معرفت ادیان، سال هفتم، شماره چهارم، پیاپی 28، پاییز 1395، صفحات 121-135

    مفهوم خدا دردین نوئر

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ✍️ قربان علمی / دانشيار اديان و عرفان تطبيقي دانشگاه تهران / gelmi@ut.ac.ir
    حسین امیدی / دانشجوي كارشناسي ارشد معارف اسلامي دانشگاه فرهنگيان شيراز / Hosseinomidi2015@yahoo.com
    چکیده: 
    این تحقیق با روش تحلیلی و نظری به توصیف، تحلیل و نقد داده های مربوط به دین نوئر در حوزه خداشناسی می پردازد. هدف این است که با استفاده از مطالعات انسان شناختی اوانس پریچارد، ضمن بررسی مفهوم، کارکرد و صفات خدا، اعتقاد به خدای فطری و ذاتی را در دین ابتدایی نوئر اثبات کند. در گذشته، بسیاری مفهوم خدا را در ادیان اندیشه ای خرافی، وهم آور و از روی ترس دانسته اند. اما پریچارد، با طرح الهیات فطری در دین نوئر و مقایسه آن با ادیان متمدن، نشان داد که مفهوم «الهیات» در ادیان امری موهوم نیست. براساس یافته های پریچارد، الهیات نوئر الهیاتی پیچیده، منحصر به فرد و همسان با ادیان متکامل و متمدن است که با زندگی دینی نوئرها گره خورده است. بر این اساس، خدای نوئر، خدایی اخلاقی است که دارای صفاتی به مانند دلسوز، آفریننده، خالق سنت ها و رسوم، بینا، شنوا، حافظ، دوست و پدر انسان ها، قادر مطلق، همه جاحاضر، عطابخش و گیرندة حیات است که وجود آن در عرش آسمان و در قالب روحی آسمانی با نام «کئوث» است.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Concept of God in Nuer
    Abstract: 
    Using a theoretical- analytical method, this study describes, analysis and criticizes the ideas relating to the religion of Nuer presented in the field of theology. Referring to Evans-Pritchard’s anthropological studies and investigating the concept, function and attributes of God, this paper tries to prove that initial Nuer believed in an innate God. In the past, many considered the notion of God as something superstitious and imaginary and ascribed its development to man’s fear. Proposing the idea of innate theology in the religion of Nuer, Pritchard compares it with civilized religions and shows that the religious concept of "theology" is not imaginary. According to Pritchard’s research findings, the theology of Nuer is complex, unique, it is identical to organized and civilized religions and it is tangled in the religious life of those who follow Nuer. Accordingly, Nuer considers God is as a moral god with such attributes like being compassionate, creative, originating of traditions, seeing, hearing, protective, the father and friend of mankind, omnipotent, omnipresent, as well as being life-giving and life-taking. He resides in a throne in heavens having the form of a heavenly spirit called "Ke’uth".
    متن کامل مقاله: 

    مقدمه
    برخي اديان، از جمله اديان اقوام ابتدايي، داراي تاريخ روشني نيستند و حتي خودشان ممكن است از اينكه داراي بعد و منشأ ديني باشند، اطلاع چنداني نداشته باشند. دين‌پژوهاني كه به مطالعة اين اديان مي‌پردازند، اين پرسش را مطرح كرده‌اند كه آيا در ميان اين انسان‌هاي بدوي، دين وجود دارد يا نه؟ اما به مرور زمان و با پيدايش عقايد ديني و تكامل‌يافته در اين اديان، پرسش آنها به پاسخ‌هاي روشني تبديل شده است. يكي از راه‌هاي مطالعه اين جوامع، بررسي‌هاي قوم‌نگاري و انسان‌شناسي(در مورد توجه انسان‌شناسان به مطالعه اديان ابتدائي ر.ك: پريچارد، 1962، ص 8ـ9) است. اين نوع مطالعه، سهم عمده‌اي در بررسي مسائل ديني، به‌ويژه دربارة منشأ دين و كاركرد آن در اين اديان ايفا مي‌كند. الهيات يكي از مفاهيمي است كه با مفهوم دين گره خورده است. هر دين‌پژوهي بايد به آن توجه داشته باشد. در اين ميان، مطالعه اديان ابتدايي، به‌ويژه در قاره آفريقا توجه انسان‌شناسان را به خود جلب كرده است. دربارة منشأ ديني اعتقاد به خدا در مذاهب سنتي آفريقا، سه نظريه وجود دارد:
    1. مشاهدة عظمت و گستردگي عالم كه موجب شده اين جوامع بدوي تصور كنند كه يك قادر مطلق، اين عظمت و شكوه را پديد آورده است.
    2. وجود پديده‌هاي طبيعي مثل روز و شب، رعد و برق، طوفان و غيره كه موجب شده ذهن انسان بدوي به نشانه‌هاي قدرت خداوند پي ببرد.
    3. ناتواني آنها در كنترل حوادثي مثل مرگ، بلايا، طوفان‌ها و... .
