معرفت ادیان، سال چهارم، شماره سوم، پیاپی 15، تابستان 1392، صفحات 17-36

    بررسی تطبیقی جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهود

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    اعظم پرچم / دانشيار گروه علوم قرآن و حديث دانشگاه اصفهان / Azamparcham@gmail.com
    ✍️ سهیلا بوجاری / كارشناس ارشد علوم قرآن و حديث دانشگاه اصفهان / s.bojari67@yahoo.com
    چکیده: 
    نهاد خانواده به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان جامعه بشری، به دلیل نقشی که در سعادت و شقاوت جامعه و کمال انسانی دارد، همواره مورد توجه همة مکاتب الهی و غیرالهی قرار گرفته است. ادیان ابراهیمی اسلام و یهود، برای نظام خانواده تقدس و مقام رفیعی قائل شده و با وجود اختلافاتی که در حدود و شرایط تشکیل آن با یکدیگر دارند، دستور های مشترکی پیرامون ازدواج و تشکیل خانواده ارائه نموده اند. این پژوهش، درصدد است با رجوع به منابع اصلی دو دین اسلام و یهود- قرآن کریم و روایات معصومان(ع)، تورات و تفاسیر معتبر آن، جایگاه و اهمیت خانواده را استخراج نموده و مورد مقایسه قرار دهد.     ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهود اهمیت ویژه ای داشته و هر دو دین بر تسریع در امر ازدواج تأکید نموده، عزوبت را مورد نکوهش قرار داده و ارضای نیاز های جنسی را تنها از طریق عقد ازدواج و چارچوب خانواده قابل تأمین می دانند.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    A Comparative Study of the Status and Importance of Marriage and Family Formation in Islam and Judaism
    Abstract: 
    Abstract The institution of family, as one of the most basic pillars of human society, has always been taken into consideration in all divine and secular schools due to its role in man's perfection and felicity or affliction of society. Two Abrahamic religions, Islam and Judaism, attach high status and holiness to family system and issue common injunctions about marriage and family formation although they have some differences in terms of its limits and conditions of formation. The present paper seeks to extract the status and importance of family from authentic sources of these two religions-the Holy Quran, infallible Imams' hadiths, Torah and its valid interpretations- and compare them. Both Islam and Judaism put special importance on the formation of family, emphasize on accelerating the marriage, reproach singleness, and believe that meeting sexual needs is possible only through marriage and within family.
    متن کامل مقاله: 

     

    مقدمه

    خانواده کوچک ترین و در عین حال تأثیر گذارترین واحد تربیتی در جوامع به شمار می رود، به گونه ای که می تواند منشأ تحولات عظیم فردی، اجتماعی و رشد ارزش های انسانی باشد، ازاین رو، از دیرباز همواره از ابعاد مختلف مورد مطالعه قرار گرفته است. با توجه به اینکه سعادت و شقاوت آدمی از کانون خانواده، به عنوان نخستین واحد اجتماع بشری نشئت می گیرد، همة ادیان آسمانی به این نهاد به عنوان کانونی برای حفظ کرامت انسانی و تأمین سلامت جسمانی، روانی و رشد معنوی او توجه خاصی مبذول داشته اند.

    ادیان ابراهیمی اسلام و یهود به خانواده، یکی از اصلی ترین نهاد های اجتماعی و نقش و کارکردی که در سعادت و شقاوت افراد دارد، همواره توجه داشته اند به گونه ای که در آثار مکتوب این ادیان، آیات و فرامین بسیاری در خصوص اهمیت خانواده و جایگاه آن یافت می شود. بی تردید رویکرد کتب مقدس این ادیان، به عنوان اصلی ترین منبع دینی آنها نقش تعیین کننده ای در باور ها و تفکرات پیروانشان خواهد داشت.

    اسلام خانواده را گروهی متشکل از افراد دارای شخصیت مدنی، حقوقی و معنوی معرفی می کند که هسته اولیه آن را ازدواج مشروع زن و مرد تشکیل می دهد و نکاح عقدی است که براساس آن، رابطه زوجیت بین زن و مرد برقرار شده و در پس آن، طرفین دارای وظایف و حقوق جدید می شوند. ارتباط خویشاوندی در سایه نکاح پدید می آید و اعضای آن دارای روابط قانونی، اخلاقی و عاطفی می گردند (قائمی،1363، ص19).

    براساس آموزه های آیین یهود، تشکیل خانواده و ازدواج فریضة دینی مهمی محسوب می شود و ازجمله وظایفی است که بر عهده مرد یهودی گذاشته شده است. مردی که برای تشکیل خانواده تلاشی نمی کند، مانند کسی دانسته شده است که خونی ریخته باشد، یا صورت خدا را که همة انسان ها به شکل آن آفریده می شوند، بی ارج بداند و یا باعث شود که حضور خدا از اسرائیل رخت بربندد (آنترمن، 1385، ص225).

    این پژوهش، بر آن است تا با بهره گیری از منابع دینی اسلام و یهود، دیدگاه این ادیان را در موضوع جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده بررسی نموده و وجوه اشتراک و افتراق آنان را در این زمینه استخراج نماید.

    مفهوم شناسی ازدواج

    در تمامی ادیان و مذاهب، ازدواج امری پذیرفته شده است و هریک نوعی از ازدواج را دارا هستند. همان گونه که پیامبر صل الله علیه و آله در این زمینه فرموده اند: برای هر قومی نکاحی است (حرعاملی، 1367، ج12، ص222)، اما با توجه به اختلافات فرهنگی، هر قوم و جامعه ای آداب و سنن ویژه ای در این امر دارد. ازدواج در لغت به معنای جفت شدن و جفت گرفتن و در اصطلاح علوم، به معنای تنظیم دو به دوی اشیا است (دهخدا، 1337، واژة ازدواج). واژة دیگری که بر ازدواج دلالت می کند، واژة نکاح است که در لغت به معنای تقابل است. نکاح رابطه ای است حقوقی– عاطفی که به وسیله عقد بین زن و مرد حاصل می گردد و به آنها حق می دهد با یکدیگر زندگی و رابطه داشته باشند که مظهر بارز آن حق تمتع جنسی است.

    در تعریف اصطلاحی ازدواج آمده است: قراری است مبتنی بر قانون، شرع، عرف، گفتار یا آئین خاص بین یک زن با یک مرد، برای ایجاد رابطة جنسی و معمولاً اساس خانوادة فرزندزایی را تشکیل می دهد (شایان مهر، 1377، ص59). در تعریف دیگری آمده است: ازدواج سبب دوام و پایداری نسل است و بقای بشر به آن وصل است. این قانون نظام آفرینش است و بر کل هستی حاکم می باشد (علیگودرزی و ملک محمودی، بی تا، ص22).

