معرفت ادیان، سال پانزدهم، شماره اول، پیاپی 57، زمستان 1402، صفحات 59-74

    مقایسه آیین‌های دینی کاتولیک و شیعه از منظر تربیت اخلاقی

    نویسندگان:
    سیداکبر حسینی قلعه بهمن / دانشیار گروه مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی / akbar.hosseini37@yahoo.com
    ✍️ مرتضی بخشی گلسفیدی / دانش‌پژوه دکتری مدرسی اخلاق مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی / mortezabakhshi3097@gmail.com
    doi 10.22034/marefateadyan.2024.2021073
    چکیده: 
    «تربیت اخلاقی» از مباحث بسیار مهم در رسیدن انسان به کمال واقعی و سعادت نهایی است. ازاین‌رو همه ادیان و مذاهب به آن توجه خاص داشته‌اند، به‌ویژه با آیین‌های دینی که برای پیروان خود لحاظ نموده‌اند. مسئله مقاله حاضر بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های موجود در آیین‌های دینی کاتولیک و شیعه از حیث تربیت اخلاقی است. برای پاسخ به این مسئله، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی ضمن بهره‌گیری از منابع دینی کاتولیک و شیعه و همچنین آثار برخی از پژوهشگران، آیین‌های دینی کاتولیک و شیعه از حیث تربیت اخلاقی بررسی شده و شباهت‌ها و تفاوت‌های میان آن‌ دو تحلیل گردیده است. بدین‌روی چهار آیین «تعمید»، «اعتراف»، «ازدواج» و «عشای ‌ربانی» از مذهب کاتولیک و در مقابل، چهار آیین «شهادتین»، «توبه»، «ازدواج» و «نماز» از مذهب شیعه بررسی شده است. شباهت‌های تربیتی زیادی میان این آیین‌ها مشاهده شد، ولی تفاوت‌های بسیاری هم میانشان وجود دارد. در این میان از نظر تربیت اخلاقی آیین‌های دینی شیعه برتری قابل‌توجهی دارد و ضمن برخورداری از تمام وجوه مثبت تربیت اخلاقی در آیین‌های مذهب کاتولیک، فاقد نقاط ضعف آنهاست.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    Comparison of Catholic and Shiite Religious Practices from the Perspective of Moral Education
    Abstract: 
    "Moral education" is one of the most important issues for human perfection and ultimate happiness. Therefore, all religions and denominations have paid a special attention to this topic, especially by defining religious rituals for their followers. The question of this article is to examine the similarities and differences between Catholic and Shiite religious practices in terms of their moral education. In order to answer this question, using descriptive-analytical method and using Catholic and Shia religious sources as well as the works of some researchers, I have investigated and analyzed the Catholic and Shiite religious rites in terms of moral education and their similarities and differences. Therefore, I have studied the four rites of "Baptism", "Confession", "Marriage" and "Holy Communion" from the Catholic religion and the four rites of "Martyrdom", "Repentance", "Marriage" and "Prayer" from the Shia religion. I found many educational similarities between these rituals, but there are also many differences as well. Shia religious rites have a significant superiority in terms of moral education, and having all the positive aspects of Catholic moral education, it lacks their weak points.
    متن کامل مقاله: 

    مقدمه
    تزکيه نفس و اصلاح اخلاق به حدي اهميت دارد که يکي از اهداف مهم و اساسي ارسال انبياء شمرده شده است. خداوند می‌فرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَي الْمُؤْمِنينَ إِذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يتْلُوا عَلَيهِمْ آياتِهِ وَ يزَکيهِمْ وَ يعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ» (آل‌عمران: 164)؛ به يقين، خدا بر مؤمنان منت نهاد [که] پيامبري از خودشان در ميان آنان برانگيخت، تا آيات خود را برايشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بياموزد؛ قطعاً پيش از آن در گمراهي آشکاري بودند.
    این آیه به اهميت این موضوع اشاره مي‌کند؛ زیرا خداي متعال بر انسان‌ها منت گذاشته و رسولاني برايشان فرستاده است تا آنها را تزکيه کنند. «تزکيه» يعني: اصلاح اخلاق. «اصلاح اخلاق و تزکيه نفس» يعني: «ايجاد کردن چيزهاي لازم در نفس و زدودن چيزهاي زايد از آن» (مصباح يزدي، 1390، ص 25؛ همو، 1391، ج 3، ص 152). پس اصلاح اخلاق، هم اکتساب فضايل را شامل مي‌شود و هم زدودن رذايل اخلاقي را. اصلاح اخلاق در فرايندي به نام «تربيت اخلاقي» محقق مي‌شود. ازاين‌رو تربيت اخلاقي مهم است.
    مقايسه تربيت اخلاقي ميان شيعه و مسيحيت از آن نظر مهم است که پيامبر اکرم مبعوث شدند تا مکارم اخلاقي را تکمیل کنند (مجلسي، 1403ق، ج16، ص210). از سوی ديگر دين مسيحيت نیز اخلاق‌محور است (باغباني و رسول‌زاده، 1393، ص 299) و رکن اساسي دين را اخلاق مي‌داند. نمونه بارزي از تعاليم اخلاقي حضرت عيسي در مجموعه «موعظه روي کوه» نمايان است (متي 5، 6، 7). علاوه بر این، توصيه به محبت که از اصول اخلاقي محسوب مي‌گردد، از شاخصه‌هاي مسيحيت است (برنتل، 1381، ص 202ـ210).
    ازاين‌رو با مقايسه دو دين اسلام و مسيحيت به صورت عام، و شيعه و کاتوليک به صورت خاص، هم شناخت بهتري از تربيت اخلاقي حاصل می‌شود و هم درخواهیم یافت که در اين دو دين چه اشتراکات و يا نقاط افتراقي از حيث تربيت اخلاقي وجود دارد و از قضاوت بدون علم نسبت به مسيحيت و کاتوليک در امان خواهيم ماند.
    بدین‌روی مسئله پژوهش حاضر مقايسه آيين‌هاي ديني شيعه و کاتوليک از حيث تربيت اخلاقي است تا معلوم شود این دو داراي چه شباهت‌ها و تفاوت‌هايي هستند. به ‌عبارت دیگر، در پی آن است که معلوم کند چه نکات اشتراک و افتراقي در نگاه تربيت اخلاقي ميان آيين‌هاي شيعه و کاتوليک وجود دارد؟
    براي يافتن پاسخ سؤال مذکور، از ميان کتاب‌ها، مقالات و پايان‌نامه‌ها، داده‌هاي مربوط به آيين‌هاي ديني کاتوليک و شيعه با روش «کتابخانه‌اي» گردآوري شده و سپس با تحليل داده‌ها، از منظر تربيت اخلاقي ميان آن‌دو مقايسه صورت گرفته و نقاط اشتراک و افتراق آنها استخراج ‌گردیده است. البته پرداختن به همه آيين‌ها از عهده مقالة حاضر خارج است. آنچه در اينجا به آن اشاره مي‌شود بررسي برخي از آيين‌هايي است که به مخاطبان ارائه مي‌گردد، با تمرکز بر اين نکته که آنها چه نقشي در تربيت اخلاقي دارند؟
    در ميان آيين‌هاي موجود از طرف شيعه و مسیحیت کاتوليک قاعدتاً بايد به موضوعاتی اشاره کرد که قابليت ايجاد تناظر يک به يک بين آنها وجود داشته باشد. ازاين‌رو با لحاظ محدوديت‌هاي نوشته حاضر، به اين موارد اشاره مي‌شود: «آيين تعميد»، «اعتراف يا توبه»، «ازدواج» و «عشاي رباني» از مذهب کاتوليک و در مقابل، چهار آيين «شهادتين»، «توبه»، «ازدواج» و «نماز» از مذهب شيعه.