    طبق اين نظريه همة اين عوامل موجب شد تا آفريقايي‌ها براي در امان ماندن از شرّ اين بلايا، به قرباني و نيايش روي آورند و با ديدن عظمت جهان و يا از روي ترس، به يك وجود متعالي به نام «خداوند» اذعان كنند. متأسفانه ديدگاه فوق، كه يك ديدگاه رايج غربي از دين است، اهميت اديان الهي همچون دين اسلام و تعاليم آن را در قاره آفريقا ناديده گرفته، و از مسئله حضور فطري خدا در بشر غفلت كرده است. يكي از اين جوامع بدوي، كه پيدايش مفاهيم تكاملي و مثبت در آن موجب شد كه اوانس پريچارد به مطالعة دقيق آن بپردازد، آييني در آفريقا با نام نوئر است كه گرچه به عنوان يك دين ابتدايي خوانده مي‌شود، اما داراي آداب و شعائري مثل اعتقاد به خدا، گناه، قرباني، نيايش و غيره است. اين مفاهيم، پيچيدگي‌هاي خاص و منحصر به فرد بودن اين دين را نشان مي‌دهد. درك، توصيف و تشريح اين نظام الهياتي پيچيده، موجب تحسين پريچارد در جامعه غربي شده و او را به عنوان يك انسان‌شناس برجسته معرفي كرده است. در واقع پريچارد، راهي را پيموده كه بسياري از ملحدان غربي از درك آن غافلند؛ زيرا آنان انگيزه‌هاي ديني را امري خرافي مي‌دانند. وي با مطالعه دين نوئر، ضمن نفي اين نظريات، معتقد است كه انگيزه‌هاي خداشناسي و ديني در فطرت بشر اوليه جاي دارد. وي با نگاهي منصفانه از دين، شعار بازگشت به دين و فطرت انساني را مطرح كرد. نظر به اين‌گونه مطالعه از سوي پريچارد، اين نوشتار سعي دارد، ضمن بررسي الهيات اين دين، به چند پرسش اساسي در اين زمينه پاسخ دهد:
    1. آيا در اين دين، مفهوم «خدا» به معني متكامل آن كه در اديان بزرگ مطرح است، وجود دارد يا نه؟ 
    2. كاركردها و صفات اين خدا، در ارتباط با افراد اين دين چگونه است؟
    پيشينة تحقيق
    دكتر چايك اِكوپارا(ch, Ekeopara) در مقاله‌اي تحت عنوان «خدا، الوهيت و ارواح در آفريقا»، بر وجود يك قدرت متعالي با نام «خدا» در مذاهب سنتي آفريقا مثل آيين نوئر تأكيد مي‌كند(اكوپارا، 2010، ص 209). پيش از پريچارد، جان كالون با بيان نظريه حس الوهي، بشر را به طور فطري داراي يك حس و گرايش نسبت به خدا دانسته است. وي معتقد است: اين حس چنان در قلب بشر ريشه دارد كه ريشه‌كن‌شدني نيست. انسان بدون شناخت خدا، نمي‌تواند خود را بشناسد؛ زيرا با ديدن خدا، كه سرچشمه همة كمالات است، به نقص و تباهي خود پي مي‌برد. كالون معتقد است؛ همة انسان‌ها ملهم به اين اعتقاد راسخند كه خدايي وجود دارد و حتي انسان‌هايي كه بهره‌اي از تمدن ندارند، دائماً يك حسي از دين را در خود ابراز مي‌كنند(ر.ك: قرباني و احمدي، 1394).
    ديدگاه‌هاي كالون در دين نوئر مصداق دارد و آنها حسي الوهي را در وجودشان احساس مي‌كنند.
    «الياده(Eliade)، در يك تحقيق بر نماد‌گرايي آسمان به عنوان يكي ديد مذهبي تأكيد كرده است و اعتقاد به موجودات برتر آسماني را در گذشته هسته مركزي حيات مذهبي اديان دانسته است» (الياده،1372، ص 57ـ67)... الياده آسمان را نمايانگر استعلا، قدرت و قداست مي‌داند و همان مشاهدة طاق آسمان را برانگيزندة تجربه مذهبي در وجدان انسان ابتدايي مي‌داند و مي‌نويسد: مردمي‌ترين دعاي جهان، دعايي است خطاب به آسمان، كه ازآن تعبير به پدر مي‌شود(همان، ص 58ـ57).
    ديدگاه‌هاي الياده در دين نوئر هم مصداق دارد. نوئرها اعتقاد به موجودات آسماني را به عنوان خداوند يا روح آسمان، اساس مذهب خود قرار داده‌اند. اين دين، داراي خدايي بابصيرت و دلسوز هستند كه در شكل استعاره‌اي پدر بشر و حامي و دوست آن است.
    مقالاتي هم توسط اوانس پريچارد، با عنوان نقش قرباني در قوم نوئر به چاپ رسيده و از محتواي آن، در اين تحقيق استفاده شده است. 
    دين نوئر
    سودان كشور‌ي آفريقايي است كه در مناطق بياباني آن، مردماني بدوي با نام آزند(Azand)، نوئر و... زندگي مي‌كنند. اين بدوي‌نشينان، به ظاهر داراي اديان و انديشه‌هاي ابتدايي هستند. يكي از اين مناطق، با نام «نوئر» داراي مناسك و عقايد ديني خاصي است. يك دين‌شناس در نگاهي ظاهري، ممكن است با ديدن شكل ظاهري نوئرها، كه در بيشتر اوقات از ارتباط با ديگران روي گردانند و داراي ظاهري قبيله‌اي و ساده هستند، بيان مي‌كند كه در اين مناطقِ بدوي، صحبت از دين، فرهنگ، خدا و... بيهوده است، اما با مراجعه به عمق اين نوع جوامع، به نتايج ارزشمندي خواهد رسيد.
    نوئر منطقه‌اي در كشور سودان است كه در جنوب غربي خارطوم، پايتخت سودان جاي دارد. از غرب و جنوب با قبيله دينكا(Dinka)، از شمال با قبيله شيلاك(Shilluk) و از شرق با قبيله آنوآكس(anuax) همسايه است. نوئر، سرزميني داراي دشت‌هاي هموار و بي‌درخت مي‌باشد. بزرگ‌ترين بخش سياسي نوئرها، قبيله است و هيچ بخش ديگري به اندازه قبيله در دين نوئر قدرتمند نيست. وظيفة قبيله، اين است كه براي دفاع از نوئر‌ها، شورايي داشته باشد يا در مواقعي كه خسارت و صدمه‌اي به نوئر‌ها مي‌رسد، اين قبيله درصدد جبران آن برآيد. يك قبيله به بخش‌هايي با نام قلمرو تقسيم مي‌شود. يك قلمرو هم به بخش‌هايي به نام «دهكده» تقسيم مي‌شود كه شامل بخش‌هاي كوچك سياسي در سرزمين نوئر هستند. نوئر، منطقه‌اي است مستطيلي شكل كه در نقشه‌هاي قاره آفريقا ترسيم شده است. آنها بسيار به مردمان همسايه‌شان، يعني دينكا شبيه هستند. اين دو قبيله، جزء شاخه‌هاي وابسته به رود نيل هستند كه بخش‌هايي از شرق آفريقا را به تصرف درآورده‌اند و در آن زندگي مي‌كنند. در يك طبقه‌‌بندي، آنها در گروه‌هاي فرهنگي شرقي آفريقا جاي مي‌گيرند(پريچارد، 1940، ص 1ـ7).
