَعْضُكمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَكمُ‏ فىِ الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاعٌ إِلىَ‏ حِينٍ» (بقره:36؛ اعراف:24)، به‌ویژه اینکه در آیه 123 سورة مبارکه «طه»، راه و روشِ از بین بردن شقاء، رنج و مشقت را بیان می‌کند: «فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنىِّ هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَاىَ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى‏».
    فاء فرع بر هبوط است و نفی اضلال و شقاء، شامل دنیا و آخرت با هم می‌شود (طباطبائی، 1417ق، ج‏14، ص 224؛ طنطاوی، ‌بي‌تا، ج‏9، ص 163).
    رابطة بین فتشقی و فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ، در داستان عصیان آدم
    یکی از پیامدهای عصیان حضرت آدم «ظلم» است که در دو آیه از آیات مربوط به آن اشاره شده است: در آیه 35 سوره مبارکه «بقره» می‌فرماید: «وَ لَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ» و دیگری، در آیه 23 سوره مبارکه «اعراف» می‌فرماید: «قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِين».
    در آیه اول، خداوند ظلم را به آدم و حوا نسبت می‌دهد که بر اثر نزدیک شدن به آن درخت، از ظالمین به‌شمار آمدند. در آیه دوم، با پذیرش خطای خود، این آدم و حوا هستند که ظلم را به خودشان نسبت می‌دهند: «قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا».
    ظلم دو دسته است: اول، ظلم به خداوند دوم، ظلم به نفس (مصطفوی، 1340، ج‏7، ص 171). اما در اینکه مرا از «ظلم» در آیه شریفه چیست؟ بهترین روش برای درک و فهم بهتر آن، مراجعه به آیات قرآن کریم است. خداوند در آیه 35 بقره می‌فرماید: اگر شما به این درخت نزدیک شوید: «فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ»؛ شما از ظالمین خواهید بود. ولی در آیه دیگر، ظالمین را قید می‌زند: «ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا». همچنین در سوره مبارکه «طه» می‌فرماید: «فَقُلْنَا يَادَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَّكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلَا يخُرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى، إِنَّ لَكَ أَلَّا تجَوعَ فِيهَا وَ لَا تَعْرَى‏، وَ أَنَّكَ لَا تَظْمَؤُاْ فِيهَا وَ لَا تَضْحَى» (طه: 20؛ 117ـ119).
    بنابراین، مراد از «ظلم»، ظلم به نفس و درد، رنج و مشقت ناشی از گرسنگی، تشنگی، برهنگی و گرمازدگی است. همه این موارد ظلم به نفس است، نه معصیت و ظلم به خداوند عالم. پس مراد از ظلمی که در این آیه به آن اشاره شده، ظلم و ستم بر نفس است؛ زیرا خوردن از آن درخت، موجب شد که آنان دیگر نتوانند به زندگی راحت خود در بهشت ادامه دهند و متحمل مشقت و سختی زیادی شوند. ازاین‌رو، آنان بر خود ستم کردند و خود را از این نعمت آرام و بی‌دغدغه محروم ساختند و از ثواب آن بی‌بهره شدند (شريف لاهیجی، 1373، ج1، ص 36).
    صدرالمتألهين، مراد از ظلم را ظلم به نفس، از قبیل وقوع در هلاکت و مرگ، مشقت و محنت گرفته است (صدرالمتألهين، 1366، ج3، ص 93). طبرسی، این قول را در ذیل آیه بیان می‌کند (طبرسی،1376، ج4، ص 629). آيت‌الله جوادی آملی، در این زمینه می‌گوید:
    ظلم در نشئه تکلیف محرّم و متناسب با همان نشئه است و کیفر تشریعی دارد چنان‌که ظلم در منطقه‌ای که هنوز شریعت نیست، درخواست مغفرت و اعتراف به خسران و زیانکار بودن در آن حوزه، متناسب با همان نشئه است.