    دربارة پيشينه تحقيق، قابل ذکر است که براساس استقرايي که صورت گرفت، پژوهشي مشابه مقاله حاضر ملاحظه نشد. با اين وجود، به چند پژوهش که تا حدي به تحقيق حاضر نزدیک است، اشاره مي‌شود:
    کتاب بررسي تطبيقي سازمان روحانيت شيعه با نهاد کليساي کاتوليک (طاهري آکردي، 1394)؛ محتواي اين کتاب درباره ماهيت، وثاقت، جايگاه، ساختار و عملکرد دو نهاد کليسا و سازمان روحانيت است و از تربيت اخلاقي در آن بحث مستقلي نشده است.
    کتاب اخلاق در شش دين جهان (منسکي و همکاران، 1393)؛ اين کتاب به بررسي چند موضوع اخلاقي در شش دين پرداخته است و نسبت به پژوهش حاضر فقط در عنوان موضوع «ازدواج» شباهت دارد، ولي در همين موضوع هم از نظر محتوايي با آن کاملاً متفاوت است.
    مقالة «اخلاق فرجام‌شناسانه؛ مقايسه اخلاق معطوف به آخرت در قرآن و کتاب مقدس با تأکيد بر شيعه و کاتوليک» (کاظمي‌راد و همكاران، 1397). در اين مقاله به رابطه اخلاق و آخرت در دو مذهب شيعه و کاتوليک پرداخته شده و بيان گردیده که در هر دو مذهب، آخرت در سه حوزه «معنا»، «انگيزه» و «غايت‌بخشي» افعال تأثير دارد. و از مباحث تطبيقي در عرصه تربيت اخلاقي مطالب مستقلي به ميان نيامده است. ازاين‌رو بايد گفت: مقاله حاضر از نظر پژوهشي نوآوري دارد.
    1. بررسی مفاهيم
    بیشتر مفاهيم کليدي اين مقاله نياز به مفهوم‌شناسي مستقلي ندارند، ولي قبل از ورود به بحث لازم است که اشاره مختصري به دو مفهوم «کاتوليک» و «تربيت اخلاقي» داشته باشيم:
    1-1. کاتوليک
    «کاتولیک» يکي از فرقه‌هاي بسيار قديمي دين مسيحيت محسوب مي‌شود و تاريخ آن به عصر حواريان، يعني قریب 2000 سال قبل برمي‌گردد. رهبر کاتوليک‌ها در جهان «پاپ» ناميده مي‌شود. واژه «کاتوليک» از لفظ يوناني «Catholic» به معناي «جامع» اخذ شده است (توفيقي، 1384، ص 290). گاهي به جاي «مذهب کاتوليک» از واژه «کليسا» يا «کليساي کاتوليک» استفاده مي‌شود. در اين صورت کليسا به معناي «سازمان روحانيت مسيحيت» است که همه‌کاره مذهب کاتوليک به شمار می‌آید (باغباني و رسول‌زاده، 1393، ص 99-100).
    2-1. تربيت
    «تربیت» در لغت از ريشه «ربو» گرفته شده و به معناي زيادي و برآمدگي (ابن‌‌منظور، 1414ق، ج 14، ص 307؛ مصطفوي، 1368، ج 4، ص 21) و در فارسي به معناي پرورش است (بستاني، بي‌تا، ص 222). بنابراين واژه «تربيت» به معناي فراهم آوردن موجبات فزوني و پرورش است (باقري، 1383، ص 37).
    در تعريف «تربيت اخلاقي» برخي از محققان فقط بر جنبه آموزشي مسائل اخلاقي تکيه دارند و برخي فقط به جنبه پرورشي آن. ولي نگاه درست آن است که آموزش و پرورش ـ هر دو ـ در تربيت اخلاقي لحاظ شود. ازاين‌رو «تربيت اخلاقي» يعني: آموزش اصول و ارزش‌هاي اخلاقي و پرورش گرايش‌ها و فضيلت‌هاي اخلاقي (داودي، 1390، ج 3، ص 10-11).
    2. آيين‌هاي ديني و مقايسة آنها
    مذهب کاتوليک آيين‌هاي متعددي را براي پيروان مسيحي قائل است، اگرچه بررسي تاريخي نشان مي‌دهد که دین مسيحيت در هر عصري در حال تغيير بوده است (طاهري آكردي، 1394، ص 164)؛ ممکن است در برهه‌اي از زمان آيين جديدي را اضافه و يا مواردي را اصلاح يا کم کند. ولي آنچه در اين مقاله آمده قطعاً مورد تأييد مذهب کنونی هست. البته با توجه به محدوديت‌هاي موجود، اين پژوهش مجال بيان همه آيين را ندارد و فقط به چند نمونه اشاره مي‌شود و مي‌توان در پژوهش‌هاي مستقل ديگري به ساير موارد پرداخت.
    در مذهب شيعه هم آيين‌ها و شعائر زيادي وجود دارد که از منظر تربيت اخلاقي قابل بررسي است؛ ولي برای ايجاد تناظر با آيين کليسا، فقط به ضرورت اکتفا شده است.
    1-2. آيين تعميد و آيين شهادتين
    از اساسي‌ترين آيين‌هاي کاتوليک آيين «تعميد» است. «تعميد» به معناي غسل کردن است و رسولان اوليه مأمور بودند که انجيل را به همه انسان‌ها تعليم و آنها را به نام پدر و پسر و روح‌القدس تعميد دهند (متي، 28: 19-20). البته معناي اين غسل، پاک شدن و آمرزش گناهان است.
    دو نوع تعميد وجود دارد: يکي «تعميد نوزادان» و ديگري «تعميد نوکيشان» (افراد تازه مسيحي‌شده). در تعميد نوزادان، کودک از گناه ذاتي پاک مي‌شود و در تعميد نوکيشان، علاوه بر گناه ذاتي، آمرزش گناهان شخصي محقق مي‌گردد (مفتاح و همكاران، 1393، ص 370؛ طاهري آكردي، 1394، ص 212-213).
    تعميد براي هرکس فقط يک بار انجام مي‌شود و تکرارپذير نيست. شخص تعميديافته به واسطه تعميد با مسيح متحد می‌شود و مسيح را در خود مجسم مي‌کند. تعميد به شخص مسيحي مُهر معنوي زايل‌نشدني مي‌زند که گناه نيز نمي‌تواند اين نشان را زايل کند (مفتاح و همكاران، 1393، ص 373).
    چگونگي انجام «آيين تعميد» به اين صورت است که نام‌هاي پدر، پسر و روح‌القدس را بر کسي که در حال تعميد است می‌خوانند و از آنها استمداد مي‌طلبند و مقداري آب روی سر شخص در حال تعمید مي‌ريزند. با اين عمل گناهان او پاک مي‌شود (آناتوليوس و براون، 1933، ص 90). تعميد در کليساهاي مختلف ممکن است که به شکل‌هاي گوناگون انجام شود (باغباني و رسول‌زاده، 1393، ص 184).
    در اسلام بحث «شهادتين» از مباحث مهم فقهي محسوب مي‌شود. کسي که قصد تشرف به دين اسلام را داشته باشد، لازم است شهادتين (شهادت به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر اکرم) را به زبان بيان کند و با اين عمل، بدن و لباس او پاک خواهد شد و اعمال گذشته او بخشيده مي‌شود (مجلسي، 1403ق، ج 6، ص 23). البته اين تشرف و شهادتين مختص غيرمسلمانان است و کسی که از والدين مسلمان به دنيا آمده باشد مسلمان است و نيازي به شهادتين ندارد.