    نوئر‌ها مردمي هستند كه به شباني مشغولند. تمايل دارند همة فرايندها و ارتباطات اجتماعي خود را در اصطلاح احشام و گله گاو تعريف كنند. در يك اصطلاح، هرجا كه گله باشد، خانة نوئر‌ها همانجاست و زندگي آنها بر ضرورت مهاجرت است(موهان، 2000، ص 160).
    نگرش آنها براي ارتباط با قبايل همسايه، براساس علاقة آنان به احشام و گلة گاو تعيين مي‌شود؛ يعني يكي از مهم‌ترين انگيزه‌هاي آنان، در ارتباط با ديگران به دست آوردن گلة گاو است. اهميت گلة گاو و احشام در دين نوئر، آنقدر زياد است كه آنها همديگر را با نام «احشام» صدا مي‌زنند و حتي فرزندان كوچك هنگام بازي نام آنها را براي خود انتخاب مي‌كنند(پريچارد، 1940، ص 16ـ21).
    زماني كه يك پسر در حال مرد شدن است، پدر خانواده نيزة دفاعي و يك گاو به او مي‌دهد. نيزه‌ها در مواقع نيايش‌هاي قرباني برافراشته مي‌شوند و اين نيزه‌ها به عنوان نمادي براي كلّ قبيله به پيشگاه خدا نشان داده مي‌شود(پريچارد، 1956، ص 238ـ245).
    اوانس پريچارد درباره آنها مي‌نويسد: «نوئر‌ها بدون شك بر طبق استانداردهاي رايج اديان، مردماني ابتدائي به حساب مي‌آيند. اما انديشه‌هاي مذهبي و ديني آنها به قدري حسّاس، پالايش يافته و هوشمندانه است كه داراي پيچيدگي‌هاي بسياري است»(همان، ص 311).
    مفهوم خدا
    مفهوم «خدا» در مذاهب سنتي آفريقا، مثل آيين نوئر، از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است، به‌طوري‌كه در اين مذاهب سنتي، آن را وجودي ابدي و زندگي‌بخش مي‌دانند كه قائم به خود است و به هيچ چيزي وابسته نيست. قدرت وي، جهان را پايدار نگه داشته و همه چيز را حتي بدون يك وسيله مدرن ملاحظه مي‌كند(اِكوپارا، 2010، ص 209ـ210). خدا در آيين نوئر، به صورت اسم كووث(kwoth) يا روح، به معناي روح آسماني ترجمه مي‌شود. در معناي تحت‌اللفظي، اين واژه براي برخي فعاليت‌ها نظير دميدن در خاكستري از آتش، دميدن در غذا براي سرد كردن آن يا دميدن در رحم گاو به كار مي‌رود. اما وقتي كه مردم نوئر از آن صحبت مي‌كنند، به طور قطع آن را دربارة روح آسمان يا همان كئوث استفاده مي‌كنند. نوئرها، اغلب اوقات اين خدا را عامل ريزش باران، نور، رعد و برق مي‌دانند. ازاين‌رو، هر آنچه در آسمان است، با خدا پيوند دارد. آنها هيچ‌گاه خورشيد را به عنوان خدا در نظر نمي‌گيرند، اما اگركسي از آنها بپرسد كه خورشيد چه جايگاهي در مذهب شما دارد، آنها مي‌گويند كه متعلق به خداست؛ همانطوركه ماه و ستاره هم به خدا تعلق دارند و آفريدة وي هستند. درخشش خورشيد از آن خداست و اوست كه در باد مي‌وزد. خدا نامرئي است، اما همه‌جا حاضر است، خدا در آسمان است، اما وجود وي در آسمان دليل نمي‌شود كه همزمان در زمين يا در هر مكان ديگر نباشد. خود مردم نوئر مي‌گويند كه خداوند همه جا حاضر است و باد و هوا را دوست مي‌دارد. خدا خالق و جنبش‌دهنده هر چيزي است(پريچارد، 1956، ص 1ـ5).
    وجود خدا و حاضر بودن وي در هر مكان، به طور نمادين در دين نوئر به كار مي‌رود. آنها در يك استعاره، حضور خدا را همچون باد و هوا مي‌دانند؛ يعني همان‌طور كه ما باد و هوا را نمي‌‌بينيم، ولي وجود آن را حس مي‌كنيم، خدا نيز در ميان بندگان وجود دارد. اگر چه فاصلة بين ملكوت آسمان، كه همان جايگاه خداست، براي برقراري ارتباط با زمين فاصله بسيار زياد است، اما مي‌توان از طريق دعا، قرباني و يك نوع خاص از تماس، كه از طريق پايبندي به دستورات اخلاقي و اطاعت از وي است، با خدا ارتباط برقرار كرد. نوئرها غالباً خدا را در يك فاصلة مكاني از زمين در نظر مي‌گيرند و آن را به عنوان وجودي در بالا تلقي مي‌كنند. آنها ممكن است ماه را خطاب كنند، اما اين ماه نيست كه مورد خطاب قرار مي‌گيرد، بلكه خداست كه مورد طلب واقع شده است. خدا همچنين پدر انسان‌هاست كه حامي و دوست آنهاست. همان‌طوركه شما راه مي‌رويد، در پيش شما حاضر است و راه مي‌رود، وي دست انسان‌هاست و آنها را در مشكلات كمك مي‌كند. نوئرها، در بيشتر اوقات خدا را به عنوان دوست خطاب مي‌كنند. آنها براي خداوند شكل انساني قائل نيستند؛ يعني پيكر و اجزايي شبيه به انسان براي خدا فرض نمي‌كنند، اما معتقدند: خدا همه جا حاضر و نامرئي است. همة رويداد‌ها را مي‌بيند و مي‌شنود، مي‌تواند عصباني شود، يا حتي عشق بورزد. ممكن است فردي كار خيري انجام دهد و پاداش آن را دريافت نكند و يا كسي كار بدي انجام دهد و به مجازاتش نرسد، اما وي در اين حالت، دو گروه بايد منتظر عواقب كارخود باشند و بدانند كه خدا عمل آنان را مشاهده مي‌كند. به خاطر كار خيري كه انجام شده، به شخص عمر طولاني خواهد داد و عواقب كار بد را هم نشان خواهد داد. مردي كه در مسير درست گام برمي‌دارد، هيچ‌گاه نهي‌هاي خداوند را نمي‌شكند. اگر مردي تمايل دارد تا در مسير حق باشد، وي بايد در ابتدا با بندگان خدا روراست باشد. كسي كه عمل بدي از روي عمد انجام دهد، به عنوان تخطي از قانون خداوند در نظرگرفته مي‌شود، اما اگر كسي يك خطاي بزرگ غيرعمدي انجام داد، اگرچه كار وي غلط فرض مي‌شود، اما به عنوان تخطي از خدا در نظر گرفته نمي‌شود. خداوند ممكن است اين عمل غيرعمد را ببخشد(همان، ص 2ـ10).