    باید توجه داشت علاوه برکارکرد تولیدمثل و فرزندزایی، در ازدواج هدف والاتری نهفته است و آن تکامل نقائص وجودی هریک از زوجین است. ازاین رو، تعریف ازدواج چنین می شود: ازدواج قراردادی رسمی برای پذیرش یک تعهد متقابل، برای زندگی خانوادگی است که آدمی در سایة آن در خط سیر معین و شناخته شده ای قرار گرفته و با آن کامل می شود. نکاح را با توجه به کتب ادیان الهی، می توان از زمان خلقت انسان مشاهده کرد. خداوند از زمانی که انسان را خلق کرد، آنها را جفت آفرید و از تزویج آ نها نسل انسان باقی ماند. با این حال، بشر در طول تاریخ در مواجه با پدیدة ازدواج یا راه افراط را پیموده و یا به تفریط کشیده شده است. گروهی بدون توجه به کارکردهای مثبت ازدواج، به سرکوب آن پرداخته و معتقدند: روابط جنسی در هر صورتی منافی کمال انسانی است. بودائیان، راهبان و پدران کلیسا و... از این دسته اند. گروهی دیگر عقده های روحی بشر را ناشی از سرکوب تمایلات جنسی دانسته و تنها راه سلامت روانی را بازگذاشتن راه ارضای بی قید و شرط غریزه جنسی دانسته اند. درحالی که تشکیل خانواده به عنوان راه میانه ای هم به نیاز فطری و غریزة جنسی جواب مثبت می دهد و هم با هدایت آن در بستری قانونی و ضابطه مند، آن را مهار کرده و از این طریق از طغیان آن، که مانع اصلی شکوفایی استعدادهای فطری انسان است، جلوگیری می کند (فروید، 1939م، ص73). در این باره آمده است:

    ازدواج که نهادی به قدرت بشریت است نمونة خوبی از تعارض بین اندیشه ها و ما بین اندیشه ها است. مذهب ناب، تجرد را از بیرون خود طلب می کند و ماتریالیسم اصالتاً آزادی جنسی کامل را اجازه می دهد. هر دو آموزش فوق وقتی با مسائل اجرائی مواجه می شوند، به سوی نهاد خانواده که راه حل میانه ای است روی می آورند (بگویچ، 1374، ص299).

    ازدواج و تشکیل خانواده

    1-1-1.الف. در اسلام

    در اسلام نکاح قراردادی اجتماعی است که مجموعه ای از حقوق و تکالیف متقابل را بین زوجین ایجاد می کند و مؤید به تأیید الهی است. چنان که قرآن کریم می فرماید: وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَ صِهْرًا وَ کاَنَ رَبُّکَ قَدِیرًا (فرقان: 54)؛ و اوست کسى که از آب، بشرى آفرید و او را [داراى خویشاوندىِ‏] نَسَبى و دامادى قرار داد، و پروردگار تو همواره تواناست. اهمیت ازدواج در اسلام تا جایی است که از آن به عنوان میثاق غلیظ تعبیر کرده است: وَ کَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضىَ‏ بَعْضُکُمْ إِلىَ‏ بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنکُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا (نساء: 21)؛ و چگونه آن [مهر] را مى‏ستانید با آنکه از یکدیگر کام گرفته‏اید، و آنان از شما پیمانى استوار گرفته‏اند؟

    علاوه بر این در آیات متعددی از قرآن کریم به صراحت بر ضرورت تشکیل خانواده تأکید نموده و صمیمانه ترین ارتباط های بشری را ارتباط زن و مرد دانسته و می فرماید: وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاَیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (روم: 21)؛ و از نشانه‏هاى او اینکه از [نوع‏] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدان ها آرام گیرید، و میانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در این [نعمت‏] براى مردمى که مى‏اندیشند قطعاً نشانه‏هایى است.

    بنابراین، با توجه به آموزه های دینی، گرایش به اختیار نمودن همسر در انسان، امری فطری و طبیعی است که از آغاز خلقت انسان با آفرینش آدم و حوا شکل گرفت و این سنت حسنه، در میان فرزندان آدم علیه السلام جاری شده و ائمه اطهار علیهم السلام نیز پیوسته اهمیت آن را گوشزد نموده اند.

    در شریعت الهی، تشکیل خانواده بدون خواستگاری رسمیت و مقبولیت نیافته و ندارد. همان گونه که در ازدواج آدم و حوا نیز به این مسئله توجه شده است. امام صادق علیه السلام نقل می کنند: در ازدواج حضرت آدم و حوا، خداوند به آدم فرمود: او را از من خواستگاری کن؛ زیرا او کنیز من است و آدم عرض کرد: پروردگارا من او را از تو خواستگاری می کنم (صدوق، 1405، ج3، ص239).

    در اصطلاح فقهی از خواستگاری به خِطبه تعبیر می شود و به معنای درخواست مرد از زن برای ازدواج است. در اسلام، عمل خواستگاری پیش از مراسم عقد و اجرای صیغه نکاح صورت می گیرد که با تعامل زوجین صورت می گیرد. حق ازدواج در اسلام با خواست و تراضی طرفین و آزادی کامل زن و مرد صورت می گیرد که به دنبال آن حقوق و وظایفی برای طرفین و فرزندانی که از آنها پدید می آیند ایجاد می شود. چنان که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله هنگام خواستگاری امیرالمؤمنین علی علیه السلام از حضرت فاطمهƒ نظر آن حضرت را در انتخاب همسر جویا شده و به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: تا کنون چند نفر به خواستگاری زهراƒ آمده اند و من شخصاً با وی در میان گذاشته ام و او چهره اش را به علامت نارضایتی برمی گرداند. اکنون او با سکوتش رضایت خود را نشان داد (مطهری، 1359، ص67).

    این امر بیانگر آزادی زن و احترام گذاشتن به رأی وی در انتخاب همسر در اسلام است. از نظر اسلام، سن مناسب ازدواج زمانی است که پسر و دختر احساس کنند، ازدواج برایشان ضروری است وگرنه به گناه می افتند. طبق شریعت اسلام، لازم است حداقل دو شاهد در زمان عقد نکاح حضور داشته باشند؛ شوهر هدیه ای مرسوم به مهر، به نشانه مودت و برای تکمیل عقد ازدواج به عروس بدهد. این هدیه در انحصار زن و حق او بوده و طبق آیه قرآن به مثابه عطیه ای از جانب خداوند است که شوهر به زن می دهد: وَ ءَاتُواْ النِّسَاءَ صَدُقَاتهِنَّ نحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَکُمْ عَن شىءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَکلُوهُ هَنِیًا مَّرِیًا (نساء: 4)؛ و مَهرِ زنان را به عنوان هدیه‏اى از روى طیب خاطر به ایشان بدهید و اگر به میل خودشان چیزى از آن را به شما واگذاشتند، آن را حلال و گوارا بخورید.

    ازآنجاکه نکاح قراردادی اجتماعی است، هریک از زوجین حقوق شخصی خود را حفظ می کنند، زن با حفظ حقوق خود به عنوان یک شخص مستقل و نه ملحقه شوهر خود تلقی می گردد. بنابراین، مثلاً زن حتی پس از ازدواج از حق کامل مالکیت و فروش اموال و استفاده از درآمد خود برخوردار است. زن پس از ازدواج، نام خانوادگی خود را حفظ کرده و نام خانوادگی شوهر را اختیار نمی کند (مطهری، 1359، ص418).

    در اسلام ازدواج میان دو فردی واقع می شود که تلقی یکسانی از زندگی و اخلاق داشته و به عنوان خلیفه خدا در این تلاش مشترک برای تحقق سرنوشت خود مشارکت جویند. بنابراین، در اسلام معمولاً مسلمان مجاز به ازدواج با غیر مسلمان نیست. تنها در موارد خاصی و به صورت استثنا مرد مسلمان می تواند با زن یهودی یا مسیحی ازدواج کند، بر این اساس که مسیحیان و یهودیان به کُتُب مُنزَل معتقدند و بنابراین، تا حدودی تلقی مشترکی از زندگی دارند. درحالی که زن مسلمان مجاز به ازدواج با مرد مسیحی یا یهودی نیست، مگر اینکه مرد اسلام را بپذیرد؛ زیرا در اینجا دغدغه شارع آن است که ممکن است زن از حقوق و امتیازاتی که اسلام برای زنان قائل است، برخوردار نگردد.

    1-1-2.ب. یهود

    تورات حاوی رهنمودهای اندکی در مورد آداب و رسوم ازدواج است و موضوعاتی نظیر همسریابی، نحوه برگزاری مراسم ازدواج و روابط زناشویی در تلمود توضیح داده شده است. از منظر تورات، ازدواج عملی است که با آن، زن و مرد برای یکدیگر تقدیس می شوند تا مقدس ترین اهداف زندگی را به کمک یکدیگر دنبال نمایند.