    مذهب شيعه اگرچه همانند ساير مذاهب اسلامي شهادتين (اقرار به توحيد و رسالت پیامبر اکرم) را برای طهارت و پذيرش توبه کافي مي‌داند، ولي در اين مذهب اقرار به ولايت و امامت اميرالمؤمنين و يازده فرزند ايشان شرط پذيرش و مقبوليت اعمال بيان شده است (کليني، 1407ق، ج 2، ص 19).
    1-1-2. شباهت‌ها
    از نظر تربيت اخلاقي بايد گفت: همان‌گونه که در اسلام شهادتين موجب پاکي از گناهان و لغزش‌هاي دوران غيرمسلماني مي‌شود (قمي، 1404ق، ج 2، ص 26) و اميد را در او زنده نگه می‌دارد و گناه کبيره نااميدي را از او مي‌زدايد (در اسلام نااميدي از گناهان کبيره است: «لاَتَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لاَيَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ» (يوسف‏: 87) از رحمت خدا نوميد نباشيد؛ زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا نوميد نمى‏شود)، تعميد در مسيحيت نيز کمک مي‌کند که شخص غيرمسيحي دريابد که براي سعادتمند شدن راه باز است و او مي‌تواند با تعميد، گذشته خود را پاک کند و به جامعه مسيحيت بپيوندد (مفتاح و همكاران، 1393، ص 370؛ طاهري اكردي، 1394، ص 212-213) و اميد به آينده و رسيدن به خدا در او زنده خواهد ماند؛ زيرا اميد از ارکان اخلاقي مسيحيت است (قرنتيان اول، 13:13؛ نیز ر.ک: قرباني، 1390، ص 195). بنابراين وقتي اميد در او زنده شود تربيت اخلاقي هم راحت‌تر محقق مي‌گردد؛ زیرا ديگر لازم نيست براي گذشته خود نگران باشد. او در این حالت با ساير مسيحيان و مسلمانان در مسيحي يا مسلمان بودن برابر است.
    برخلاف این، برخي اديان مانند يهوديت بني‌اسرائيل را «قوم برتر» می‌دانند و يهوديان غيربني‌اسرائيلي را پايين‌تر از يهوديان بني‌اسرائيل مي‌شمارند (کريمي‌نيا، 1379، ص 88-99). بنابراين اگر يک غيربني‌اسرائيلي يهودي شود از نظر ارزشي، فاصله زيادي با ساير يهوديان خواهد داشت.
    2-1-2. تفاوت‌ها
    در مذهب کاتوليک يکي از انواع تعميد، تعميد کودکان است. تعميد به خاطر گناه ذاتي انسان است؛ زیرا وقتي انسان متولد مي‌شود داراي گناه ذاتي است. اما از منظر شيعه چنين گناهي وجود ندارد (خوشدل و بيگدلي، 1392). در شيعه گناه وراثتي معنا ندارد و تمام گناهان اکتسابي هستند و اين در تربيت اخلاقي بسيار مهم است که انسان فقط وزر و وبال گناهان خود را خواهد کشيد: «أَلاَّ تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْري»؛ هيچ بردارنده‏اى بار گناه ديگرى را برنمى‏دارد (نجم: 38). گناه در تربيت اخلاقي انسان بسيار تأثيرگذار است و ازاين‌رو در نگاه کليسا، هر مسيحي براي در امان ماندن از آسيب‌هاي گناه ذاتي، بايد تعميد يابد و قاعدتاً چنانچه موفق به اين کار نشود در تربيت اخلاقي او نقص رخ خواهد داد.
    ولي در اسلام کسي که از والدين مسلمان به دنيا آمده باشد مسلمان محسوب می‌شود و برخلاف کاتوليک، نياز به تعميد يا شهادتين ندارد. ازاين‌رو در مسير تربيت اخلاقي يک گام جلوتر است. طبق دين اسلام هر نوزادي که به دنيا مي‌آيد بر فطرت پاک تولد يافته است و او فطرتاً خدا را مي‌شناسد و به وحدانيت خدا اقرار کرده؛ همان‌گونه که در روايت آمده است:
    عن أَبِي‌جَعْفَرٍ قَال:َ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: كُلُ‏ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى‏ الْفِطْرَةِ؛ يَعْنِي الْمَعْرِفَةَ بِأَنَّ اللَّهَ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ خَالِقُهُ. كَذَلِكَ قَوْلُهُ:‏ "وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ‏ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ"» (کليني، 1407ق، ج 2، ص 113)؛ امام باقر فرمودند که پيامبر اکرم مي‌فرمايند: هر نوزادی بر فطرت، يعني معرفت به خدا و اينکه خدا او را خلق کرده است، به دنيا مي‌آيد و اگر از آنها بپرسيد که چه کسي آسمان‌ها و زمين را خلق کرده است، مي‌گويند: الله.
    اين واقعيت با آنچه مسيحيت بدان قائل است، تفاوت بسياري دارد. انساني که خود را قبلاً گناهکار مي‌داند با کسي که علاوه بر بي‌گناهي، فطرت مملو از توحيد دارد، از نظر تربيتي مساوي نيستند؛ زیرا شخص مسيحي در تربيت اخلاقي بايد از زير صفر (حالت منفي) شروع کند و ابتدا گناهان قبلي خود را پاک نمايد؛ ولي مسلمان علاوه بر اينکه حال تربيتي او زير صفر و حتي صفر نيست، از امتياز مثبت شروع خواهد نمود و با فطرت توحيدي مسير تربيت اخلاقي را طي خواهد نمود.
    2-2. توبه
    از ديگر آيين‌هاي مقدس کاتوليک، آيين «اعتراف يا توبه» است. در کتاب مقدس بيان شده است: «از آن هنگام عيسي به موعظه شروع کرد و گفت: توبه کنيد؛ زيرا ملکوت آسمان نزديک است» (متي، 4: 17). مسيحيان براي رهايي از گناهاني که مرتکب شده‌اند، ابتدا بايد حالت ندامت داشته باشند (مفتاح و همكاران، 1393، ص 415) و سپس نزد کشيش يا اسقف اعتراف کنند تا روح آنها از آلودگي پاک شود و مشمول بخشش الهي گردد. با اين عمل، گنهکار با خدا و جامعه مسيحي آشتي مي‌کند.
    اين مراسم در قرون اوليه به صورت علني و گروهي صورت مي‌گرفت، ولي از قرن چهارم به بعد، مراسم اعتراف به صورت فردي رسميت يافت. طبق اعتقاد کليسا، کشيشان اجازه دارند که از مسيحيان مؤمن اعتراف بگيرند (طاهري آكردي، 1394، ص 215-216)؛ زیرا عيسي مسيح به حواريان خود اين اجازه را داده است؛ همان‌گونه که در يوحنا آمده: «گناهان آناني که آمرزيديد براي ايشان آمرزيده شد» (يوحنا، 20: 22-23). در پايان اعتراف، مقام روحاني از گناهکار مي‌خواهد که گناهان خود را جبران نمايد (باغباني و رسول‌زاده، 1393، ص 286).
    انسان گنهکار براي جبران خسارت بايد هرکاري را که ممکن است، انجام دهد: بازگرداندن اموال مسروقه، اعاده حيثيت از شخصي که متهم واقع شده، جبران صدمات وارد شده و مانند آن (مفتاح و همكاران، 1393، ص 417). توبه‌کننده بعد از اندرزهاي کشيش و اعلام بخشش گناهانش، روحيه‌ خود را مجدد به دست مي‌آورد و اميدوار مي‌گردد (باغباني و رسول‌زاده، 1393، ص 187).