    نوئرها معتقدند: وجود خدا در تمام سرزمين‌ها سايه افكنده است، به نحوي كه وجود خدا در تمام سرزمين‌ها و اديان يكي است؛ يعني خدايي كه در اسلام يا مسيحيت وجود دارد، با خدايي كه در دين نوئر است، يكي است؛ يعني جهان را يك خدا آفريده و به تدبير آن مشغول است. مهم‌ترين مسئله اختلاف نام‌هاي خداوند در اديان است. براي نمونه، در يك دين، آن را با يك نام و در ديني ديگر به نام ديگري مورد خطاب قرار مي‌دهند، مثل نام يك شيء، كه در سرزمين‌هاي مختلف به اسم‌هاي گوناگون مورد خطاب قرار مي‌گيرد، اما در اصل يكي است. نگرش نوئر‌ها در اين مسئله تمايل يكتاپرستي را در انديشه‌هاي مذهبي آنان نشان مي‌دهد و به صراحت مي‌گويند كه ما داراي چند نام براي خداوند هستيم، اما داراي چند خدا نيستيم، خدا يكي است(همان، ص 48ـ50).
    صفات خدا
    خدا به‌مثابه روح
    روح به عنوان خالق، داور، پدر در نظر گرفته مي‌شود و داراي يك نوع همنوايي، با خدا مي‌باشد، اگرچه نمي‌توان آن را خدا ناميد. روح‌ها به دو دسته تقسيم مي‌شوند. ارواح هوا و ارواح در پايين. ارواح هوا، قدرتمندتر از ساير روح‌ها هستند؛ زيرا نزديك‌ترين روح‌ها به خدا هستند و به نوعي واسطة بين عرش ملكوت و زمين هستند كه با ابرها پيوند داده شده‌اند و به آسمان نزديك‌اند. در يك استعاره، خدا، پدر ارواح و روح‌ها فرزندان او هستند. اين روح‌ها، ممكن است به فرشته، خدايان كوچك، روح‌هاي پليد و... تفسير شوند. نوئر‌ها معتقدند كه آنها در گذشته صاحب يك روح(خدا) بوده‌اند و تنها خداي آسمان را مي‌پرستيدند تا اينكه دو روح به كشورهاي همساية آنها هبوط كردند و از طريق همسايگانشان، آنها با اين دو روح آشنا شده‌اند. اين روح‌ها، شروع به هبوط از آسمان به سمت زمين كردند. بعضي از اين روح‌ها، داراي منشأ پليدي بودند كه موجب بسياري از بيماري‌ها شدند(همان، ص 27ـ29).
    خدا به‌مثابه مشيت
    نوئر‌ها خود را كاملاً تابع مشيت الهي مي‌دانند و در برابر امر پروردگار تسليم هستند. آنها بداقبالي را با نهايت تسليم مي‌پذيرند و اعلام مي‌كنند كه بايد تابع و مطيع محض امر خداوند باشند. اين بد‌اقبالي‌ها را خواسته و ارادة خداكه همان مشيت الهي است، مي‌دانند. آنها هيچ‌گاه از بداقبالي و رنج شكايت نمي‌كنند، بلكه اعلام مي‌كنند شخصي كه دچار مصيبت شده، نبايد اشك بريزد؛ زيرا مشيت خداست(همان، ص 12ـ13).
    عرش ملكوت
    به يقين بايد گفت: نوئري‌ها آسمان و يا هر نوع پديدة آسماني را به عنوان خدا در نظر نمي‌گيرند. بايد يك تمايز آشكار بين آسمان و پديده‌هاي آسماني با روحي، كه در آسمان است، قائل شد؛ يعني جايگاه خدا در عرش ملكوت است كه از آن تعبير به «ملكوت آسمان» مي‌شود(همان، ص 1ـ5).
    خدا به‌مثابه توتم
    ظرفيت انسان براي پذيرش باورداشت‌ها تقريباً نامحدود است. همين ظرفيت محدود، گوناگوني و شگفتي‌هاست كه توجه و كنجكاوي بسياري از نويسندگان از جمله جامعه‌شناسان، مردم‌شناسان و غيره را در مطالعة اديان به خود جلب كرد(هميلتون، 1377، ص 9). به همين دليل، اوانس پريچارد معتقد است: يك انسان‌شناس، جامعه‌شناس و يا هر شخص ديگري كه به مطالعه اديان مي‌پردازد، بايد درك صحيح و ثابت از مفهوم «خدا» در تحقيقات خود داشته باشد. وي پيشنهاد مي‌كند كه همه محققان بايد از يك كلمه بومي ثابت مثل نهيل(Nhil) (کلمه‌اي شبيه به يهوه در دين يهود براي ناميدن خدا) در تحقيقات خود درباره تعريف خدا استفاده كنند تا در درك اين موضوع دچار كج‌فهمي و اشتباه نشوند(پريچارد، 1965، ص 7). براي نمونه، يكي از موارد مهم دربارة نوئر، كه بايد به آن اشاره كرد، توتم نوئر است. آنان به گونه‌هاي طبيعي احترام مي‌گذارند. درختان، حيواناتي مثل مار و تمساح مورد احترام آنان هستند. يك مشاهده‌گر ممكن است به راحتي پس از پرسش و صبحت كردن با يك نفر از قبيله نوئر، دچار كج‌انديشي شود كه مردم نوئر اين‌گونه‌ها را به عنوان خدايشان پرستش مي‌كنند. درحالي‌كه بايد به او گفت كه اين توتم‌ها خدا نيست، بلكه مردم نوئر فقط آنها را داراي روح‌ها در زمين مي‌دانند. به همين دليل، به آن احترام مي‌گذارند و به آن قداست مي‌بخشند. اين مسئله هيچ ربطي به پرستش اين گونه‌ها ندارد(پريچارد، 1956، ص 77).