    نشئه بهشت حضرت آدم قلمرو تشریع نبود. ازاین‌رو، ظلم مورد اعتراف آدم و حوا نیز مربوط به شریعت مصطلح نبود؛ زیرا شریعت پس از آن حادثه و هبوط ظهور پیدا کرد است در آن مرحله، هر نقص و گناهی که یاد شود و هر اقراری که صورت گیرد، متناسب با همان نشئه و عالم است (جوادی آملی، 1388، ج28، ص 296ـ297).
    توجه به این نکته ضروری است که ظلم در هر قسمی از آن، ظلم در حق خداوند، ظلم در حق دیگران و ظلم در حق خود، می‌تواند با مقام عصمت منافات داشته باشد. ولی با وجود جمله «فتشقی» و معنا و مفهوم ارائه شده از آن، این ناسازگاری را منتفی می‌سازد؛ زيرا مراد از ظلم در داستان عصیان حضرت آدم به معنای به رنج و مشقت انداختن خود و بی‌بهره ساختن خود از نعمت‌های راحت و آسان بهشت است. ازاین‌رو، با این دیدگاه؛ يعني ـ ظلم به نفس به خاطر رنج و مشقت ناشی از گرسنگی، تشنگی، برهنگی و گرمازدگی ـ ظلم هیچ منافاتی با مقام عصمت نخواهد داشت تا درصدد توجیه آن باشیم. گرچه برخی مفسران در تفسیر ظلم به نفس، آن را ترک مستحب (طبرسی، 1376، ج‏4، ص 629)، گناه صغیره (زمخشری، 1407ق، ج‏2، ص 96)، معصیت (سیوطی، 1416ق، ص 156؛ ثعلبی نیشابوری، 1422ق، ج‏4، ص 225؛ آلوسی، 1415ق، ج‏4، ص 342؛ بیضاوی، 1418ق، ج‏3، ص 9)، ذنب عظیم (فخررازی، 1406ق، ج‏14، ص 221) تفسیر کرده، و اقدام به توجیه آن کرده‌اند.
    رابطه بین رنج و مشقت و عصیان
    عصیان حضرت آدم دارای دو نوع پیامد بود. یک نوع پیامد، بی‌واسطه مانند اخراج از بهشت و نوع دوم، پیامد با واسطه مانند رنج و مشقت. حضرت آدم و حوا پس از خوردن درخت ممنوعه، از بهشت اخراج و به زمین فرستاده شدند. ازاین‌رو، قرآن کریم رنج و مشقت را پیامد اخراج از بهشت، که خود پیامد عصیان است، معرفی می‌کند: «فَقُلْنا يا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى» (طه: 117).
    آدم و حوا پس از اخراج از بهشت و استقرار در زمین، از نعمت‌ها و آسایشی که خداوند در بهشت برای آنان در نظر گرفته بود، جدا شدند و در زمین دچار زندگی زمینی، که همراه با گرما، سرما، تشنگی و گرسنگی شدند که لازمة رفع آن، رنج و مشقت و سختی است.
    در تورات
    کتاب مقدس، از دو بخش عهد عتیق و عهد جدید تشکیل شده است. عهد عتیق دارای 39 کتاب است که تنها اسفار پنج‌گانه، تورات نامیده می‌شود. اما گاهی به همه عهد عتیق نیز تورات گفته شده است. یکی از پیامدهای خطای آدم و حوا در بهشت، که در تورات به آن پرداخته شده، رنج و مشقت است. آدم و حوا، به عنوان اولین نوع بشر در باغ عدن با رفاه و آرامش زندگی می‌کردند، ولی با ارتکاب گناه از آنجا و نعمت‌های فراوان آن اخراج و در زمین ساکن شدند. ویژگی مهم این حیات، رنج و مکافات و مشقت بود. تورات در این زمینه می‌گوید:
    و به آدم گفت: چونكه سخن زوجه ات را شنيدي و از آن درخت خوردي كه امر فرموده، گفتم از آن نخوري، پس به سبب تو زمین ملعون شد و تمام ايام عمرت از آن با رنج خواهي خورد. خار و خس نيز برايت خواهد رويانيد و سبزه‌هاي صحرا را خواهي خورد، و به عرق پيشاني ات نان خواهي خورد تا حيني كه به خاك راجع گردي، كه از آن گرفته شدي؛ زيرا كه تو خاك هستي و به خاك خواهي برگشت (پیدایش 3: 17-19).