    در آيات قرآن و روايات حضرات معصوم درباره لزوم و ارزش توبه مطالب فراواني آمده است (تحريم: 8؛ نساء: 17؛ کليني، 1407ق، ج 2، ص 430؛ قمي، 1414ق، ج 1، ص 475). ازاين‌رو در نگاه علماي اسلام، توبه از جمله امور مهمي است که براي تهذيب نفس و آمرزيده شدن گناهان و خطاها ضروري است. اهميت اين موضوع به حدي است که ايشان يکي از منازل سير و سلوک معنوي را «توبه» نامگذاري کرده‌اند (انصاري، 1417ق، ص 37).
    «توبه» يعني اينکه انسان قلباً از گناه و اشتباه تبري جوید و به درگاه خدا برگردد و استغفار نمايد. «ندامت» از ارکان مهم توبه است و بعد از اينکه ندامت حاصل شد، بايد تصميم جدي بر ترک گناه و عدم رجوع به گناه داشته باشد و همچنين درصدد جبران ضررها و خسارت‌هاي احتمالي برآيد (ر.ک: فيض کاشاني، 1423ق، ص 289؛ انصاري، 1417ق، ص 37).
    1-2-2. شباهت‌ها
    از منظر تربيت اخلاقي آنگاه متربي رشد مي‌کند که به خطاي خود معترف باشد و سعي کند گذشته را جبران نمايد. همه اين کارها در آيين توبه يا اعتراف محقق مي‌شود. در اين آيين، روحانيت کليسا با ابراز محبتي که نسبت به گنهکار دارند، کمک مي‌کنند تا نااميدي به سراغ گنهکار نيايد و او با جلب رضايت الهي، مسير تربيت شدن را ادامه دهد.
    در اسلام هم اگر انسان توبه واقعي انجام دهد خدا گناهان او را می‌بخشد و گويا گناهي نکرده است (کليني، 1407ق، ج 2، ص 435)، و اين پيام اميدواري در تربيت اخلاقي است. همچنين گناهان بايد جبران شود و خسارت‌هاي واردشده تا حد امکان تدارک گردد (مفتاح و همكاران، 1393، ص 417؛ فيض کاشاني، 1423ق، ص 330) که اين کار کمک مي‌کند تا شخص تائب بر اثر زحماتي که در مسير جبران گناه انجام مي‌کشد نفس خود را تربيت نماید و با چشيدن سختي‌هاي جبران گناه، او را از گناهان آينده برحذر بدارد.
    2-2-2. تفاوت‌ها
    توبه واجب فوري است و بايد در اسرع وقت انجام شود تا آسيب گناه به حداقل برسد، در حالي که مراسم توبه در کليسا مطابق برنامه‌اي ويژه انجام مي‌گيرد و در هر زمان نمي‌توان نزد روحانيت کليسا اعتراف کرد و ماندن گناه و تراکم يافتن آنها موجب کدورت قلب مي‌شود.
    ولي اسلام علاوه بر تأکيد بر فوريت توبه، بيان مي‌کند که اگر گنهکار در هفت ساعت اول توبه کند خدا مي‌بخشد و اصلاً گناهي براي او نوشته نخواهد شد و از تأثيرات منفي گناه در امان مي‌ماند:
    قَالَ أَبِوعَبْدِاللَّهِ: «الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أَجَّلَهُ اللَّهُ سَبْعَ سَاعَاتٍ، فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ يکتَبْ عَلَيهِ شَي‌ءٌ وَ إِنْ مَضَتِ السَّاعَاتُ وَ لَمْ يسْتَغْفِرْ کُتِبَتْ عَلَيهِ سَيئَةٌ» (کليني، 1407ق، ج 2، ص 437)؛ بنده مؤمن هرگاه گناه کند، خدا به او هفت ساعت مهلت مي‌دهد که توبه کند. اگر توبه کرد گناهي بر او نوشته نمي‌شود. ولي اگر از آن مدت بگذرد گناه او ثبت مي‌گردد.
    بنابراين توبه از گناه در ساعات و دقايق اوليه با مژده آمرزش کمک مي‌کند که تربيت اخلاقي بهتري صورت پذيرد.
    توبه و اعتراف از گناه فقط نزد خداي متعال جايز است و ازاين‌رو هيچ کس حق ندارد در مقابل شخص ثالث به گناه خود اعتراف نمايد. ولي در مسیحیت کاتوليک، حضور روحانيت کليسا براي توبه لازم است و ممکن است اين کار مفاسدی به همراه داشته باشد:
    اولاً، تائب بعد از چند بار ارتکاب گناه و اعتراف نزد کشيش، احتمال دارد که از روي خجالت، دفعات بعدي سراغ کشيش نرود و براي حفظ آبرو، گناه خود را کتمان نمايد و ديگر توبه نکند.
    ثانياً، براي خود کشيش هم مفسده دارد؛ زیرا تائب در نگاه او همان عامل گناه است و ممکن است براي هميشه ديدگاه کشيش نسبت به او تغيير کند.
    ثالثاً، اگر کشيش نتواند خود را حفظ کند و گناه ديگران را فاش سازد منجربه مفاسد اخلاقي بسياري مي‌شود و آبرو و آينده اجتماعي و تربيتي تائب را به خطر خواهد انداخت.
    این در حالي است که اسلام مخالف هرگونه اعتراف نزد غير خداست. در روايت شريفي امام رضا مي‌فرمايند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يعْدِلُ سَبْعِينَ حَسَنَةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَهُ» (کلینی، 1407ق، ج 2، ص 428)؛ پيامبر اکرم مي‌فرمايند: پنهان کردن کار نيک هفتاد حسنه دارد و افشا کردن گناه موجب خواري و خفت می‌شود و کسي که آن را بپوشاند مشمول آمرزش الهي واقع مي‌گردد.
    ازاين‌رو توبه بايد در اولين زمان و آن هم در خلوت و فقط با تضرع به درگاه خداي متعال انجام شود؛ نزد او که ستارالعيوب و غفارالذنوب است، اقرار نمایید و درصدد جبران برآيید. خدا هم خواهد گذشت: «هُوَ الَّذِي يقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ» (توبه: 25)؛ اوست كسى كه توبه را از بندگان خود مى‏پذيرد (ر.ک: فيض کاشاني، 1423ق، ص 289).
    3-2. ازدواج
    ازدواج يکي از آيين‌هاي مقدس کاتوليک است. کتاب مقدس بيان مي‌کند که مرد و زن براي هم آفريده شده‌اند و «خوب نيست که مرد تنها باشد» (پيدايش، 2: 18). ازاين‌رو خدا زن را نماينده خود و به‌عنوان معاون مرد قرار داد (همان، 2: 18-25). ازدواج سبب جلوگيري از لغزش جنسي شده، بقای نسل بشري را از مسير صحيح ممکن مي‌سازد (منسکي و همكاران، 1393، ص 345). ازدواج نشانه محبت خدا به انسان‌هاست. ازدواج يعني: يکي شدن محبت دو شخص که با هم ازدواج مي‌کنند، همراه با امانتداري متقابل و تعهد نسبت به يکديگر. البته کليسا شخص را ميان ازدواج و يا خدمت در کليسا و رسيدن به مقامات معنوي با خدمت به مردم مخير مي‌کند (طاهري آکردي، 1394، ص 217).