    بخشنده گناهان
    نوئرها نسبت به حوادث حساس هستند. آنان علت بسياري از مشكلات را در خودشان مي‌بينند. براي دوري از خشم خدا و بخشش گناهان خود، مبادرت به اقداماتي نظير قرباني مي‌كنند. يك نوع قرباني، كه در دين نو‌‌‌ئر انجام مي‌شود، قرباني براي كفارة گناهان است، هدف اصلي آن، دلجويي و استمالت از خداوند در برابر گناهان از طريق ذبح يك گاو است. درواقع اين حيوان، به جاي يك انسان قرباني مي‌شود؛ يعني آنها به جاي قرباني‌كردن خودشان، از ايدة جايگزيني استفاده مي‌كنند. اين قرباني‌ها، در مواقع خطر مثل شيوع بيماري انجام مي‌گيرد و شامل مراحلي مثل وقف، تقديس و نيايش قبل از اجراي مراسم است. در اين مراسم، خاكستري را با دست راست، بر پشت گاو نر مي‌گذارند كه علامت قرباني است؛ بعضي اوقات ارزش قرباني را بر اساس گناهي كه شخص انجام داده است، تعيين مي‌كنند. در مواردي مثل گناهان بزرگ، يا بيماري‌ها تمايل دارند تا گاو نر را قرباني كنند. اما در موارد جزيي‌تر، گوسفند يا يك ميوة خياري‌شكل را، كه داراي ارزش كمتري است، قرباني مي‌كنند. خداوند همة اينها را مي‌پذيرد؛ چون هر شخص بر طبق شرايطي كه دارد، قرباني مي‌كند. آنها در قرباني دعا مي‌كنند كه از شرّ شيطان نجات يابند. انسان از طريق قرباني به خدا نزديك مي‌شود و از او تقاضاي كمك مي‌كند. اين بشر است كه از قرباني سود مي‌برد، نه خدا؛ زيرا خداوند به قرباني بشر نيازي ندارد(همان، ص 272ـ283).
    حقانيت خدا
    نوئرها در همة موارد، خدا را صاحب حق مي‌دانند و هر گونه شكوه، زاري و ناسپاسي در نظر آنان بي‌توجهي به اين حقانيت است. براي نمونه، زماني كه يك بچه مي‌ميرد، زنان فقط براي يك لحظه گريه‌زاري مي‌كنند و مردان ساكت هستند. آنها مي‌گويند كه خدا او را از آنها گرفته و نبايد گريه‌زاري كنند. بهتر است آنان راضي باشند؛ زيرا خدا هميشه در موضع حق و دلسوز است(همان، ص 12ـ18).
    شنواي درخواست‌ها
    مردم نوئر داراي نيايش‌هايي با خداوند هستند. اين نيايش‌ها، بيشتر به صورت جمعي و در مراسم‌ها اجرا مي‌شود. اما آنان در خلوت نيز اين مراسم‌ را اجرا مي‌كنند، هرچند به طور قطع، روز مشخصي براي اجراي دعا و نيايش ندارند؛ در هر زمان و مكاني ممكن است به دعا و نيايش مشغول شوند. آنها در نيايش دعا مي‌كنند كه خداوند آنان را از شر شيطان و بيماري نجات دهد. آنان بيماري و شر را نتيجة اشتباه و گناه خود مي‌دانند كه در برابر مردم و خداوند روراست نبوده‌اند. اين دو اصل، يعني در راه راست بودن با خداوند و تعامل صادقانه با مردم، اساس مذهب نوئر را تشكيل مي‌دهد. نوئرها به روشني تصريح مي‌كنند كه بداقبالي و مصيبت براي يكي از اعضاي قبيله، بداقبالي براي كلّ اعضاي قبيله است و معتقدند: زماني كه يك نفر دچار رنج مي‌شود، همه دچار رنج و اندوه شده‌اند و زماني كه هريك در آرامش و راحتي باشند، همه اعضاي قبيله هم بايد در آرامش باشند، اين احساس از يكي بودن، اغلب در دعاها و ذكرها ديده مي‌شود. دعا و نيايش‌ها، با گفتن اين جمله آغاز مي‌شود: «خدايا به ما اجازه ده كه راحت بخوابيم» منظور اين دعا اين است كه خدايا اجازه بده تا در صلح و راحتي زندگي كنيم(همان، ص 22ـ27).
    نوئرها بيرون از مراسم و آيين‌هاي رسمي، ذكر‌هاي مختصرتري هم با خداي خود دارند كه در نجوا مي‌گويند ‌خدا حاضر است. اين دعا اغلب اوقات زماني روي مي‌دهد كه با مشكلات سختي روبه‌رو مي‌شوند و براي غلبه بر آن شروع به خواندن اين دعا مي‌كنند. در اينجا فقط منظور از دعا اين نيست كه خدا همين‌جاست؛ بلكه منظور اين است كه خداوند در جايگاهي است كه قدرت عمل دارد. در برخي ‌از نيايش‌ها، خدا به عنوان روح جهان، با احساسي كه خالق جهان است در نظرگرفته مي‌شود. يك هم نوايي غالب در نيايش‌ها شنيده مي‌شود و آن اين است كه زمين متعلق به توست؛ همان‌طوركه جهان براي توست(همان، ص 1ـ10).
    خالقيت
    در تلقي مفهوم «خدا» در دين نوئر، وي همچنين روح خلاق و آفريننده است و توضيح همه چيز درباره منشأ خلقت به وي ربط پيدا مي‌كند. دريا، ماهي، زمين، پرنده، جانوران وحشي و غيره، به وسيلة خدا ساخته شده است. خدا خالق سنت‌ها و آداب و رسوم در نظر گرفته مي‌شود. مردم نوئر احشام و گله گاو را جمع مي‌كنند. زراعت و از نيزه ماهيگيري استفاده مي‌كنند و اعلام مي‌كنند كه خداوند اين وسايل را در اختيارشان قرار داده است تا به وسيلة آن، امرار معاش كنند. فراتر از هر چيزي، خداوند به عنوان عطاكننده و نگه‌دارندة زندگي در نظر گرفته مي‌شود. مرگ همه به دست اوست. خواه يك مرد به وسيلة نيزه يا جانور وحشي يا بيماري بميرد، اينها همه ابزار خداوند است(همان، ص 5ـ8).