    و در تورات به زبان انگلیسی، برگردان از عبری چنین آمده است:
    In sorrow shalt thou of it all the days of the life (The holy Bible 3:17)
    و در تورات به زبان عربی، در ترجمه «الشرق الاوسط»، که برگردان از کتاب مقدس عبری است، این‌گونه آمده است: «و قال لآدم لِاَنّکَ سَمِعتَ لقَولِ اِمرَاتکَ وَ اَکَلتَ مِنَ الشَّجَرَه... مَلعونَه الاَرضِ بِسَبَبِکَ. بِالتّعبِ تَاکُلُ مِنها اَیام حیاتِکَ... و تَاکُلُ عُشبَ الحَقل بعرَقِ وَجهِکَ تَاکُلُ خُبزاً حتی تَعُودُ اِلی الاَرضِ الّتی اُخِذت منها» (کتاب مقدس، سفر تکوین 3: 17).
    1. مفهوم‌شناسی
    رنج و مشقت، ناشی از عصیان و اخراج از بهشت در تورات، به زبان عبری از آن به «בצער» یاد شده است و در ترجمه عربی «الشرق الاوسط» به «التعب»(کتاب مقدس، سفر تکوین 3: 17) و در ترجمه «العالم الجدید»، به «المَشَقَّه» (کتاب مقدس، سفر تکوین 3: 17)، به معنای رنج و مشقت و تلاش زیاد و در مقابل راحتی است (ابن‌منظور، 1414ق، ج1، ص 231؛ ج10، ص 183). در تورات زبان انگلیسی «sorrow»، به معنای غم، اندوه، تاسف و غصه است. در برخی از ترجمه‌ها، از آن به «toil» یاد می‌کنند که معنا مشترک در همه موارد رنج، مشقت و سختی خواهد بود، به‌ویژه اینکه با عبارت «shalt thou eat»، با تأکید بیشتری بیان شده است.
    مراد از رنج و مشقت در تورات
    از فقرات باب دوم و سوم سفر پیدایش، برمی‌آید که آدم و حوا، تا پس از خوردن از درخت ممنوعه، دارای زندگانی بی‌زحمت و راحت بودند. ولی با ارتكاب گناه، این زندگانی راحت را از دست دادند. تورات خصوصیت بارز محل سکونت پس از اخراج را زندگی همراه با سختی و مشقت می‌داند. آدم برخلاف سابق، باید با کار و تلاش و عرق جبینش امرار معاش کند. این حالت تا پایان عمر وي ادامه داشت. در کتاب السنن القویم فی تفسیر العهد القدیم، در تفسیر فقرات 17 تا 19 آمده است:
    از این به بعد عالم بر او سیادت می‌کند، همان‌طور که تا به حال او سیادت می‌کرد، به‌گونه‌ای‌که زمین برای او بهترین و نافع‌ترین محصول را بدون کشاورزی و زراعت به وجود می‌آورد، از آن به بعد می‌بایست با زحمت و رنج و مشقت تحصیل کند (السنن القویم فی تفسیر الاسفار العهد القدیم، 1973، ج1، ص 58).
    برخی هم این رنج و مشقت را به‌تنهاییِ بدون فرزند و اولاد و هم نوع، غیر از حوا، در زمین و بی‌بهره شدن از نعمت‌هایی که در سابق از آن بهره می‌برد، تفسیر کردند (التفسیر التطبیقی للکتاب المقدس، بي‌تا، ص 15).