    در تعریف ازدواج در قاموس کتاب مقدس آمده است: ازدواج اتحاد مردی است با زن خود، از برای خوبی و سعادت طرفین و بقاء و افزایش نوع و جز به علت زنا افتراقی در میان این دو پدید نشود (مسترهاکس، 1377، ص605). در آیین یهود، ازدواج و تشکیل خانواده از احکام مسلم دینی آنان محسوب می شود: زن گرفتن و تشکیل خانواده یکی از احکام دین و اولین فریضه از 613 فرامین شریعتی یهودیان بود (ویل دورانت، 1343، ج12، ص26). رضایت طرفین و استقلال رأی در امر ازدواج، از مسائل مورد توجه دین یهود است: هیچ وصلتی بدون رضایت دو طرف کاملاً قانونی محسوب نمی شد. هنگامی که دختر به سن بلوغ می رسید در صورت تمایل می توانست عقد ازدواج را لغو کند (همان، ص63ـ64). در یهود سن ازدواج دختر دوازده و نیم سالگی و پسر سیزده سالگی است. در نسل های پیشین، سن کمتر ترجیح داشته است، اما سن معمول برای ازدواج هجده و حداکثر بیست سال بوده است که نباید از این فراتر رود (کهن، 1382، ص183). در یهود اعتقاد عمومی بر این است که نه تنها عقد ازدواج زن و مرد در آسمان ها بسته می شود، بلکه پیش از تولد طفل مشخص می شود، چه کسی همسر وی خواهد بود: چه روز پیش از بسته شدن نطفه طفل، یک بِت قول (منادی آسمانی) اعلام می دارد؛ این پسر با فلان دختر ازدواج خواهد کرد یا دختر همسر فلان پسر خواهد شد (همان، ص181).

    آیین ازدواج در یهود دو مرحله است که ابتدا از هم مجزا بوده و با گذشت زمان به یک مرحله مبدَل شده است؛ مرحله نخست، اِروسین یا قیدوشن (Ghiddushin) نام دارد که عبارت است از: پیمان زن و مرد با یکدیگر در آغاز ازدواج. مرحله دوم، چوپا(Chupah) یا قُبَه (Canopy) است که درواقع نماد ورود عروس به خانه داماد است. اجرای سنتی مراسم ازدواج در زیر یک سایبان (چوپا)، تأکیدی است بر این امر که ازدواج بیشتر ایجاد یک خانه و کاشانه است تا برقراری یک رابطه.

    پیش از مراسم ازدواج، سندی تحت عنوان کتوبه(Ketubbah) حاوی وظایف مرد در امر ازدواج و نفقه ای که مرد در صورت طلاق باید به زن بپردازد، تنظیم می شود. ازدواج زن و مرد یهودی بدون تنظیم این سند غیرمجاز است و در صورت گم شدن، باید سند جدیدی تنظیم گردد (آنترمن، 1385، ص229). به این ترتیب، زن تعهد می کند برای همیشه به شوهر خود تعلق داشته باشد و قوانین طهارت خانواده و سایر موازین شرع را رعایت کند. شوهر هم تعهد می کند تا نسبت به همسر خود وفادار بوده، افزون بر داشتن رفتاری مناسب، در برآورده ساختن نیازهای وی از نظر پوشاک، غذا، روابط زناشویی، درمان و... کوتاهی نکند.

    معیار های انتخاب همسر در اسلام و یهود

    1-1-3.الف. اسلام

    در شریعت اسلام معیار های مهم و اساسی که هر کدام در شکل گیری و پایه ریزی یک زندگی موفق نقشی اساسی خواهد داشت، برای انتخاب صحیح همسر، به صورت جدّی و با نگرشی عمیق و به دور از جاذبه های سطحی مورد توجه قرار گرفته است. این معیار ها عبارتند از:

    1-1-3-1.1. ایمان

    ایمان و تقید به ضوابط شریعت، از مهم ترین ملاک های مورد سفارش اسلام در موضوع انتخاب همسر است. پایبندی به ارزش های اسلامی، یکی از عوامل مهم خوشبختی در زندگی زناشویی است؛ زیرا ایمان به عنوان یک عامل درونی، افراد را از ارتکاب به اعمال خلافِ انسانی باز می دارد. افزون بر این، زن و مرد با ایمان از هر جهت برای تربیت فرزندان صالح، شایسته‏ترند. قرآن کریم در اهمیت این مسئله می فرماید: وَ لَا تَنکِحُواْ الْمُشْرِکَاتِ حَتىَ‏ یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَیرٌ مِّن مُّشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لَا تُنکِحُواْ الْمُشْرِکِینَ حَتىَ‏ یُؤْمِنُواْ وَ لَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَیرٌ مِّن مُّشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُوْلَئکَ یَدْعُونَ إِلىَ النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُواْ إِلىَ الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَینُ ءَایَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُون (بقره: 221)؛ و با زنانِ مشرک ازدواج مکنید، تا ایمان بیاورند. قطعاً کنیزِ باایمان بهتر از زنِ مشرک است، هرچند [زیبایى‏] او شما را به شگفت آوَرَد. و به مردانِ مشرک زن مدهید تا ایمان بیاورند. قطعاً برده باایمان بهتر از مردِ آزاد مشرک است، هرچند شما را به شگفت آوَرَد. آنان [شما را] به سوى آتش فرا مى‏خوانند، و خدا به فرمان خود، [شما را] به سوى بهشت و آمرزش مى‏خواند، و آیات خود را براى مردم روشن مى‏گرداند، باشد که متذکر شوند.

    امام صادق علیه السلام نیز در این باره می فرمایند: هر گاه کسی زنی را برای حسن جمال یا از برای مال بخواهد، از هر دو محروم بماند و اگر برای دین داری و صلاح او را بخواهد، حق تعالی مال و جمال را روزی او می کند (حرعاملی، 1367، ج14، ص30).

    در فرهنگ اسلامی، انتخاب همسر صرفاً با انگیزه های اقتصادی و اجتماعی امری مذموم شمرده شده و بی شک چنین ازدواجی خطرآفرین می باشد؛ زیرا تضمینی برای دوام آن وجود نخواهد داشت.

    1-1-3-2.2. کفویت

    یکی از مهم‏ترین عوامل ازدواج موفق، هم‏شأن بودن زن و مرد است. اسلام بر این امر تأکید نموده و با واژه کفو از آن یاد کرده است. کفویت در ابعاد گوناگون اعتقادی، اجتماعی، اقتصادی و... مطرح است که اسلام بیشتر بر مسئله ایمان و اعتقاد تأکید دارد. خداوند در قرآن کریم با تصریح بر موضوع کفویت می فرماید: الخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ أُوْلَئکَ مُبرَّءُونَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ (نور: 26)؛ زنان پلید براى مردان پلیدند، و مردان پلید براى زنان پلید. و زنان پاک براى مردان پاکند، و مردان پاک براى زنان پاک. اینان از آنچه درباره ایشان مى‏گویند برکنارند، براى آنان آمرزش و روزىِ نیکو خواهد بود.

    در سخنان معصومان علیهم السلام کفویت، شامل دو چیز دانسته شده است: یکی عفت ناشی از ایمان و اعتقاد و دیگری تأمین امکانات زندگی. چنان که امام صادق علیه السلام می فرمایند: الکفو أن یکون عَفیفَاً وَ عِندَه یسار (کلینی، 1367، ج3، ص18، ابواب مقدمات نکاح، ح4)؛ کفو (هم ردیف در ازدواج) کسی است که عفیف باشد و مالی هم داشته باشد.