    كاركرد خدا
    يكي از كاركرد‌هاي مهم خدا در اين دين، مفهوم انسان‌انگاري براي خداست كه گاهي موجب مي‌شود صفات بشري مثل پدر انسان، دست انسان، خشمناك، راضي از انسان و... به او نسبت داده شود. اين صفات، با عدم جسمانيت خدا در اين دين متناقض است. در واقع، خدايي كه بر عرش ملكوت سايه افكنده، اين قدر به نوع انسان نزديك شده و از مقامش پايين آمده كه او را با دستانش ياري مي‌كند. اين يكي از مفاهيم پيچيده در بررسي كاركرد خدا در اين دين است. در بررسي اين كاركرد، يك ضرب‌المثل رايج آفريقايي مي‌گويد: «در آفريقا هيچ كس به يك نوزاد متولد شده، وجود متعالي خدا را نشان نمي‌دهد؛ به اين معنا كه وجود متعالي خداوند براي همه حتي بچه‌ها شناخته شده است(اِكوپارا، 2010، ص 210ـ212).
    گاهي اوقات، در آفريقا و مذاهبي مثل نوئر، صحبت از موجوداتي است كه واسطه و مأمور خداوند هستند. اين موجودات را كه خودشان، آنها را «الهگان» مي‌نامند، داراي مقامي شبيه به فرشتگان در اديان بزرگ هستند. وجود متعالي (خدا)، داراي نمايندگان بسياري است كه به وي خدمت مي‌كنند، به‌طوري‌كه اوامرش را بدون كم و كاست انجام مي‌دهند. آنها داراي قدرت يا وجود مطلقي نيستند، بلكه داراي وجودي ثابت و مجرد هستند. دليل آن اين است كه زندگي و جان آنها وابسته به قدرت متعالي خداوند است(همان، ص 218).
    يكي ديگر از كاركردهاي خدا، ارتباط متقابل خدا و بندگان است. در واقع، خداي نوئر خدايي اخلاقي است كه دوست دارد بندگان، احكام و اوامرش را اطاعت كنند. وجود اين قوانين و احكام، كه بيشتر اوقات ماهيتي ديني به خود مي‌گيرد، موجب پويايي اخلاقي در شيوه زندگي نوئرها شده است، به نحوي كه اين قوانين قادر است زندگي فردي و گروهي نوئرها را دگرگون سازد. بي‌اعتنايي به اين قوانين، ديگر موضوعي شخصي نيست، بلكه به جامعه و زندگي گروهي آنان مرتبط است. در واقع، هرگونه بي‌اعتنايي به قوانين اخلاقي و ديني، تخطي از قانون خداست.
    درك صادقانه فرد از فقدان شايستگي خود در مقابل خداوند براي نوئرها، عاملي بازدارنده است كه موجب پايين آمدن شأن و تواضع آنها در نزد خدا مي‌شود. در واقع خداترسي در اين آيين، نخستين گام براي كسب معرفت ديني است، به نحوي كه وجود اين خداي حاكم و قهار، موجب نوعي ترس و در نتيجه، رعايت اخلاقيات مي‌شود. اين خداي مقتدر، خدايي اخلاقي است كه با مفاهيم ديني و اخلاقي اين آيين گره خورده است و بيانگر آييني اخلاقي از اين دين است. يكي از يافته‌هاي اصلي اين پژوهش، اين است كه اين دين در عصر حاضر، وارث اديان ناب الهي مثل اسلام يا مسيحيت است كه ممكن است بنا به دلايلي مثل جنگ‌ها، شرايط محيطي، استعمار و... تغيير ماهيت داده باشد. گرچه به دليل سادگي اين دين، به سختي مي‌توان منشأ مشخصي براي آن پيدا كرد، ولي فرضيه‌هاي مختلفي قابل طرح است. پيش از هرچيز، نمي‌توان يك منشأ فردي براي اين دين قائل شد؛ زيرا خود اين دين بر يك اجتماع و وحدت گروهي در رفتار‌هاي ديني و اخلاقي تأكيد مي‌كند، به‌گونه‌اي‌كه يك پيشامد و مشكل كوچك براي يك شخص، مشكلي براي همة گروه در نظر گرفته مي‌شود. در نتيجه بايد به دنبال منشأ اجتماعي براي آن بود. در بُعد اجتماعي، اين دين قادر است با نيازهاي اجتماعي جامعه پيوند داشته باشد و يك گروه را به شكلي منسجم به هم پيوند دهد، به نحوي جست‌وجوي منشأ اجتماعي براي آيين نوئر، گرچه مي‌تواند تا حدي درست باشد، اما همين منشأ نيز وابسته به امور اخلاقي و رعايت دستورات خداوند است.
    فرضية ديگر داشتن منشأ اخلاقي براي اين دين است كه به نظر مي‌رسد، كامل‌ترين فرضيه باشد؛ زيرا اين آيين پيش از هر چيز، داراي مفاهيم اخلاقي و ديني است، به‌طوري‌كه بناي اين دين بر راستي است و اخلاقيات، سهم مهمي را در اين جامعه و زندگي خانوادگي آنان ايفا مي‌كند. با توجه به مفاهيم اعتقادي قابل توجه، كه در اين آيين وجود دارد، مي‌توان يك منشأ جديد و تعريف نشده براي آن جست‌وجو كرد. در اين فرض جديد، اين آيين مي‌تواند وارث دين‌هاي الهي مانند اسلام و مسيحيت باشد؛ يعني ممكن است نوئرها، به دليل ارتباط با سوداني‌ها بسياري از مفاهيم الهياتي مسلمانان را دريافت و آن را در زندگي گروهي خود به كار برده باشند؛ اين همان فرضيه‌اي است كه پريچارد آن را ناديده گرفته است.