    در تورات، بحث از لعنت و ملعون شدن زمین، به میان آمده است و علت آن را آدم و عمل او معرفی کرده است: «پس به سبب تو زمین ملعون شد» و در ترجمه عربی، با عبارت «مَلعونَه الاَرضِ بِسَبَبِکَ» و در ترجمه انگلیسی با عبارت «for thy sake» ملعون شدن را به آدم نسبت می‌دهد. آدم به سبب عصیان و گناه از بهشت اخراج شد و در نقطه‌ای از زمین استقرار یافت. تورات این حضور را، که مستلزم کار و تلاش و مشقت است، موجب لعنت زمین می‌داند. اما در اینکه آیا کار و تلاش و عرق ریختن، به خودی خود، لعنت است، یا خیر؟ ویلیام مک‌دونالد، در تفسیر رنج و مشقت می‌گوید:
    مرد محکوم شد تا از زمین که با خار و خس لعنت شده روزی خود را به دست آورد و این به‌منزله زحمت و عرق برای او بود و باید توجه داشت که این کار به خودی خود، لعنت نیست، بلکه بیشتر یک برکت است. ولی این غم، رنج، ناآرامی، مشقت و خستگی که همراه با کار بر انسان عارض می‌شود، لعنت است (مک دونالد، 1995، ص 11).
    3. مخاطب رنج و مشقت در تورات
    مخاطب در فقره 17، باب سوم سفر پیدایش، آدم است که با آوردن نام «آدم»، حضرت آدم را مورد خطاب قرارداده است. عبارت تورات به گونه‌ای است که حوا اصلاً مورد خطاب نیست. ازاین‌رو، در تورات مخاطب این مجازات، شخص آدم است و دلیلش را عمل کردن به درخواست همسرش بیان می‌کند: «و به آدم گفت: چونكه سخن زوجه ات را شنيدي و از آن درخت خوردي كه امر فرموده، گفتم از آن نخوري، پس به سبب تو زمین ملعون شد و تمام ايام عمرت از آن با رنج خواهي خورد».
    در جایی دیگر، اخراج از بهشت و کار در زمین را به آدم نسبت می‌دهد:
    پس خداوند خدا او (آدم) را از باغ عَدَن بيرون كرد تا كار زمينى را كه از آن گرفته شده بود، بكند. پس آدم را بيرون كرد و به طرف شرقي باغ عدن، كروبيان را مسكن داد و شمشير آتشباري را كه به هر سو گردش مي‌كرد تا طريق درخت حيات را محافظت كند (پیدایش 3: 23-24).
    اما دیدگاه دیگری در این مسئله مطرح است و آن اینکه، زآنجاکه تهیه معاش بر عهده مرد است، خداوند این مجازات را مختص به آدم قرار داده است. این بدان معنا نیست که همسر آدم در زنج و مشقت و سختی نخواهد بود. ازاين‌رو، برخی بزرگان در تفسیر این فقرات، رنج و مشقت را به هر دو نسبت می‌دهند. آر. سی. هووآرد در این زمینه می‌گوید: «زنان و مردان محکوم به رنج بردن و کار سخت شدند» (آر. سی. هووآرد، 2006، ص 40).
    ازاین‌رو، برخی مفسران تورات، این پیامد را فقط به مرد، نه به آدم، نسبت می‌دهند (مک دونالد، 1995، ص 11).
    4. رابطه بین رنج و مشقت و خوردن از درخت ممنوعه
    تورات دلیل رنج و مشقت و کار و زحمت را حرف‌شنوی آدم از همسر خود و خوردن از درخت ممنوعه بیان می‌کند: «و به آدم گفت: چونكه سخن زوجه‌ات را شنيدي و از آن درخت خوردي كه امر فرموده، گفتم از آن نخوري، پس به سبب تو زمین ملعون شد و تمام ايام عمرت از آن با رنج خواهي خورد» (پيدايش 3: 17).