    اسلام، همسانی نژادی زوجین در ازدواج را ضروری نمی داند؛ زیرا اولاً، اسلام به نژاد به مثابه عاملی برای شناسایی افراد نگاه می کند، نه امتیاز و برتری اقوام بر یکدیگر: یَأَیها النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکمُ مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثىَ‏ وَ جَعَلْنَاکم شُعُوبًا وَ قَبَائلَ لِتَعَارَفُواْ إِنَّ أَکْرَمَکمُ‏ عِندَاللَّهِ أَتْقَئکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیر (حجرات: 13)؛ اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفریدیم، و شما را ملت ملت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست. بى‏تردید، خداوند داناى آگاه است. ثانیاً، ازدواج اولیای الهی با افرادی از نژادهای دیگر همچون ازدواج امام حسین علیه السلام با شهربانو دختر یزدگرد (طبرسی، 1403ق، ج 3، ص 378)، دلیل روایی چنین پیوندهایی است .

    علاوه بر این، در اسلام همسانی طبقه اجتماعی زوجین از معیار های اصلی ازدواج به شمار نمی رود؛ زیرا از یک سو، خداوند در قرآن تقوا را ملاک کرامت افراد در نزد خود می داند (حجرات: 13)، از سوی دیگر، ازدواج های اولیای دین با وجود رفعت علمی و معنوی با کنیزانی که از نازل ترین موقعیت اجتماعی برخوردار بودند (طبرسی، 1403ق، ج3، ص388). اینها بیانگر این است که از منظر اسلام همسانی طبقه اجتماعی، عامل بسیار موثری در موقعیت ازدواج به شمار نمی رود.

    1-1-3-3.3. شرافت و اصالت خانوادگی

    خانواده، نخستین محیط اجتماعی است که کودک را تحت سرپرستی و حضانت قرار می‏دهد. ازاین‏رو، بیش از سایر محیط ها، در رشد و تکامل وی تأثیر دارد و پیش از آنکه از اوضاع اجتماعی خارج متأثر گردد، تحت تأثیر خانواده قرار می‏گیرد. ازاین رو، اصالت و شرافت خانوادگی زن و مرد، از اساسی‏ترین ملاک های ازدواج، به ویژه در جوامع اسلامی است.

    با توجه به اینکه خصوصیات اخلاقی و زمینه‏های اعتقادی والدین در نسل آینده مؤثر بوده و خانواده شایسته و سالم، بستر بسیار مناسبی برای پرورش فرزندان صالح است، اسلام به انتخاب همسری عفیف و پاک، که در خانواده‏ای پاک پرورش یافته توصیه می کند. چنان که پیامبراکرم صل الله علیه و آله می‏فرماید: تَزَوَّجوا فی الحِجرِ الصّالح فَانَّ العرِقَ دَسّاسٌ (محمدی ری شهری، 1351، ص،197، ح7909)؛ با خانواده خوب و شایسته وصلت کنید؛ زیرا خون اثر دارد.

    همچنین در اهمیت این موضوع می‏فرماید: تَخَیَّروا لِنُطَفِکُم فإنَّ النّساءَ یَلِدْنَ أشباهَ إِخْوانِهِنَّ و أخْواتِهِنَّ؛ برای نطفه‏های خود گزینش کنید؛ زیرا، زنان بچه‏هایی همانند برادران و خواهران خود به دنیا می‏آورند (همان، ص103).

    1-1-4.ب. یهود

    با توجه به اهمیت تشکیل خانواده در یهود، توصیه شده شخص در انتخاب همسر تأمل نموده و از عجله بپرهیزد. علاوه بر این، گفته شده است: ازدواجی که از روی بی احتیاطی صورت بگیرد و مردی که استطاعت ندارد مخارج زوجه خود را تأمین کند و وسایل آسایش او را فراهم آورد، اگر زن بگیرد چنین ازدواجی قبیح شمرده شده است (کهن، 1382، ص180).

    1-1-4-1.1. ایمان

    تقید و پایبندی به اصول اعتقادی، یکی از مهم ترین معیار های انتخاب همسر در یهود به شمار می رود. توجه به اینکه عالی ترین آرمان یک یهودی، خداترس بودن فرزندانش و متبحر شدن آنها در دانش تورات است، همچنین مخالفت شدید یهودیان سنتی با ازدواج یهودی با غیر یهودی، با این تفکر که یک همسر غیریهودی، هرچند از هر لحاظ مناسب باشد نمی تواند به یک فرزند یهودی کمک کند تا نقش خود را که زنده نگه داشتن میراث یهودیت است ایفا کند، حاکی از این است که توجه به اصل ایمان از مهم ترین معیار های همسرگزینی در یهود می باشد. علاوه بر این، مذمت ازدواج با زنی به خاطر ثروت وی، بیانگر این مطلب است. کسی که به خاطر ثروت یک زن با او ازدواج کند، دارای فرزندانی ناشایست و ناخلف خواهد شد (همان، ص180).

    1-1-4-2.2. کفویت

    یکی از اولین و مهم ترین شرایط ازدواج، همسانی زن و مرد در برخی مسائل است. کفویت زن و مرد در ازدواج شامل حوزه های گوناگونی همچون مسائل اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... می شود که درجه برتری و اولویت هریک از آنها متفاوت بوده و برخی از اهمیت بسزایی نسبت به دیگری برخوردار هستند. با وجود اینکه کفویت زن و مرد در ایمان از مهم ترین مظاهر کفویت در یهود به شمار می رود، هم سانی نژادی نیز در ازدواج ضروری است.

    در اهمیت هم سانی نژادی کتاب مقدس آمده است: حضرت ابراهیم علیه السلام به ناظر خود که رئیس نوکرانش بود گفت: دستت را زیر ران من بگذار و به خداوند خدای آسمان و زمین قسم بخور که نگذاری پسرم با یکی از دختران کنعانی ازدواج کند. به زادگاهم نزد خویشانم برو و در آنجا برای اسحاق همسری انتخاب کن (سفر پیدایش، 24: 2ـ3).

    توجه به طبقه اجتماعی همسر نیز از توصیه های دین یهود هنگام ازدواج است: یک درجه پایین بیا و آن وقت زن بگیر (مقام همسرت از مقام خودت پایین تر باشد.)؛ زیرا که ازدواج با زنی که مقام اجتماعی بالاتری دارد، سبب خواهد شد که زن و بستگانش با نظر تحقیر به شوهر بنگرند (کهن، 1382، ص182).

    1-1-4-3.3. شرافت و اصالت خانوادگی

    توجه به اصالت خانوادگی و عفت و پاکی زوجین، از دیگر معیار های انتخاب همسر در دین یهود است که کتاب مقدس بر اهمیت آن تأکید نموده است. در خواستگاری شکیم بن حمور از دینه دختر یعقوب علیه السلام توجه به اصالت خانوادگی در امر ازدواج به خوبی مشهود است. برادران دینه با ازدواج وی با حموربن شکیم مخالفت ورزیدند؛ زیرا شکیم، دینه را بی عصمت ساخته بود و شایستگی و اصالت خانوادگی را در او نمی دیدند. کتاب مقدس در این باره نقل می کند: برادران دینه به خاطر اینکه شکیم خواهرشان را رسوا کرده بود به نیرنگ به شکیم و پدرش گفتند: ما نمی توانیم خواهر خود را به یک ختنه نشده بدهیم این مایه رسوایی ما خواهد شد (سفر پیدایش، 34: 13ـ14).

    علاوه بر این اسحاق علیه السلام هنگام انتخاب همسر در توصیف رفقه، که وی را برای همسری انتخاب کرده بود، می گوید: آن دختر بسیار نیکومنظر و باکره بود و مردی او را نشناخته بود (همان، 24: 16).

    مطالب فوق بیانگر توجه به پاکدامنی و اصالت خانوادگی به عنوان مهم ترین معیار های همسرگزینی در دین یهود است.