    نقد و ارزيابي
    از مجموع آنچه گذشت، به اين نتيجه مي‌رسيم كه مفهوم «خدا» در آيين نوئر، از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است. به‌طوركلي، در اديان سنتي آفريقا و آيين‌هايي مثل نوئر، شناخت خدا وجود دارد. اطلاعاتي كه از آنها به دست آمده، آميخته با خرافات نيست. نظر انديشمنداني را كه به طور مطلق اين اديان را به عنوان ديني غيرمتكامل در نظر مي‌گيرند، نمي‌توان پذيرفت. براي مثال، در دين نوئر آداب و شعائري هست كه در اديان بزرگ نيز وجود دارد. ايدة قرباني در دين نوئر شبيه به اسلام است. الهيات نوئر، شبيه به الهيات مسيحي است. حس وجود خدا و بيان اينكه خدا همه‌جا حاضر است و محافظ و خالق بندگان است، در بيشتر اديان بزرگ وجود دارد. وجود موجودات مجردي كه عامل خداوند و مطيع محض وي هستند، شخص را به ياد فرشتگان، در اديان بزرگ مي‌اندازد. نيايش و استغاثه‌هاي دسته‌جمعي كه در دين نوئر وجود دارد، شبيه به نيايش‌هاي جمعي بزرگ در اديان متكامل است. خدا را به عنوان پدر ناميدن، شبيه به آيين يهود و مسيحيت است. پايبندي به مشيت الهي و اينكه خود را به طور كامل به خدا مي‌سپارند و به هنگام مصيبت، به هيچ وجه جزع و شكايتي نمي‌كنند، انسان را به ياد عرفاي راستين مي‌اندازد. همة اينها اثبات مي‌كند كه نوئرها به وجود خدا اعتقاد دارند. زندگي آنها با مفهوم خدا ارتباط تنگاتنگي دارد. اين سطحي‌نگري است كه بدون مطالعه و بررسي، انديشه‌هاي اديان را خرافي فرض كرد. يكي از نقد‌هايي را كه مي‌توان به نوئرها كرد، اين است كه آنها داراي مفاهيم رمزي هستند. اين گونه مفاهيم، يك محقق سطحي‌نگر را به اشتباه مي‌اندازد كه آيا در اين جامعه، اثري از دين و خدا وجود دارد، يا نه؟ در نتيجه، دين‌شناسان، آنها را طبيعت‌پرست فرض مي‌كنند. نقد ديگر اينكه نوئرها به‌راحتي رابطة بين ارواح و خداوند را روشن نمي‌كنند و جايگاه ارواح در دينشان، به راحتي قابل تمييز نسيت؛ يعني مشخص نيست كه آيا اين ارواح منبع خير هستند، يا منبع شر؟! آيا وجودي مستقل از كئوث دارند، يا جزيي از خود كئوث هستند؟! متأسفانه همين نكته، انديشه‌هاي ثنويت و تثليث را در اين دين تقويت مي‌كند.
    نقد ديگر، مشخص نبودن رابطة تنزيهي و تشبيهي خدا با بشر، در بين آنهاست. در واقع، ارتباط وي با بشر هم يك ارتباط انسان‌وارانه و هم يك رابطة تنزيهانه است؛ يعني خدا در مقام تنزيه، شبيه به هيچ بشري نيست و در مقام تشبيه، پدر انسان‌هاست كه دست آنها را مي‌گيرد و در سختي‌ها به آنها ياري مي‌رساند. يكي ديگر از نقدهاي وارد بر الهيات نوئر، محسوس نبودن رابطة شخصي بين خدا و تك تك بندگان در اين دين است. براي نمونه، خطا و لغزش يك شخص، گناهي براي كل قبيله در نظر گرفته مي‌شود، همه خود را در اين لغزش شريك مي‌دانند؛ زيرا معتقدند: همه در اين گناه سهيمند. ممكن است همة قبيله مورد خشم خدا قرار گيرند. با اين اوصاف، كئوث تبديل به خدايي ظالم مي‌شود. گويي درصدد مجازات همه بندگانش حتي بي‌گناهان است. درك و پذيرش اين مسئله از سوي نوئرها، موجب زير سؤال رفتن عدالت خدا در اين دين مي‌شود. متأسفانه به دليل درك همين نكته، نوئرها خود را دائماً مقصر مي‌دانند و روحيه گناه دائمي بشر در برابر خداي خالق، كه عقيده‌اي مسيحي است، در اين دين جلوة بيشتري پيدا كرده است.‌ 
    نوئرها و غالب اديان آفريقايي، فاقد يك جنبه استدلالي در شناخت خدا هستند. براي نمونه، اگر از نوئرها پرسيده شود كه خدا كجاست؟ آنها پاسخ مي‌دهند: خدا همين‌جاست. آنجاست. هرجاست؛ در آسمان و زمين است و... . اين‌گونه استدلال‌ها، كار يك محقق را سخت مي‌كند. در واقع، يكي از شاهكارهاي پريچارد، همين است كه با سعه صدر و ديدي عميق، ضمن كشف مفهوم خدا در اين دين، به تمايز اساسي آن از ساير پديده‌هاي طبيعي، مانند باد، هوا، ارواح و... پرداخته است.
    از ايرادات ديگر نوئرها، ترس بيش از حد آنان از خداي دلسوز است كه نوعي پارادوكس را در الهيات اين دين ايجاد مي‌كند. در واقع، نوئرها به اين مرتبه از درك و فهم نرسيده‌اند كه به خدا عشق بورزند و او را به خاطر خودش دوست داشته باشند، همين نكته، ممكن است بسياري از پژوهشگران ديني را وا دارد تا بيان كنند كه ريشة الهيات در اين دين، ترس است و مفهوم «خدا» به شكل متكامل آن، در اين آيين وجود ندارد. در اين مورد، پريچارد سعي دارد عميقاً بيان كند كه مفهوم خدا در اين دين، طبيعت پرستي يا ترس از پديده‌هاي طبيعي نيست، بلكه خدا در فطرت نوئرها جاي گرفته است.
    نقد ديگر اينكه الهيات نوئر فاقد يك نظريه نجات‌شناسي و روحاني است. تنها نكته روشن در بحث نجات، اين است كه مرگ شتافتن به سوي خداست و صحبت از مجازات، تنبية پاداش و... در جهان ديگر و اين جهان، امري مبهم است. 