    اگرچه ثمرة گوش دادن به سخنان حوا، چیزی جز خوردن از درخت ممنوعه نیست، ولی تأکید تورات با این عبارت: «چون که سخن زوجه‌ات را شنیدی»، به نوعی ذمّ نسبت به زن و حرف شنوی از او محسوب می‌شود.
    پس تورات رنج و مشقت و کار و عرق جبین را پیامد بدون واسطة حرف شنوی از حوا و خوردن از درخت ممنوعه می‌داند.
    بررسي و مقایسه
    عصیان حضرت آدم یکی از داستان‌هایی است که در قرآن کریم و تورات به آن اشاره شده، و هريك به جهاتی به آن پرداخته‌اند. در این میان، رنج و مشقت از جمله پیامدهایی است که حضرت آدم و حوا بعد از عصیان، خوردن از درخت ممنوعه، به آن دچار شدند و در آیات 117، 118و119 سوره مبارکه «طه» و در فقرات 17، 18 و 19، باب سوم «سفر پیدایش» به آن اشاره شده است. ازاين‌رو، قرآن کریم و تورات در این مسئله اشتراکات و اختلافات و امتیازاتی دارند که در اينجا به آن مي‌پردازيم.
     مفهوم رنج و مشقت
    قرآن کریم از این پیامد، با عبارات «فتشقی» و در تورات به زبان عبری، از آن به «בצער» و در ترجمه عربی، به «التَّعب و المَشَقَّه» و و در ترجمه انگلیسی، به «sorrow» که وجه مشترک بین همه آنها، رنج و مشقت و کار و تلاش و سختی است، یاد می‌شود. ازاین‌رو، با وجود اختلاف در تعبیر و لفظ، در معنی مشترک هستند. در دو منبع، درصدد رساندن معنایی مشترک، که همان رنج و مشقت و کار و تلاش است، هستند. این امر بیانگر مطلبی است که آیه شریفه «نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجيلَ» (آل‌عمران: 3) درصدد بیان اين است. همان‌گونه که علامه طباطبائی، در تفسیر آیه شریفه می‌نویسد: «فالقرآن يصدق التوراة و الإنجيل الموجودين، لكن في الجملة لا بالجملة» (طباطبائي، 1417ق، ج3، ص 8).
    2.2. مراد از رنج و مشقت
    «تشقی» دو معنا دارد: یکی، شقاوت در مقابل سعادت. دیگری، رنج و تعب و مشقت است، ازاین‌رو، مفسران «فتشقی» در آیه 117 را با توجه به قراین موجود در آن، به معنای دوم گرفتند. اما برای اینکه به معنای درستی از واژه «فتشقی» دست یابیم، لازم است به آیات 118و119 از همین سوره توجه شود: « إِنَّ لَكَ أَلَّا تجَوعَ فِيهَا وَ لَا تَعْرَى. وَ أَنَّكَ لَا تَظْمَؤُاْ فِيهَا وَ لَا تَضْحَى‏». با توجه به کیفیت زندگی آدم وحوا در بهشت، کیفیت زندگی آنان در زمین، که همراه با رنج و مشقت خواهد بود، مشخص می‌شود.
    از سوي دیگر، از فقرات باب دوم و سوم سفر پیدایش هم برمی‌آید که آدم و حوا تا قبل از خوردن از درخت ممنوعه، دارای زندگانی بی‌زحمت و راحت بودند، ولی با ارتكاب گناه، این زندگانی راحت و سیادت بر عالم را از دست دادند. آدم برخلاف سابق، باید با کار و عرق جبینش امرار معاش کند و از آن به بعد، عالم بر او سیادت خواهد کرد (السنن القویم فی تفسیر الاسفار العهد القدیم، 1973، ج1، ص 58).