    1-1-4-4.4. زیبایی و حسن جمال

    یکی از معیار های اصلی انتخاب همسر در یهود نیکویی جمال است که شواهد و قرائن آن در اسفار خمسه و صحیفه های کتب انبیاء، موجود در کتاب مقدس یافت می شود. در سفر پیدایش حضرت اسحاق علیه السلام درباره انتخاب رفقه دختر بتوئیل از زیبایی وی به عنوان شاخصه برجسته او یاد می کند. آن دختر بسیار نیکومنظر و باکره بود و مردی او را نشناخته بود (همان، 34: 16).

    چنان که مشاهده می شود، در این سخن علاوه بر اشاره به حسن جمال بر باکره بودن و عدم شناخت رفقه توسط مردان تأکید شده که این حاکی از توجه بزرگان دینی به ارزش های اخلاقی در انتخاب همسر است. همچنین درباره انتخاب همسر توسط یعقوب علیه السلام کتاب مقدس نقل می کند: لابان را دو دختر بود که نام بزرگتر لیه و اسم کوچکتر راحیل بود چشمان لیه ضعیف بود، اما راحیل خوب صورت و خوش منظر بود و یعقوب عاشق راحیل بود و گفت: برای دختر کوچکت راحیل هفت سال تو را خدمت می کنم (همان، 29: 16ـ17).

    جایگاه و اهمیت خانواده در اسلام و یهود

    خانواده یکی از نظام های اولیه جوامع بشری است که با وجود تحولات فراوان در اهداف و کارکردهای خود ثابت مانده و مناسب ترین نظام برای تأمین نیازهای مادی و روانی بشر است که امنیت و آرامش روانی اعضا، برآورده کردن نیازهای عاطفی افراد، پرورش نسل جدید و اجتماعی کردن فرزندان را فراهم می نماید. اسلام و یهود به حیات خانواده و بقای آن توجه و همواره پیروان خود را بر تشکیل آن سفارش نموده اند که به تببین این مهم در ادیان مذکور می پردازیم.

    1-1-5.الف. اسلام

    نگرش اسلام به خانواده، برخلاف نگاه تک بعدی برخی از مکاتب و دیدگاه هاى غیراسلامى، بسیار عمیق و همه جانبه است. نحله هاى غیر دینى، خانواده را از زاویه خاصى مورد توجه قرار مى دهند، غافل از اینکه باید به جوانب گوناگون خانواده، به عنوان یکى از بنیادى ترین نهادهاى اجتماعى که در تمامى عرصه هاى زندگى بشر حضور دارد، توجه شود. از نظر اسلام، ازدواج عامل تکامل انسان است و در سایه چنین امری، هریک از زن و مرد به استقلال رسیده و به جایگاه واقعی خود دست می یابند و زمینه برای پیدایش ارزش هایی چون دستیابی به وحدت، ارزش یافتن زندگی، ارزش یافتن عبادات و...، که تاکنون مطرح نبوده است، فراهم می شود.

    جایگاه و اهمیت خانواده در قرآن کریم

    قرآن کریم از خانواده تحت عناوین مختلفی یاد می کند که عبارتند از:

    1. آیه ای از از آیات خدا: خانواده (زن و شوهر) در قرآن به عنوان نشانه ای از نشانه های خداوند و مایه آرامش روحی شمرده شده است: وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاَیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون (روم: 21)؛ و از نشانه‏هاى او اینکه از [نوع‏] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در این [نعمت‏] براى مردمى که مى‏اندیشند قطعاً نشانه‏هایى است.

    2. پیوند محکم: براساس دیدگاه اسلامی، آفرینش زن و مرد از یک خمیرمایه است و در بین آنها همبستگی و پیوندی وجود دارد که در سایه ازدواج این همبستگی به صورت میثاقی غلیظ (پیمان محکم) در می آید: وَ کَیْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضىَ‏ بَعْضُکُمْ إِلىَ‏ بَعْضٍ وَ أَخَذْنَ مِنکُم مِّیثَاقًا غَلِیظًا (نساء: 21)؛ و چگونه آن [مهر] را مى‏ستانید با آنکه از یکدیگر کام گرفته‏اید، و آنان از شما پیمانى استوار گرفته‏اند؟

    4. نجات از فقر و برخورداری از فضل خداوند: برخی افراد از ترس فقر، تن به ازدواج نمی دهند و گمان می کنند فقر و ناداری موجب ناکامی آنها در زندگی می شود. درحالی که خداوند در قرآن می فرماید: ازدواج کنید و اگر فقیر باشید، خداوند شما را از فضل خود بی نیاز می سازد: وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ (نور: 32)؛ بى‏همسران خود، و غلامان و کنیزان درست کارتان را همسر دهید. اگر تنگ دستند، خداوند آنان را از فضل خویش بى‏نیاز خواهد کرد، و خدا گشایشگر داناست (نور:32).

    5. لباس یکدیگر: در سورة بقره از زن و مرد به عنوان لباس یکدیگر یاد شده است: أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلىَ‏ نِسَائکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ... (بقره: 187)؛ در شب هاى روزه، همخوابگى با زنانتان بر شما حلال گردیده است. آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستید.

    علّامه طباطبائی، این آیه را استعاره ای لطیف دانسته، می فرماید:

    ظاهر کلمه لباس همان معناى معروفش مى‏باشد، یعنى جامه‏اى که بدن آدمى را مى‏پوشاند و این دو جمله از قبیل استعاره است، براى اینکه هریک از زن و شوهر طرف دیگر خود را از رفتن به دنبال فسق و فجور و اشاعه دادن آن در بین افراد جلوگیرى مى‏کند، پس در حقیقت مرد لباس و ساتر زن است، و زن ساتر مرد است (طباطبائی، 1417ق، ج‏2، ص65).

    6. عامل تکثیر نسل: یکی از مهم ترین کارکرد های خانواده، ایجاد و گسترش نسل است. قرآن کریم در این باره فرموده است: فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا وَ مِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شىَ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر (شوری: 11)؛ پدیدآورنده آسمان ها و زمین است. از خودتان براى شما جفت هایى قرار داد، و از دام ها [نیز] نر و ماده [قرار داد]. بدین وسیله شما را بسیار مى‏گرداند. چیزى مانند او نیست و اوست شنواى بینا.

    7. دژی در مقابل زندگی سراسر فسق و فجور: ... فَانکِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَ ءَاتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ محْصَنَاتٍ غَیرْ مُسَافِحَاتٍ وَ لَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ (نساء: 25)؛... پس آنان را با اجازه خانواده‏شان به همسرىِ [خود] درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنکه‏] پاکدامن باشند نه زناکار، و دوست‏گیران پنهانى نباشند.

    8 . سنت پیامبران الهی: خداوند متعال تشکیل خانواده را از سنت پیامبران آسمانی دانسته و فرموده است: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِکَ وَ جَعَلْنَا لهَمْ أَزْوَاجًا وَ ذُرِّیَّةً (رعد: 38)؛ و قطعاً پیش از تو [نیز] رسولانى فرستادیم، و براى آنان زنان و فرزندانى قرار دادیم. و هیچ پیامبرى را نرسد که جز به اذن خدا معجزه‏اى بیاورد. براى هر زمانى کتابى است.

    جایگاه و اهمیت خانواده در روایات

    پیشوایان دینی ضمن بزرگداشت مقام خانواده و تأکید بر تشکیل آن، در سخنان خود در اهمیت این بنای مقدس از تعابیر گوناگونی استفاده کرده اند که عبارتند از:

    1. محبوب ترین بنا نزد خداوند: پیامبراکرم صل الله علیه و آله فرموده است: هیچ بنایى در اسلام نزد خداوند دوست داشتنى تر و عزیزتر از ازدواج نیست (نورى، 1408ق، ج2، ص531).