    طلاق و تعدد زوجات در کليساي کاتوليک ممنوع است، مگر در شرايط خاص و به حکم دادگاه (همان، ص 217-218). البته طلاقي که کليسا به آن اجازه مي‌دهد فقط جدايي فيزيکي است و زوجين نزد خدا بازهم زن و شوهر محسوب مي‌شوند (مفتاح و همكاران، 1393، ص 463).
    در اسلام ازدواج از مستحبات مؤکد است؛ همان‌گونه که رسول اکرم تأکيد فرمودند: «تَزَوَّجُوا وَ زَوِّجُوا... وَ مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ مِنْ بَيْتٍ يُعْمَرُ بِالنِّكَاحِ» (حرعاملي، 1409ق، ج 22، ص 7)؛ ازدواج کنيد و ديگران را ازدواج دهيد... نزد خداي عزوجل بنايي محبوب‌تر از ازدواج نيست.
    در قرآن کريم خداي متعال دستور به ازدواج مي‌دهد و مي‌فرمايد که از مسائل مالي در امر ازدواج ترس نداشته باشيد؛ زیرا باب رزق را براي زوجين باز مي‌کنیم: «وَ أَنْکحُوا الْأَيامي مِنْکمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِکمْ وَ إِمائِکمْ إِنْ يکونُوا فُقَراءَ يغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ» (نور: 32)؛ بى‏همسران خود و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد. اگر تنگدست‌اند، خداوند آنان را از فضل خويش بى‏نياز خواهد كرد، و خدا گشايشگر داناست.
    ازدواج در حفظ دين بسيار مهم است، تا جايي ‌که نيمي از دين انسان با ازدواج احراز مي‌گردد.
    قَالَ أَبِوعَبْدِاللَّهِ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِينِهِ» وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ: «فَلْيتَّقِ اللَّهَ فِي النِّصْفِ الْآخَرِ» أَوِ «الْبَاقِي» (کليني، 1407ق، ج 5، ص 329)؛ رسول خدا فرمودند: کسي که ازدواج کند نيمي از دينش را به‌ دست آورده است. و در حديث ديگري فرمودند که براي نيمه ديگر دين، تقواي الهي را رعايت نمايد.
    ارزش عباداتي که متأهل انجام مي‌دهد بيش از مجرد است: قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ: «رَکعَتَانِ يصَلِّيهِمَا الْمُتَزَوِّجُ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ رَکعَةً يصَلِّيهَا أَعْزَبُ» (همان، ص 328)؛ دو رکعتي که متأهل مي‌خواند برتر از هفتاد رکعت نماز مجرد است.
    مطابق روايتی ديگر در دين اسلام ازدواج به دو صورت «دائمي» و «موقت» تقسيم مي‌شود و تعدد زوجات در ازدواج دائمي حداکثر چهار همسر براي مردان است (طباطبايي يزدي، بي‌تا، ج 2، ص 814). البته دين توصيه مي‌کند که در شرايطي که ترس از عدالت وجود دارد، به يک زوجه اکتفا شود: «... فَإِنْ خِفْتُمْ أَ لاَّتَعْدِلُوا فَواحِدَةً...» (نساء: 3)؛ پس اگر مي‌ترسيد که ميان همسرانتان عدالت را رعايت نکنيد به يک همسر اکتفا نماييد.
    طلاق دادن زوجه در اسلام به طور کلي جايز است، ولي اگر دليل موجهي وجود نداشته باشد چنين طلاقي مکروه است (ترحيني عاملي، 1388، ج 7، ص 44)؛ همان‌گونه که در روايتي از امام صادق آمده است: «مَا مِنْ شَي‌ءٍ مِمَّا أَحَلَّهُ اللَّهُ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ أَبْغَضَ إِلَيهِ مِنَ الطَّلَاقِ» (کليني، 1407ق، ج 6، ص 54)؛ چيزي در ميان حلال‌هاي خدا، مبغوض‌تر از طلاق نيست.
    1-3-2. شباهت‌ها
    جلوگيري از لغزش جنسي، مسئوليت‌پذيري و احساس آرامش از دستاوردهاي مهم ازدواج در مسیحیت کاتوليک و اسلام است (طاهري آکردي، 1394، ص 217؛ فيض کاشاني، 1423ق، ص 55). مطابق تربيت اخلاقي لازم است شهوت جنسي از مسير صحيح ارضا گردد و جلوي طغيان آن گرفته شود، که اين هدف با ازدواج شرعي محقق مي‌شود. همچنين تعهد موجود در ازدواج قانوني سبب احساس مسئوليت زوجين شده، گام مهمي در تربيت اخلاقي برداشته مي‌شود. ايجاد مودت بين زوجين و احساس آرامش در کنار يکديگر، از دیگر دستاوردهاي مهم ديگر ازدواج است که از مقدمات مهم براي تربيت اخلاقي نيز محسوب مي‌شود؛ زیرا اگر روح يک انسان مجرد در اثر تجردش، پرآشوب و مضطرب باشد عرصه براي جولان شيطان فراهم است و تربيت اخلاقي به راحتي محقق نخواهد گشت.
    2-3-2. تفاوت‌ها
    در شيعه ازدواج به‌خودي‌خود مقدس است: «مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ ـ عَزَّ وَ جَلَّ ـ مِنْ بَيْتٍ‏ يُعْمَرُ بِالنِّكَاحِ» ‏(حرعاملي، 1409ق، ج 22، ص 7)؛ هيچ ‌چيز نزد خدا دوست‌داشتني‌تر از آن نيست که خانه‌اي با ازدواج آباد گردد. این ازآن‌روست که ازدواج موجب رشد و تربيت مي‌شود؛ مثلاً، از جنبه‌هاي مسئوليت‌پذيري، تعهد اجتماعي و تربيت نسل آينده است و دوري از آن مخالف تربيت انسان به شمار می‌رود، برخلاف مسيحيت که تقدس ذاتي براي ازدواج قائل نيست: «شخص مجرد در امور خداوند مي‌انديشد که چگونه رضامندي خداوند را بجويد، و صاحب زن در امور دنيا مي‌انديشد که چگونه زن خود را خوش سازد» (رساله اول قرنتيان، 7: 32).
    در سه قرن ابتدايي مسيحيت، تجرد يک آرمان مقدس بود و فعاليت جنسي تحقير مي‌شد و به تدریج ازدواج در زمره آيين‌هاي مقدس مسيحيت قرار گرفت (باغباني و رسول‌زاده، 1393، ص 195). از سوی دیگر تأمين نياز غريزه جنسي براي عموم انسان‌ها لازم است و تا به اين نياز اساسي پاسخ صحيح داده نشود بسياري از مسائل تربيتي دچار چالش خواهد شد. ازاين‌رو کمتر انساني پيدا مي‌شود که چنين نيازي نداشته باشد. البته افراط در هر کاري، از جمله مسائل جنسي و ازدواج با تربيت اخلاقي ناسازگار است. بنابراين مخير کردن روحانيت کليسا بين ازدواج يا خدمت در کليسا برخلاف تربيت اخلاقي است، و نفس ازدواج، خود موجب نيکو شدن اخلاق مي‌گردد: «قَالَ رَسُولُ‌اللَّهِ:‏ زَوِّجُوا أَيَامَاكُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ يُحْسِنُ لَهُمْ فِي أَخْلَاقِهِم...» (مجلسي، 1403ق، ج 100، ص 222)؛ مجردهاي خود را به ازدواج درآوريد تا خدا اخلاقشان را نيکو سازد.