    تورات هم در فقرات بعد به توضیح رنج و مشقت می‌پردازد: و تمام ايام عمرت از آن با رنج خواهي خورد. خار و خس نيز برايت خواهد رويانيد و سبزه‌هاي صحرا را خواهي خورد، و به عرق پيشاني‌ات نان خواهي خورد تا حيني كه به خاك راجع گردي، كه از آن گرفته شدي، زيرا كه تو خاك هستي و به خاك خواهي برگشت (پيدایش 3: 17ـ19).
    با این تفاوت که قرآن کریم، در تفسیر رنج و مشقت، به توصیف بهشت به عنوان محل سکونت اولیه آدم و حوا می‌پردازد و می‌فرماید: «إِنَّ لَكَ أَلَّا تجَوعَ فِيهَا وَ لَا تَعْرَى. وَ أَنَّكَ لَا تَظْمَؤُاْ فِيهَا وَ لَا تَضْحَى‏»؛ یعنی بهشتی که در آن سکونت داری، جایی است که كه در آنجا گرسنه نشوى و برهنه نمانى و در آنجا تشنه نشوى و آفتاب‏زده نگردى، ولی تورات با عبارت «خار و خس نيز برايت خواهد رويانيد و سبزه‌هاي صحرا را خواهي خورد، و به عرق پيشاني‌ات نان خواهي خورد تا حيني كه به خاك راجع گردي، كه از آن گرفته شدي؛ زيرا كه تو خاك هستي و به خاك خواهي برگشت» (پيدایش 3: 17ـ19)، به تفسیر رنج و مشقت پرداخته است.
    3. مخاطب رنج و مشقت
    از ظاهر قرآن کریم چنین استفاده می‌شود که مخاطب رنج و مشقت، فقط حضرت آدم است. خداوند برخلاف «فَلا يُخْرِجَنَّكُما» در جمله «فتشقی» خطاب را از تثنیه به مفرد برمی‌گرداند. مفسران قرآن کریم، برای این تغییر رویه، دلایلی را بیان می‌کنند (طنطاوی، بي‌تا، ج‏9، ص 160؛ سورآبادى، 1380، ج‏3، ص 1539؛ قرطبی،1360، ج‏11، ص 253). اما توصیف خداوند از محل زندگی اولیه آدم و حوا و اخراج هر دو از آن، بیانگر این مطلب است که از بعد خروج و هبوط، حوا هم مانند آدم از این نعمت‌ها بهره‌ای نخواهد داشت. پس حوا با توجه به اینکه رنج و مشقت بیشتر برای آدم است، داخل در خطاب «فتشقی» است که به دليل همین مسئله، خطاب از تثنیه به مفرد برگشته است.
    اما مخاطب در تورات، فقره 17 باب سوم سفر پیدایش، آدم است و دلیلش را عمل کردن به درخواست همسرش بیان می‌کند. ولی در میان مفسران تورات، دو دیدگاه وجود دارد: عده‌ای مخاطب فقره 17 را فقط آدم و عده‌ای حوا را هم شریک می‌دانند (مک‌دونالد، 1995، ص 11؛ آر. سی. هووآرد، 2006، ص 40).
    ولی تفاوت تعبیر در این است که قرآن کریم، «تشقی» را فرع بر اخراج کرده که لازمة اخراج و هبوط به زمین و رفع احتیاجات در آن، کار، تلاش، رنج و مشقت خواهد بود. اما تورات با برگرداندن روی سخن از حوا به آدم درصدد توبیخ و بیان مجازات ایشان است که یکی از مجازات‌های او، کار و رنج و مشقت خواهد بود.
    4. رابطه میان رنج و مشقت و خوردن از درخت ممنوعه
    قرآن کریم هم به پیامد بی‌واسطه عصیان «اکل از شجره ممنوعه» اشاره می‌کند و هم به پیامد با واسطه. رنج و مشقت در آن، از پیامدهای اخراج، که خود پیامد عصیان است، معرفی شده است: «فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى»‏ (طه: 117).