    2. محبوب خداوند: پیامبر اکرم صل الله علیه و آله می فرماید: خداوند خانه اى را که در آن عروسی است دوست مى دارد، و خانه اى را که در آن طلاق صورت می گیرد، دشمن می دارد (کلینى، 1403، ج 6، ص 54).

    3. بالاترین نعمت پس از اسلام: هیچ فایده ای پس از نعمت اسلام برتر و مفیدتر از این برای مرد مسلمان نیست که او همسری داشته باشد که هر وقت به او نگاه کند مسرور و شاداب گردد و هنگامی که به او دستور بدهد اطاعت نماید، و هر وقتی که از نزدش برود حافظ جان خود و مال همسرش باشد (حر عاملى،1367، ج 3، ص389).

    4. کامل کننده دین: رسول خدا صل الله علیه و آله فرموده اند: هر کس ازدواج کند نیمی از دینش را باز یافته است نسبت به نیم دیگر تقوای الهی را رعایت کند (مجلسی، 1404ق، ج 103، ص 219).

    5. گشاینده درهای رحمت الهی: پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرمودند: درهای رحمت الهی در چهار مورد گشوده می شود، هنگام آمدن باران، آن گاه که فرزند به صورت پدر و مادر خود نگاه کند، بازگشایی درب خانه خدا و هنگام ازدواج (همان، ج۱۰۰، ص۲۲۱).

    6. عامل ارزش یافتن عبادات: نظام خانواده از چنان جایگاهی در اسلام برخوردار است که حتی بر ارزش عبادت و بندگی تأثیر می گذارد. در این زمینه وارد شده است: دو رکعت نماز کسی که تشکیل خانواده داده برتر از عبادت فرد مجردی است که شب و روز نماز بخواند. چنانکه امام صادق علیه السلام فرموده است: الرِکعتانِ یصَلّیهما رَجُلٌ مُتَزَوِّج افضل مِن رَجُلٍ اعزَب یقوم لیله وَ یصوم نهاره (کلینی، 1367، ج 5، ص 329).

    1-1-6.ب. یهود

    براساس آموزه های یهودی، تشکیل خانواده و ازدواج یک فریضة دینی مهم محسوب می شود، تا جایی که در اهمیت فریضه ازدواج در یهود گفته شده: انسان مجاز است یک سِفر تورات را بفروشد و با پول آن هزینة ازدواج خود را فراهم سازد، همان طوری که انسان مجاز است برای تحصیل تورات (علم و دانش) نیز به فروش تورات مبادرت کند (کهن، 1382، ص 180).

    در دین یهود بر تسریع در ازدواج بسیار تأکید شده است؛ زیرا عقیده بر این است که ذات قدوس تا سن بیست سالگی انسان انتظار ازدواج او را می کشد تا سن بیست سالگی انسان، ذات قدوس متبارک انتظار می کشد که او ازدواج کند. وقتی که سن او از بیست گذشت و ازدواج نکرد، خداوند او را نفرین می کند و می گوید: استخوان هایش باد کند (همان).

    همچنین ازدواج مردی که استطاعت ندارد، مخارج همسر خود و وسیله آسایش او را تأمین کند، مذموم شمرده شده است.

    اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده را در آیات زیر از کتاب مقدس می توان مشاهده نمود:

    آیا در اینجا کسی هست که به تازگی خانه ای ساخته، ولی هنوز از آن استفاده نکرده باشد اگر هست به خانه برگردد چون ممکن است در این جنگ کشته شود و کس دیگری از آن استفاده کند (سفرتثنیه، 20 :5) آیا کسی هست به تازگی تاکستانی غرس کرده ولی هنوز میوه ای از آن نخورده باشد اگر هست به خانه بازگردد، چون ممکن است در این جنگ کشته شود و کس دیگری از میوه آن بخورد (همان، 20 :6). آیا کسی به تازگی دختری را نامزد کرده است، اگر هست به خانه خود باز گردد و با همسرش ازدواج کند؛ چون ممکن است در این جنگ کشته شود و شخص دیگری زن او را به همسری بگیرد (همان، 20 :7).

    شخص نخست باید خانه ای برای خود بسازد، سپس تاکستانی غرس کند و آن گاه زن بگیرد (کهن، 1382، ص 180).

    خانواده در یهودیت، کانون فعالیت های دینی به شمار می رود. ازاین رو، نه تنها به عنوان بخش اساسی حیات اجتماعی، بلکه به عنوان محیط مقدماتی برای ظهور مناسک دینی مطرح است و تمام جشن ها بر محور آن شکل می گیرد. به عنوان نمونه، عید شبات بر محور وعده های غذایی خانواده است.

    جایگاه خانواده در دین یهود، بسیار حائز اهمیت است و تحت عناوین مختلف از آن یاد شده است که عبارتند از:

    1. از نخستین فرامین الهی به آدم ابوالبشر: در کتاب مقدس ازدواج نخستین فرمانی است که خداوند به آدم ابوالبشر داده است و زمینه ساز کمال انسان می شود: او انسان را زن و مرد خلق کرد و ایشان را برکت داده فرمود: بارور و زیاد شوید، زمین را پر سازید بر آن تسلط یابید بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همه حیوانات فرمانروایی کنید (سفر پیدایش،1: 28).

    2. کامل کنندة انسان: در یهودیت، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است. بر پایه تعالیم یهود، زن و مرد بدون همسر انسان هایی کامل نیستند و با ازدواج و پیوند زناشویی، از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل می شوند: او انسان را مرد و زن فرموده، آنها را برکت داد و از همان آغاز خلقت نامشان را آدم نهاد (سفر پیدایش، 5 :2).

    3. همسر انسان خانه انسان: خانه انسان زوجه اوست و ربی یوسه گفته است: هرگز زوجه ام را زنم ننامیده ام، بلکه همواره او را خانه ام خوانده ام (کهن، 1382، ص 180).

    4. اتحاد و یکی شدن زن و مرد: در یهودیت اعتقاد بر این است که زن و مرد با ازدواج پدر و مادر خود را ترک می کنند و با پیوند با همسر خود اتحاد یافته گویا یک وجود مستقل می شوند: بنابراین مرد، پدر و مادر را ترک کرده و به همسرش می پیوندد تا یک وجود باشند (پیدایش، 2: 24).

    اهداف ازدوا ج از دیدگاه اسلام و یهود

    1-1-7.الف. اسلام

    در اسلام افزون بر اینکه ازدواج به خودی خود می تواند هدف قرار بگیرد ‍‍ و به تعبیری مطلوبیت ذاتی دارد، امری است که برای رسیدن به اهدافی خاص مورد توجه قرار گرفته است. برخی از آنها عبارتند از:

    1. تشکیل خانواده: یکی از اساسی ترین اهداف ازدواج، تشکیل خانواده است. این هدف، بیانگر این است که تمام علل و انگیزه های ازدواج مانند پاسخ به نیازهای روحی روانی، حفظ نوع بشر و تولید نسل سالم و پاک و... باید در چارچوبی تعریف شده و در قالب کانونی به نام خانواده تأمین شود. خانواده کانون محبت، عاطفه است که با ازدواج پی ریزی می شود. ازدواجی که به تشکیل این کانون مهر و محبت منتهی نشود، شاید از دیدگاه عرفی و حقوقی یک ازدواج صحیح باشد. اما ازدواجی مطلوب و مورد پسند نیست، هرچند منجر به تولیدمثل و برآوردن برخی نیازها شود. بی شک بدون تحقق این هدف، تحقق اهداف دیگر ممکن نیست و یا به صورت ناقص فراهم می شود. برای مثال، تأمین مودت و محبت تنها از طریق پیمان ازدواج به دست می آید.