    ازاين‌رو دوري از ازدواج هيچ توجيهي از جهت تربيت اخلاقي ندارد. علاوه بر آن قوه شهويه اگر به درستي و به‌موقع ارضا نگردد، گاهی ممکن است منجر به انحرافات جنسي گردد که متأسفانه آمار اين نوع انحرافات در ميان روحانيان کليسا قابل توجه است و معمولاً به کودک‌آزاري نيز مي‌انجامد. اين انحرافات صدمات جبران‌ناپذيري بر روح و جسم، هم روحاني کليسا و هم شخصی که مورد تعرض قرار گرفته است، دارد و جامعه را دچار مشکلات اخلاقي مي‌سازد. ازاين‌رو تربيت اخلاقي در حيطه فردي و اجتماعي تحت تأثير چنين معزل بزرگي قرار خواهد گرفت.
    شايد برخي قائل باشند به اینکه براي عبادت خدا بايد فارغ‌البال بود و مسئوليت ازدواج را نپذيرفت؛ ولي ديدگاه صحيح آن است که ازدواج به نسبت فراغ‌البال بودن و زير بار مسئوليت ازدواج نرفتن براي عبادت خدا، افضل است (فيض کاشاني، 1417ق، ج 3، ص 78).
    نکته بعدي درخصوص طلاق و تعدد زوجات است. مسائل اجتماعي و گاه شخصي ممکن است موجب شود تا برخي از مردان به تعدد زوجات نياز داشته باشند و يا برخي از خانم‌های مجرد نيازمند همسر باشند. ممنوعيت تعدد زوجات آسيب‌زاست و راه‌هاي غيراخلاقي را باز می‌کند. همچنين ممکن است در برخي مشکلات ميان زوجين، طلاق تنها راه‌‌حل باشد، سخت‌گیری و يا ممنوع کردن طلاق گاهی ادامه زندگی را طاقت‌فرسا و یا غیرممکن مي‌سازد و آرامش روحي و لذت زندگي را سلب مي‌کند و در چنين خانواده‌هايی مشاجره‌هاي لفظي و حتي ضرب و شتم دور از انتظار نيست. همچنين ممنوع بودن طلاق ممکن است منجر به روابط ناسالم در بيرون از خانواده شود که اين مسئله هم قطعاً مخالف قواعد تربيتي است.
    4-2. عشاي رباني و نماز
    «عشاي رباني» يا آيين سپاسگزاري از اساسي‌ترين آيين‌ها و خدمات کليسا محسوب مي‌شود (مفتاح و همكاران، 1393، ص 383؛ طاهري آکردي، 1394، ص 222). به گفته پولس اين مراسم يادبودي از شام آخر حضرت عيسي با شاگردان خویش در شب قبل از مرگ است (رساله اول قرنتيان، 11: 24-26). در اين مراسم نان مي‌خورند و شراب مي‌نوشند تا به نحوی اسرارآميز، به جسم و خون مسيح تبديل شوند (مفتاح و همكاران، 1393، ص 286)؛ زیرا حضرت عيسي در شب آخر نان و شراب را به تشبيه گوشت و خون خود، به شاگردان داد تا آنان بخورند و بنوشند (متي، 26: 26-28).
    در مراسم عشاي رباني ـ دست‌كم ـ دو کار انجام مي‌شود: يکي قرائت مقداري از کتاب مقدس و ديگري خوردن قرباني مقدس (نان و شراب). اين کار فقط توسط اسقف يا کشيش انجام مي‌گيرد و بعد از آن همه حضّار با هم دعاهايي به منظور توسل و شکر به جا مي‌آورند (طاهري آکردي، 1394، ص 224).
    در برخي از مذاهب دين مسيحي، اين آيين در فواصل زماني گوناگون و معمولاً در برخي مناسبت‌ها برگزار مي‌گردد، ولي کاتوليک‌ها معتقدند: عشاي رباني مهم‌ترين عبادات روزانه است و ازاين‌رو هر روز آن را به‌پا مي‌دارند (همان).
    کليسا معتقد است: اين مراسمِ سپاسگزاري مراسم شخصي نيست، بلکه مردم با اسقف (يا کشيش) و از طريق او با کليسا، پطرس و مسيح متحد مي‌شوند (همان، ص 225). مراسم عشاي رباني اين وعده را يادآوري مي‌کند که مسيحيان منتظر آمدن منجي خود، حضرت عيسي مسيح هستند (مفتاح و همكاران، 1393، ص 405).
    در اسلام عمل عبادي نماز حائز اهميت بسیار است، به گونه‌ای که نماز را ستون و محور اصلي دين اسلام قلمداد مي‌کنند.
    قَالَ عَلِي: «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّينِ وَ هِي أَوَّلُ مَا ينْظُرُ اللَّهُ فِيهِ مِنْ عَمَلِ ابن‌آدَمَ، فَإِنْ صَحَّتْ نُظِرَ فِي بَاقِي عَمَلِهِ وَ إِنْ لَمْ تَصِحَّ لَمْ ينْظَرْ لَهُ فِي عَمَلٍ؛ وَ لَا حَظَّ فِي الْإِسْلَامِ لِمَنْ تَرَک الصَّلَاةَ» (ابن‌حيون مغربي، 1385ق، ج 1، ص 133)؛ نماز ستون دين و اولين عملي است که خدا به آن نگاه مي‌کند. اگر نماز مقبول شود باقي اعمال هم محاسبه مي‌گردد، وگرنه باقي اعمال محاسبه نمي‌شوند؛ و کسي که نماز را ترک ‌کند بهره‌اي از اسلام ندارد.
    نماز به دو نوع «واجب» و «مستحب» تقسيم‌ مي‌شود. از مهم‌ترين نمازهاي واجب نمازهاي هفده رکعتي روزانه هست که در پنج نوبت صبح و ظهر، عصر، مغرب و عشا به جا آورده مي‌شود (ترحيني عاملي، 1388، ج 2، ص 7-9) و چنانچه در وقت مخصوص خودش اقامه نشود واجب است قضا گردد و در زمان ديگري به‌جا آورده شود (همان، ص 423). تعداد نمازهاي مستحبي هم بسيار است (محدث نوري، 1408ق، ج 3، ص 43) و شايد بتوان گفت: تقريباً در همه اعمال و مراسم عبادي براي نماز جايگاه ويژه‌اي لحاظ شده است.
    براي اقامه نماز لازم است ابتدا شروط و مقدمات آن‌ رعايت شود و سپس در حين انجام نماز تمام واجبات آن را به‌جا آورد (ر.ک: ترحيني عاملي، 1388، ج 2، ص 17-219). بیشتر نمازها را به صورت فرادا مي‌توان خواند، ولي در برخي نمازها مانند عيدين در زمان ظهور امام و نماز جمعه، جماعت لازم است (همان، ص 499).
    1-4-2. شباهت‌ها
    از منظر تربيت اخلاقي در آيين «عشاي رباني» يا نماز مسيحي ارتباط با ماورای طبيعت اتفاق مي‌افتد و علاوه بر شکرگزاري، توسل به قدرت غيرمادي صورت مي‌پذيرد که اين توسل و استمداد از غيب، تربيت را آسان‌تر مي‌کند. همچنين انتظار ظهور منجي که وعده هر عشاي رباني است، اميد را در انسان تازه مي‌کند، به‌ویژه اينکه اگر اين عمل هر روز انجام شود آثار و برکات آن نيز به مراتب فزون تر مي‌گردد.