    ولی تورات، رنج و مشقت را ناشی از حرف‌شنوی آدم از همسر و خوردن از درخت ممنوعه می‌داند. رنج و مشقت و عرق جبین را پیامد بدون واسطة حرف شنوی از حوا و خوردن از درخت ممنوعه معرفی می‌کند.
    پس، قرآن کریم زندگی با رنج و مشقت را لازمه اخراج از بهشت و هبوط به زمین می‌داند که آن هم لازمة خوردن از شجره منهیه است. ولی عهد عتیق، دلیل آن را حرف‌شنوی و پیروی از زن، که لازمة آن خوردن از درخت ممنوعه است، بیان می‌کند. ازاین‌رو، تفاوت قرآن کریم و تورات، در دلیل رنج و مشقت است که قرآن، آن دلیل را اخراج از بهشت و هبوط به زمین معرفی می‌کند. ولی تورات، دلیل رنج و مشقت را حرف‌شنوی از زن و خوردن از درخت ممنوعه می‌داند. درحالی‌که در قرآن کریم، سخنی از حرف‌شنوی از زن به میان نیامده است.
    نتیجه‌گیری
    رنج و مشقت، از جمله پیامدهای عصیان حضرت آدم است که در قرآن کریم و تورات به آن اشاره شده و دارای اشتراکات و اختلافاتی هستند که با مقایسه تعابیر قرآن کریم و تورات، به امتیازاتی که قرآن کریم نسبت به آن دارد، مشخص می‌شود. از مهم‌ترین امتیازات قرآن کریم، نسبت به تورات، به‌کارگیری دقیق واژگان و استفاده از الفاظ پرمعنا و ارتباط میان مباحت مرتبط است. همانند ارتباطی که میان «فتشقی» و «فتکونا من الظالمین» مطرح شده که مفسر و برطرف‌کننده، یکی از اشکالات در زمینه عصمت انبیاء است.
    یکی دیگر از فواید بررسی اشتراکات میان قرآن و عهدین، این است که تصدیق شدن تورات و انجیل توسط قرآن کریم «مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْه» معنادار می‌شود. قرآن، تورات و انجیل فعلی را به تعبیر علامه طباطبائی، تصدیق فی‌الجمله کرده است، این موارد اشتراک، شاهدی است بر درستی تصدیق قرآن نسبت به عهدین.
     

    References: 
    • کتاب مقدس، بي‌تا، ترجمة دكتر رابرت بروس، بي‌جا، انتشارات ایلام.
    • آلوسی سیدمحمود، 1415ق، روح‌المعاني، تحقيق على عبدالبارى عطيه، بيروت، دارالكتب العلميه.
    • ابن‌منظور محمدبن مكرم، 1414ق، لسان‌العرب، چ سوم بيروت، دار صادر.
    • ار. سی. هووآرد، 2006، خیمه‌ها، معابد و قصرها، ترجمة افشین لطیف‌زاده، انگلستان، انتشارات ایلام.
    • بيضاوى، عبدالله‌بن عمر، 1418ق، أنوار التنزيل و أسرار التأويل، تحقيق محمدعبدالرحمن مرعشى، بيروت، دار احياء التراث العربي.
    • ثعلبى نيشابورى، ابواسحاق احمدبن ابراهيم، 1422ق، الكشف و البيان عن تفسير القرآن، بيروت، دار إحياء التراث العربي.
    • جوادی آملی، عبدالله، 1388، تفسير تسنيم، چ سوم، قم، اسراء.
    • راغب اصفهانى، حسين‌بن محمد، 1416ق، معجم المفردات في الفاظ القرآن، بيروت، دارالعلم.
    • زمخشرى محمودبن عمر، 1407ق، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، چ سوم، بيروت، دار الكتاب العربي.