    2. محبت و مودّت نسبت به همسر و فرزندان: اسلام تنها به نیازهای جسمی انسان ها توجه ندارد، بلکه به نیازهای روحی، روانی و معنوی آنها نیز توجه دارد. یکی از این نیازها، نیاز به محبت و مهربانی است. اسلام تأمین این نیاز را موکول به ازدواج و تشکیل خانواده می کند. تأمین محبت و مهربانی همسران و فرزندان نسبت به یکدیگر تنها در فضای خانواده فراهم می شود. مودت و محبت نیز از جملة اهداف ازدواج هستند که در قالب روابط خانوادگی قرار می گیرند. وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فىِ ذَالِکَ لاَیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون (روم: 21)؛ و از نشانه‏هاى او اینکه از [نوع‏] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در این [نعمت‏] براى مردمى که مى‏اندیشند قطعاً نشانه‏هایى است (روم:21).

    3. آرامش روانی: آدمی در مراحل مختلف حیات خود، به مرحله ای می رسد که افزون بر نیازهای جسمی و جنسی، خود را نیازمند ارتباط با جنس مخالف می بیند. این نیاز به گونه ای است که حتی با ارضای نیاز جنسی هم برطرف نمی شود و آدمی باز هم احساس کمبود ارتباطی با جنس مخالف را دارد. این نیاز، در برخی مواقع، آن قدر شدید می شود که تمرکز و آرام و قرار را از دل انسان سلب می نماید. تنها عاملی که می تواند به این بی قراری، آرامش بخشد ازدواج است. اسلام ازجمله اهداف ازدواج را پاسخ به این نیاز درونی معرفی می کند و تأمین آن را از جملة آیات و نشانه های خداوند می شمارد: وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا... (روم: 21)؛ و از نشانه‏هاى او اینکه از [نوع‏] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید.

    4. پاسخ به ندای فطرت: تعالیم اسلامی مطابق با طبیعت بشری است. همه نیازهای جسمی و روانی انسان ها را مورد توجه قرار داده است. یکی از این نیازها، نیاز جنسی است که خداوند برای رسیدن به آرامش و بقای نسل بشر در وجود آدمی قرار داده است. در بسیاری از آیات قرآن کریم نکاتی درباره روابط جنسی زن و شوهر بیان شده است. معصومان علیهم السلام در مواردی با معادل سازی پاداش روابط جنسی با تکالیف دینی چون جهاد و... درصدد ایجاد نگرش مثبت دینی نسبت به این رفتار زن و شوهر بودند.
    اسلام با مقرر کردن ازدواج برای انسان ها، نه تنها به ازدواج به عنوان عملی پست نگاه نمی کند، بلکه آن را عملی مقدس و شایستة ثواب تلقی می کند و ازدواج را مسیر صحیح پاسخ به نیازهای جنسی معرفی و ترویج می کند تا آدمی را از پرتگاه رفتارهای جنسی بی ضابطه دور ساخته و بدان نظم و قانون بخشد و از رهگذر قانونمندسازی رفتارهای جنسی، عفت و حیا را به جامعة بشری ارزانی نماید.

    5. پرورش نسل پاک: ازدواج تنها راهی است که در پرتو عقدی شرعی، از آن نسلی پاک و سالم تولید شود، لذا این هدف جزء اهداف اساسی ازدواج بیان می شود. اسلام برای رسیدن به این هدف، شرایط خاصی را برای ازدواج در نظر می گیرد و حتی شرایط تغذیه، حالات روحی و... زوجین را از نظر دور نداشته است و به رعایت برخی امور و اجتناب از بـرخی عوامل مؤثـر دیگر توصیه می نماید (حرعاملی، 1367، ج 14، ص 50ـ68). برای نمونه اسلام از ازدواج با فرد شراب خوار و بداخلاق، کم خرد و احمق نهی می کند (همان، ص 53ـ59). در بـرخی از متون اسلامی توصیه شده است که اگر با این افراد ازدواج کردید، از آنها بچه دار نشوید (همان، ص 57). این توصیه ها بیانگر این است که این شرایط حداقل به منظور تولد نسل سالم و پاک موردنظر اسلام قرارگرفته است.

    6. تکمیل و تکامل شخصیت آدمی: ازدواج نوعی تکامل روانی و عاطفی است که شخصیت انسان را کامل می کند؛ زیرا هیچ انسانى به تنهایی کامل نیست، به همین دلیل پیوسته در جهت جبران نقص و کمبود خویش تلاش می کند. با قرار گرفتن فرد در کانون یک زندگی مشترک، در سایه انس و الفت و محبت و روابط نزدیک و صمیمانه، بیشتر احساس مسئولیت می کند، استقلال می یابد، زندگی خویش را هدف دار می کند و از آثار کسب و کار و تلاش خود در خانواده نوبنیاد خویش بهره مى گیرد (قائمی، 1363، ص110) .

    در زندگی زناشویی، زن و مرد از تشویق ها، حمایت ها رهنمودهای یکدیگر بهره مند گشته و در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی از تعاون و همکاری های همسر خویش استمداد مى جویند. اسلام تنها به بیان اهداف مثبت و مورد پذیرش ازدواج نمی پردازد، بلکه در کنار بیان اهداف عالی ازدواج، مسلمانان را از ازدواج هایی که به منظور کسب مال و ثروت، فخرفروشی، خودنمایی، رسیدن به موقعیت و منزلت اجتماعی و دنیوی و صرفاً ارضای غریزة جنسی انجام می پذیرد، سخت نکوهش می کند.

    به طور کلی، اسلام تنها با نظر ایجابی به ازدواج نگاه نمی کند و تنها به بیان اهداف ایده آل ازدواج اکتفا نمی نماید، بلکه از ازدواج به قصد رسیدن به اهداف ناپسند نیز ممانعت می کند و به مسلمانان هشدار می دهد اگر به منظور اهداف مطرود ازدواج کنید، به آنها نمی رسید و اگر هم چنین اهدافی تأمین شوند، سعادت آفرین نیستند و موجب گرفتاری خواهند بود.

    ب. یهود

    دین یهود ضمن توصیه های فراوان پیرامون ازدواج و تشکیل خانواده، اهداف والایی از ایجاد آن منظور داشته است که عبارتند از:

    1. تشکیل خانواده: یکی از اصلی ترین اهداف ازدواج در یهود تشکیل خانواده است که از فرائض دینی یهودیان نیز به شمار می رود و چون عالی ترین آرمان یک یهودی آن است که فرزندانش خداترس و در دانش تورات متبحر باشند. ازاین رو، اعتقاد به اصل توارث موجب می شود یک جوان یهودی شدیداً تمایل داشته باشد با دختر شخصیتی دانشمند ازدواج کند (کهن، 1382، ص 182).

    2. تولید مثل: یکی از اهداف ازدواج زن و مرد، تولیدمثل است که در متون مقدس هنجارین شده است. خانواده عقیم و بدون فرزند به کمال نمی رسد؛ زیرا زنان و مردان با فرزنددار شدن ارزش های اخلاقی خود را بسط می دهند. پدر و مادر شدن با انعطاف بیشتر، بردباری اجتماعی، دلسوزی و نجابت و آینده نگری اقتصادی همراه است. ضمن آنکه این اوصاف به سلامت جامعه نیز کمک می رساند. تکثیر نسل سالم، جوامع را نیز قدرتمند و پویا می کند. ازاین رو، ادیانی مانند دین یهود، می کوشند تا این هدف طبیعی، هدف ارزشی زن و مرد از ازدواج قرار گیرد و پاسخی به فرمان الهی مبنی بر تولید و افزایش نسل باشد: بارور و زیاد شوید، زمین را پر سازید، بر آن تسلط یابید و بر ماهیان دریا، پرندگان آسمان و همه حیوانات فرمانروایی کنید (سفرپیدایش، 1: 28) و یا و اما شما فرزندان زیاد تولید کنید و زمین را پر سازید (سفر پیدایش، 9: 7).