    در شيعه نيز نماز بهترين راه ارتباط با خدا، توسل به ماورا و شکرگزاري از منعم است و ازاين‌رو اميدواري و تکيه به قدرت بي‌نهايت الهي در انسان هميشه زنده مي‌ماند. نماز، اجزايش و مقدمات و شرايطش همگي دربردارنده نکات تربيتي هستند. طهارت از شروط نماز است و همان‌گونه که طهارت موانع ظاهري عبادات، از جمله نماز را برمي‌دارد، طهارت درون و باطن موانع ورود به درگاه الهي را برمي‌دارد (ملکي تبريزي، 1372، ص 101-102)، و اين سرّ طهارت است.
    توجه به قبله، نيت نماز، قيام، رکوع و سجود، همگي يک پيام واحد را تداعي مي‌کنند که بايد با تمام وجود در مقابل خدا حضور جسمي و روحي داشت و قلب خود را خاشعانه و خاضعانه متوجه خداي رحمان کرد و در مقابل او سربه خاک ساييد تا عجز و ذلت خود را نزد او نشان دهيم (ر.ک: جباران، 1393، ج 1، ص 60-100).
    نماز سخن گفتن با خداي عزوجل و ارتباط با ماوراست. نماز راهي است که انسان مي‌تواند هميشه و به‌ویژه در زمان‌هاي پرتلاطم با قدرت بي‌نهايت ارتباط گرفته، از او استمداد بطلبد.
    همان‌گونه که عشاي رباني به صورت جمعي برگزار مي‌گردد، در اسلام نیز برخي از نمازها بايد به جماعت خوانده شود؛ مانند نماز جمعه و عيدين. از سوی دیگر نمازهاي يوميه به صورت جماعت به مراتب ارزش بيشتري نسبت به نماز فرادا دارد. ازاين‌رو توجه به امور اجتماعي و حضور در ميان مردم و اجتماعات و خبردار شدن از همنوع در اين مراسم، همگي کمک مي‌کند که جامعه‌اي سالم‌تر و از حيث تربيتي موفق‌تر باشد و زمينه ظهور اخلاق اجتماعي گردد.
    2-4-2. تفاوت‌ها
    در مسیحیت کاتوليک، عشاي رباني از اعمالي است که فقط در کليسا و فقط با محوريت روحاني کليسا انجام مي‌شود، ولي در اسلام و اماميه هر کس به‌تنهايي مي‌تواند نماز بخواند. از نظر کليساي کاتوليک تنها راه ارتباط با خدا، روحانيت کاتوليک است؛ ولي در اسلام براي ارتباط با خدا به واسطه‌گري روحانيت نیاز نیست. همچنين در اسلام هر کس معارف دين را صحيح بياموزد، مي‌تواند به ديگران هم ياد دهد، برخلاف مسيحيت که تعليم معارف ديني مختص روحانيت کليساست. روحانيت کاتوليک، برخلاف روحانيت مسلمان، نسبت به ساير مردم، طبقه برتري محسوب مي‌شود (طاهري آکردي، 1394، ص 113).
    این در حالي است که قاعده «ايمان» و «عمل صالح» در اسلام به گونه‌ای است که ممکن است حتي غيرروحاني در اثر عمل به دين، به مقامات بالای معنوي برسد. خداوند می‌فرماید: «إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکم» (حجرات: 13)؛ در حقيقت، ارجمندترين شما نزد خدا، پرهيزگارترين شماست.
    ارتباط با خدا و عالم ماوراء از لوازم مهم در خودسازي و سير به سوي خداست. ازاين‌رو يکي از مهم‌ترين ارکان تربيت اخلاقي محسوب مي‌گردد. با اين وجود، متأسفانه در کاتوليک، چنين ارتباطي حتماً بايد از طريق روحانيت کليسا محقق گردد و اين امر امکان دسترسي را براي آحاد مردم دشوار مي‌سازد. بدين‌روی مقيد ساختن ارتباط با خدا، به مکان و زمان و افراد خاص موجب دشواري مسير تربيت اخلاقي خواهد شد.
    نکته مهم ديگر اينکه خلوت‌گزيني و نجوا داشتن با خدا که در تربيت اخلاقي بسيار حائز اهميت است، در عشاي رباني ـ برخلاف نماز ـ يافت نمي‌شود.
    تفاوت مهم ديگر بين کاتوليک و اسلام در آيين نماز، بحث استفاده از شراب است. در اسلام شراب به شدت منع شده است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (مائده: 90)؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، شراب و قمار و بت‌ها و تيرهاى قرعه پليدند [و] از عمل شيطان‌اند. پس از آنها دورى گزينيد. باشد كه رستگار شويد.
    اسلام همگان را از نزديک شدن به شراب برحذر داشته، حتی از نماز خواندن در حال مستي ممانعت مي‌کند «لاتَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى‏ حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُون‏» (نساء: 43)؛ در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا زمانى كه بدانيد چه مى‏گوييد. اما مسیحیت کاتوليک علاوه بر اينکه منعي براي شراب وجود ندارد، براي نوشيدن آن ارزش هم قائل مي‌شود (متي، 26: 26-28) و از طريق چنين عملي قصد ارتباط با ماورای طبيعت و استمداد از غيب را دنبال مي‌کند، که البته چنين تصوري از نگاه اسلام کاملاً مردود است و تأثير مخربي در تربيت اخلاقي خواهد داشت.
    نکته ديگر درخصوص نماز آن است که اسلام برای اين عمل عبادي چنان اهميتي در تکامل روح انسان‌ها و تربيت نفوس قائل است که در بیشتر اعياد و برنامه‌هاي ديني، نماز مستحبي يکي از اعمال ویژه آن محسوب مي‌شود و درباره نمازهای واجب روزانه هم اگر کسي نتوانست آنها را در وقت خاص خودش بجا آورد بايد در زمان ديگر قضا نمايد.
    نتيجه‌گيري
    در اين مقاله از دريچه تربيت اخلاقي به آيين‌هاي ديني شيعه و مسیحیت کاتوليک نگاه شد و شباهت‌ها و تفاوت‌هاي ميان آنها بررسي گردید. آيين‌هايي که تحليل گردیدند عبارتند از: آيين تعميد در مقابل شهادتين؛ آيين اعتراف در مقابل توبه؛ آيين ازدواج؛ و آيين عشاي رباني در مقابل نماز.
    نتايج حاصل از اين بررسي نشان مي‌دهد که شباهت‌ها و نقاط مشترک زيادي بين اين آيين‌ها از حيث تربيت اخلاقي وجود دارد که ظاهراً حاکي از آن است که اين آيين‌ها در اصل پيدايش، سرچشمه‌ مشترک داشته‌اند و آن‌ هم شريعت الهي بوده است که توسط پيامبران اولوالعزم (يعني حضرت عيسي و حضرت خاتم الانبياء) به مردم منتقل شده است. اين موضوع پيام مهمي را بيان مي‌کند مبنی بر اینکه اديان آسماني دغدغه تربيت نفوس مردم را دارند و براي تحقق تربيت اخلاقي، آيين‌ها و دستورالعمل‌هاي متعددي براي پيروان خود در نظر گرفته‌اند.
    اما تفاوت‌هايي که در اين بررسي مشاهده شد ـ که ممکن است احتمالاً به سبب نقص دين مسيحيت و يا تحريف آن باشد (مصباح يزدي، 1386، ص 71-75) ـ بيانگر آن است که آيين‌هاي مذهب کاتوليک با همه نکات مثبت تربيتي که در آنها مشاهد شد، داراي نقاط منفي مهم و متعددي است که قطعاً در تربيت اخلاقي انسان تأثيرگذار خواهد بود و حتی ممکن است ضررهای جبران‌ناپذيري بر انسان وارد سازد. يکي از تفاوت‌ها آن است که در اسلام هر کس مي‌تواند شهادتين، عقد ازدواج، نماز و توبه را بجا آورد، ولي در مسيحيت کاتوليک حتماً کليسا باید این کار انجام مي‌دهد. گويا در مسيحيت کاتوليک ارتباط مستقيم با خدا قطع شده است و بايد باوساطت روحانيت کليسا اين آيين‌ها انجام شود. این در حالي است که از منظر شيعه هر کس و در هر جا مي‌تواند قلب خود را به خدا متصل سازد و با نيت الهي اين آيين‌ها را به نحو صحيح و مقبول بجا آورد.