    • سورآبادي، ابوبكر عتيق‌بن محمد، 1380، تفسير سورآبادى، تهران، فرهنگ نشر نو.
    • سیوطی، جلال‌الدين، 1416ق، تفسیر الجلالین، بيروت، مؤسسة النور للمطبوعات.
    • السنن القویم فی تفسیر العهد القدیم (مبنی علی آراء افاضل اللاهوتیین)، 1973م، مجمع الکنائس فی الشرق الادنی، بیروت.
    • شريف لاهيجى، محمد بن على، 1373، تفسير شريف لاهيجى، تحقيق ميرجلال‌الدين حسينى ارموى، تهران، داد.
    • صدرالمتالهين، 1366، تفسير القرآن الكريم، تحقيق محمد خواجوي، چ دوم، قم، بيدار.
    • صافى، محمودبن عبدالرحيم، 1418ق، الجدول في إعراب القرآن، بيروت، دارالرشيد.
    • طنطاوى، سيدمحمد، بي‌تا، التفسير الوسيط للقرآن الكريم، بي‌جا، بي‌نا.
    • طبرسى، فضل‌بن حسن، 1376، مجمع البيان فى تفسير القرآن، چ سوم، تهران، ناصر خسرو.
    • طباطبائي، سيدمحمدحسين، 1417ق، الميزان فى تفسير القرآن، چ پنجم، قم، جامعة مدرسين.
    • طريحى، فخرالدين، 1375، مجمع‌البحرين، تحقيق سيداحمد حسينى، چ سوم، تهران، كتابفروشى مرتضوى.
    • فخررازي، محمدبن عمر، 1406ق، مفاتيح الغيب، چ سوم، بيروت، دار احياء التراث العربي.
    • قرطبى، محمدبن احمد، 1360، الجامع لاحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو.
    • الکتاب المقدس (و قد ترجم من اللغات الاصلیه)، دارالکتاب المقدس فی الشرق الاوسط.
    • الکتاب المقدس ترجمه العالم الجدید، (Watch tower bible and tract society of new York inc brooklyn new York” U.S.A 2004)
    • مصطفوى حسن، 1340، التحقيق في کلمات القرآن الكريم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
    • مک‌دونالد، ویلیام، 1995، تفسیر کتاب مقدس براي ایمانداران،Nashville, Thomas Nelson publishers".
    • لجنة التحریر، بي‌تا، التفسیر التطبیقی للکتاب المقدس، قاهره، دارالکتاب المقدس.
    • نيشابورى، نظام‌الدين حسن‌بن محمد، 1416ق، تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان، تحقيق زكريا عميرات، بيروت، دار الكتب العلمية.
    • The Holy Bible authorized version or king james version.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    فضلیان، عباداله، باغبانی آرانی، جواد.(1397) واکاوی «فتشقی» بر اساس آیات سوره‌ی مبارکه طه و فقراتی از باب سوم سفر پیدایش. فصلنامه معرفت ادیان، 9(2)، 45-55

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    عباداله فضلیان؛ جواد باغبانی آرانی."واکاوی «فتشقی» بر اساس آیات سوره‌ی مبارکه طه و فقراتی از باب سوم سفر پیدایش". فصلنامه معرفت ادیان، 9، 2، 1397، 45-55

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    فضلیان، عباداله، باغبانی آرانی، جواد.(1397) 'واکاوی «فتشقی» بر اساس آیات سوره‌ی مبارکه طه و فقراتی از باب سوم سفر پیدایش'، فصلنامه معرفت ادیان، 9(2), pp. 45-55

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    فضلیان، عباداله، باغبانی آرانی، جواد. واکاوی «فتشقی» بر اساس آیات سوره‌ی مبارکه طه و فقراتی از باب سوم سفر پیدایش. معرفت ادیان، 9, 1397؛ 9(2): 45-55