    3. پرورش نسل پاک: قوانین الهی برای خوشبختی و سعادت انسان ها تدوین شده اند تا آنها را به مقامی عالی تر از پلیدی ها و زشتی های حیوانی برسانند و احساس کنند که زندگی زیباست و ارزش زیستن دارد. در راه چنین هدفی، محیط خانواده باید با پاکی قرین باشد، تا مرد و زن بتوانند وظیفه مهم خود؛ یعنی، تولیدمثل و تربیت فرزندان را در راه خداوند و در راه خدمت به همنوعان به خوبی به انجام برسانند، چون سعادت کودکان هر خانواده، به پاکی و نیکی افکار و اعمال پدر و مادر بستگی دارد. ازاین رو، یک از اهداف مهم ازدواج در دین یهود پرورش نسل پاک است (آنترمن، 1385، ص215).

    4. ارضای نیازهای غریزی: انسان موجودی اجتماعی است و براساس غرایزی که در وجود او نهاده شده، مایل به برقراری ارتباط با دیگر همنوعان خود و در مقیاسی کوچکتر خواستار برقراری پیوندی بسیار نزدیکتر با فردی به نام همسر و داشتن روابط زناشویی است. تورات نیز مانند بسیاری دیگر از دستورهای خود، این خواسته را جهت بخشیده و سعی دارد تا با برنامه ریزی اصولی این خواسته را از حالت غریزی و معمولی خارج کرده، به آن تقدس بخشد، تا به این وسیله انسان هم بتواند خواسته ها و غرایز خود را ارضا کند و هم به سبب اجرای فرمان خداوند، سزاوار و در خور پاداش باشد (همان، ص220).

    5. تکامل انسان: بر پایه تعالیم یهود، ازدواج به معنای کامل شدن و اوج رشد انسانی است و زن و مرد بدون همسر انسان هایی کامل نیستند و با ازدواج از شکل ناقص به وجودی کامل تبدیل می شوند (اشتاین سالتز، 1383، ص213).

    نتیجه گیری

    1. ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهود از تقدس و جایگاه رفیعی برخوردار است. در سیره و بزرگان و کتب مقدس هر دو دین، رهنمودهای فراوانی پیرامون ازدواج و تشکیل خانواده وارد شده است.

    2. اسلام و یهود با تأکید بر تسریع در امر ازدواج، عزوبت را به شدت نکوهش کرده و ارضای نیازهای جنسی را تنها از طریق عقد ازدواج و چارچوب خانواده قابل تأمین می دانند.

    3. در اسلام ترس از فقر و ناداری، نه تنها مانعی برای ازدواج و تشکیل خانواده شمرده نشده، بلکه ازدواج عاملی برای برخورداری از فضایل الهی محسوب می شود. درحالی که، در دین یهود ازدواج مردی که استطاعت تأمین رفاه خانواده خود را ندارد، به شدت مذموم شمرده شده است. بنابراین، می توان گفت: در دین یهود در امر ازدواج مادیات از امور مورد توجه است.

    4. برگزاری ازدواج در حضور شاهد، از دیگر مشترکات اسلام و یهود در امر ازدواج است که این مسئله حاکی از اهمیتی است که این دو دین برای ازدواج قائل هستند که باید به صورت آشکارا و در حضور دیگران، نه پنهانی برگزار شود.

    5. یکی از اساسی ترین مسائل خانواده که اسلام و یهود بر آن اتفاق نظر دارند، همسرگزینی و معیار های انتخاب همسر است، با این وجه تمایز که اسلام به صورت جدی و با نگرشی عمیق و به دور از جاذبه های سطحی به این مسئله می نگرد، درحالی که در آیین یهود علی رغم تأکیدات فراوان به این موضوع، گاهی با دیده تسامح نگریسته شده و محوریت انتخاب همسر به جنس مذکر داده شده و بیشتر بر جمال و نیکویی سیمای زنان به عنوان ملاک اصلی ازدواج تأکید می کند. درحالی که اسلام مهم ترین معیار های انتخاب همسر را ایمان و دین داری، ارزش های اخلاقی دانسته و خصوصیات جسمی و اقتصادی و اجتماعی، در درجه دوم اولویت قرار داشته و یا اساساً معیاری برای انتخاب همسر نمی داند.

        كتاب مقدس، ترجمه تفسيري، شامل عهد عتيق و عهد جديد.
        اشتاين سالتز، آدين، 1383، سيري در تلمود، ترجمة باقر طالبي دارابي، تهران، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب.
        آنترمن، الن، 1385، باورها و آيين‌هاي يهودي، ترجمة رضا فرزين، تهران، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب.
        بگويچ، عزت‌علي، 1374، اسلام بين دو ديدگاه شرق و غرب، ترجمة سيدحسين سيف‌زاده، تهران، وزارت امور خارجه.
        حرعاملي، محمدبن حسن، 1367، وسائل الشيعة، تصحيح و تحقيق عبدالرحيم رباني شيرازي، تهران، مكتب الإسلامية.
        دهخدا، علي‌اكبر، 1337، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران.
        شايان‌مهر، علي‌رضا، 1377، دائرة المعارف تطبيقي علوم اجتماعي، تهران، كيهان.
        صدوق، محمدبن علي‌بن حسين بابويه قمي، 1405ق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، دار الرضي.
        طباطبائي، سيدمحمدحسين، 1417ق، الميزان فى تفسير القرآن، ترجمة سيدمحمدباقر موسوي‌همداني، قم، جامعه مدرسين.
        طبرسي، احمدبن علي، 1403ق، الاحتجاج علي اهل اللجاج، ترجمة نظام‌الدين احمد غفاري مازندراني، تهران، مرتضوي.
        عليگودرزي و ملك محمودي، بي‌تا، راهنماي ازدواج، تهران، شهاب الدين.
        فرويد، زيگموند، 1939م، تجزيه و تحليل رواني جنسي، ترجم، علي دشتستاني، تهران، كتابخانه مركزي.
        قائمي اميري، علي، 1363، نظام حيات خانواده، تهران، انجمن اوليا و مربيان جمهوري اسلامي ايران.
        كليني، محمدبن يعقوب‌بن اسحاق، 1367، اصول كافي، تحقيق علي‌اكبر غفاري، تهران، دارالكتب الإسلامية.
        كهن، آبراهام، 1382، گنجينه‌اي از تلمود، ترجمة فريدون گرگاني، تهران، اساطير.
        مجلسي، محمدباقر، 1404ق، بحارالأنوار، بيروت، مؤسسة الوفاء.
        محمدي ري‌شهري، محمد، 1351، ميزان الحكمة، ترجمة حميدرضا شيخي، تهران، دارالحديث.
        مستر هاكس، 1377، قاموس كتاب مقدس، تهران، اساطير.
        مطهري، مرتضي، 1359، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا.
        نوري، ميرزاحسن، 1382، مستدرك الوسائل، تهران، المكتبة الإسلامية.
        ويل دورانت، ويليام جيمز، 1343، تاريخ تمدن، ترجم، ابوالقاسم طاهري و احمد آرام، تهران، اقبال.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پرچم، اعظم، بوجاری، سهیلا.(1392) بررسی تطبیقی جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهود. فصلنامه معرفت ادیان، 4(3)، 17-36

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    اعظم پرچم؛ سهیلا بوجاری."بررسی تطبیقی جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهود". فصلنامه معرفت ادیان، 4، 3، 1392، 17-36

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پرچم، اعظم، بوجاری، سهیلا.(1392) 'بررسی تطبیقی جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهود'، فصلنامه معرفت ادیان، 4(3), pp. 17-36

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    پرچم، اعظم، بوجاری، سهیلا. بررسی تطبیقی جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در اسلام و یهود. معرفت ادیان، 4, 1392؛ 4(3): 17-36