    يكي از نكات مثبت نوئرها، اعتقاد به خداباوري قلبي است. از ديدگاه آنان، خدا در همه جاست و در هر لحظه به امور بندگان رسيدگي مي‌كند. باور به همين نكته، خداي دوردست آسمان را به خدايي نزديك تبديل مي‌كند و موجب تقويت حس خداشناسي فطري در اين دين مي‌شود. قرار دادن راه راستي و تعامل صادقانه با ديگران، كه به نوعي تعامل با خداست، از ويژگي‌هاي بارز و اخلاقي نوئرهاست.
    اعتقاد به خداي واحد در اديان، يكي از متكامل‌ترين عقايد نوئرهاست كه گرچه ممكن است با ديدي ساده‌انگارانه به آن رسيده باشند، ولي اين امر گسترة ذهن، پيچيدگي و هوشمندي آنان است. به همين دليل، پريچارد دربارة آنها مي‌گويد: نوئر‌ها بي‌شك بر طبق استانداردهاي رايج اديان، مردماني ابتدائي به حساب مي‌آيند. اما انديشه‌هاي مذهبي و ديني آنها، به قدري حساس، پالايش‌يافته و هوشمندانه است كه داراي پيچيدگي‌هاي بسياري است. علي‌رغم نظرياتي كه درباره ساده بودن اديان ابتدايي براي مطالعه ديني داده شده است، مطالعه دين و الهيات نوئر توسط پريچارد، ثابت مي‌كند كه اين دين داراي اين مشخصه نيست و مي‌تواند پا به پاي يك دين متكامل، مفاهيم خداشناسي را در خود جلوه‌گر سازد.‌‌
    از نكات مهمي كه بايد درباره اين دين گفته شود، تأثيرپذيري آن از اسلام و مسيحيت است، براي نمونه، حس تسليم و روحيه ايمان به خدا، كه در اين دين وجود دارد، برگرفته از عقايد دين مبين اسلام است كه در كشور سودان، به عنوان يك كشور اسلامي رواج دارد. به نظر مي‌رسد، پريچارد به عنوان يك مسيحي، تا حد امكان به دنبال تفسيري مسيح‌وارانه از الهيات اين دين بوده و متأسفانه در هيچ جايي از اثر خود، نامي از تأثيرگذاري دين اسلام بر اين آيين نياورده است. براي مثال، پريچارد خداي نوئر را خدايي با محبت، دلسوز و مهربان جلوه داده و تا حد امكان، به تشريح مجازات گناه و كيفر اعمال توسط خدا نپرداخته است، با درك اين موضوع، مي‌توان گفت: وي درصدد بوده با تشريح جنبه محبت و رحمت خدا و تا حد امكان، كم جلوه دادن صفاتي مانند جباريت و مجازات، الهيات نوئر را شبيه به الهيات مسيحي نشان دهد. در نمونه‌اي ديگر، وي با بسط مفهوم تثليث در الهيات اين دين، سعي مي‌كند مفاهيمي مانند عرش ملكوت، ارواح بالا(فرشتگان) و ارواح هبوطي را به مسئله تثليث نزديك سازد تا از اين طريق، بن‌مايه‌هاي مسيحي براي اين دين قائل گردد. در مجموع اوانس پريچارد، با رويكرد متعادل و مثبتي كه نسبت به دين گرفته در خور ستايش است. تحقيقات وي در دين نوئر، بازتابي از وجهة استقلال دين و تأثيرگذاري آن حتي بر جوامع ابتدايي را نشان مي‌دهد.

        الياده، ميرچا، 1372، رساله تاريخ اديان، ترجمه جلال ستاري، تهران، صدا وسيما.
        پالس، دانيل، 1389، هفت نظريه در باب دين، ترجمه محمدعزيز بختياري، چ سوم، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
        قرباني، علي و احمد احمدي، 1394، «بررسي ديدگاه جان كالون درباره حس الوهي»، انسان‌پژوهي ديني، ش 34، ص 5ـ26.
        هميلتون، ملكم، 1387، جامعه‌شناسي دين، ترجمه محسن ثلاثي، چ چهارم، تهران، بي‌نا.
        Ekeke, R.E.C, Ekeopara, ch., 2010 “God , Divinities and Spirits in African Traditional Religious Ontology, American journal of social and management sciences, 1(2), p.209-218.
        Douglas, M., 1980, Edward Evans- Pritchard, New York, Library of Congress Cataloging in Publication Data, Volume VII.
        Geertz; C., 1973 interpretation of cultures, New York, Library of Congress Catalog Card Number.
        Mohan, D., 2000, "Evans-Pritchard and segmentary structures amongst the Nuer", Mankind Quarterly, 41(2), p.157-173.
        Pritchard, E., 1940, A description of the modes of live hood and political institution of a Nilotic people, London, Oxford Clarendon press.
        Pritchard, E, 1956 Nuer religion, London, Oxford Clarendon press,
        Pritchard, E, 1962 Social anthropology, London, Cohen & West Ltd.
        Pritchard, E&., Raymond, F.& Leach, E.R. 1954, The institution of primitive society, Oxford, Blackwell.
        Pritchard, E, 1953, "The sacrificial role of cattle among the Nuer", Journal of the international African institute, 23(3), p.181-198.
        Pritchard, E., 1965, Theories of primitive religion, London, Oxford Clarendon Press.
        Pritchard, E, Gillies, E., 1976 , Witch craft Oracles and Magic among the Azand, London, Oxford Clarendon press.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    علمی، قربان، امیدی، حسین.(1395) مفهوم خدا دردین نوئر. فصلنامه معرفت ادیان، 7(4)، 121-135

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    قربان علمی؛ حسین امیدی."مفهوم خدا دردین نوئر". فصلنامه معرفت ادیان، 7، 4، 1395، 121-135

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    علمی، قربان، امیدی، حسین.(1395) 'مفهوم خدا دردین نوئر'، فصلنامه معرفت ادیان، 7(4), pp. 121-135

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    علمی، قربان، امیدی، حسین. مفهوم خدا دردین نوئر. معرفت ادیان، 7, 1395؛ 7(4): 121-135