    محدودسازي شيوه اجراي آيين‌هاي مذهبي موجب مي‌شود که اين اعمال مهم تربيتي از دسترس دائمي و لحظه به لحظه ـ و حتي مي‌توان گفت از دسترس عمومي ـ خارج شود و منحصر در ساعات يا ايام خاصي گردد و اين امر براي فرايند تربيت که امري تدريجي و مستمر است، قابل اغماض نيست.
    علاوه بر آن، منحصر کردن اجراي اين آيين‌ها در کليسا و توسط روحانيان کليسا ممکن است موجبات سوء‌استفاده‌هاي فراواني شود که هم براي خود متوليان کليسا غيرتربيتي است و هم براي عموم مردم که روحانيان کليسا را افرادي متدين و خودساخته تلقي مي‌کنند اثر سوء تربيتي دارد.
    در پايان مي‌توان اين نکته را بيان نمود که شيعه ضمن برخورداري از نقاط مثبت تربيتي مذهب مسیحیت کاتوليک، از نقاط ضعف آن مبراست. ازاين‌رو بايد اين نتيجه کلي را گرفت که از حيث تربيت اخلاقي آيين‌هاي ديني شيعه، برتري قابل توجهي نسبت به آيين‌هاي کاتوليک دارد.

        قرآن کریم، ترجمه فولادوند.
        کتاب مقدس، ترجمه ایلام.
        آناتولیوس، خالد و استیون اف براون، 1933م، ادیان جهان: آیین کاتولیک و مسیحیت ارتدوکس، ترجمة سیدحسن اسلامی اردکانی، قم، دانشگاه ادیان مذاهب.
        ابن‌حیون مغربی، نعمان‌بن محمد، 1385ق، دعائم الإسلام، تصحیح آصف فیضی، چ دوم، قم، مؤسسة آل البیت.
        ابن‌منظور، محمدبن مکرم، 1414ق، لسان العرب، تحقیق و تصحیح جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر.
        انصاری، عبدالله‌بن محمد، ۱۴۱۷ق، منازل السائرین، گردآورنده و مقدمه‌نویس علی شیروانی، بی‌جا،‌ بی‌نا.
        باغبانی، جواد و عباس رسول‌زاده، 1393، شناخت کلیسای کاتولیک، تهران و قم، سمت و مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
        باقری، خسرو، 1383، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، چ نهم، تهران، مدرسه.
        برنتل، جورج، 1381، آیین کاتولیک، ترجمة حسن قنبری، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب.
        بستانی، فؤاد افرام، بی‌تا، فرهنگ ابجدی، ترجمة رضا مهیار، تهران، انتشارات اسلامی.
        ترحینی عاملی، سیدمحمدحسن، 1388، الزبدۀ الفقهیۀ فی شرح الروضة البهیۀ، چ هفتم، قم، ذوی القربی.
        توفیقی، حسین، 1384، آشنایی با ادیان بزرگ، چ هفتم، تهران، قم، سمت و طه.
        جباران، محمدرضا، 1393، درسنامه علم اخلاق، چ هفدهم، قم، هاجر.
        حرعاملى، محمدبن حسن، ‏1409ق، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل‌البیت‏.
        خوشدل روحانی، مریم و رقیه بیگدلی، 1392، «بررسی تطبیقی گناه نخستین از نظر اسلام و مسیحیت»، جستارهای فلسفه دین، سال دوم، ش 1، ص 19-46.
        داودی، محمد 1390، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
        طاهری آکردی، محمدحسین، 1394، بررسی تطبیقی سازمان روحانیت شیعه و با نهاد کلیسای کاتولیک، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
        طباطبایی یزدی، سیدمحمدکاظم، بی‌تا، عروة الوثقی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیة.
        فیض کاشانی، ملامحسن، 1417ق، المحجة البیضاء، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی.
        فیض کاشانی، ملامحسن، 1423ق، الحقائق فی محاسن الأخلاق، تحقیق محسن عقیل، قم، دار الکتاب الاسلامی.
        قربانی، عسگر، 1390، ایمان، امید و محبت در اسلام و مسیحیت، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
        قمى، على‌بن ابراهیم، ‏1404ق،‏ تفسیر القمی،‏ تصحیح طیب‏ موسوى جزائرى،‏ قم،‏ دار الکتاب.
        کاظمی‌راد، رضا و همکاران، 1397، «اخلاق فرجام‌شناسانه؛ مقایسه اخلاق معطوف به آخرت در قرآن و کتاب مقدس با تأکید بر شیعه و کاتولیک»، عصر آدینه، ش 26، ص 89ـ114.
        کریمی‌نیا، محمدمهدی، 1379، «یهود در آیین و عملکرد»، معرفت، ش 37، ص 88-99.
        کلینی، محمدبن یعقوب، 1407ق، الکافی، تحقیق علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة.
        مجلسی، محمدباقر، 1403ق، بحار الأنوار، تصحیح جمعی از محققان، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
        محدث نوری، میرزاحسین، 1408ق، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسة آل‌البیت.
        مصباح یزدی، محمدتقی، 1386، در جستجوی عرفان اسلامی، تدوین محمدمهدی نادری قمی، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
        مصباح یزدی، محمدتقی، 1390، به سوی او، چ چهارم، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
        مصباح یزدی، محمدتقی، 1391، اخلاق در قرآن، چ پنجم، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
        مصطفوی، حسن، 1368، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
        مفتاح، احمدرضا و همکاران، 1393، تعالیم کلیسای کاتولیک، ترجمة احمدرضا مفتاح و همکاران، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
        ملکی تبریزی، جواد، ۱۳۷۲، اسرار الصلوة، ترجمة رضا رجب‌زاده، تهران، پیام آزادی.
        منسکی، ورنر و همکاران، 1393، اخلاق در شش دین جهان، ترجمة محمدحسین وقار، چ سوم، تهران، اطلاعات.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسینی قلعه بهمن، سیداکبر، بخشی گلسفیدی، مرتضی.(1402) مقایسه آیین‌های دینی کاتولیک و شیعه از منظر تربیت اخلاقی. فصلنامه معرفت ادیان، 15(1)، 59-74 https://doi.org/10.22034/marefateadyan.2024.2021073

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    سیداکبر حسینی قلعه بهمن؛ مرتضی بخشی گلسفیدی."مقایسه آیین‌های دینی کاتولیک و شیعه از منظر تربیت اخلاقی". فصلنامه معرفت ادیان، 15، 1، 1402، 59-74

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسینی قلعه بهمن، سیداکبر، بخشی گلسفیدی، مرتضی.(1402) 'مقایسه آیین‌های دینی کاتولیک و شیعه از منظر تربیت اخلاقی'، فصلنامه معرفت ادیان، 15(1), pp. 59-74

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسینی قلعه بهمن، سیداکبر، بخشی گلسفیدی، مرتضی. مقایسه آیین‌های دینی کاتولیک و شیعه از منظر تربیت اخلاقی. معرفت ادیان، 15, 1402؛ 15(1): 59-74