بهشت

انگاره‌هاي فرجام‌گرايانه در معراج پيامبر(ص) و ارداويراف‌‌نامه

 سال سيزدهم، شماره دوم، پياپي 50، بهار 1401، ص7-22

نوع مقاله: پژوهشي
زهرا عليزاده بيرجندي / دانشيار گروه تاريخ، دانشگاه بيرجند    Zalizadehbirjandi@Birjand.ac.ir
دريافت: 26/02/1400 ـ پذيرش: 20/07/1400

شماره مجله: 
50
شماره صفحه: 
27

فرجام‌شناسیِ انسان با توجه به مهابهاراتا و ارداویراف‌نامه

سجاد دهقان‌زاده / استاديار اديان و عرفان، دانشگاه شهيد مدني آذربايجان
سيمين ياري / کارشناس ارشد اديان و عرفان، دانشگاه شهيد مدني آذربايجان    s.ysimin@yahoo.com
نسترن حبيبي خياوي / کارشناس ارشد اديان و عرفان، دانشگاه تهران
دريافت: 24/01/1398 ـ پذيرش: 23/06/1398
چکیده
«باور به حیات پس از مرگ» یکی از واکنش‌های نظری انسان به عطش جاودانگی است و برجسته‌ترین تجلّیگاه آن، ادبیات دینی می‌باشد. مهابهاراتا و ارداویراف‌نامه دو متن کلاسیک دینی هستند که به‌ترتیب به فرهنگ دینی هندویی و زرتشتی تعلق دارند. یودیشتیرا و ویراف، که اساساً وجود انسانی را در دو سنّت دینی متفاوت نمادپردازی می‌کنند، در قالب نوعی سفر روحانی، وضعیت انسان‌ها را در دنیای دیگر تجربه و توصیف مي‌نمايند. جُستار پیش‌رو با تطبیق این دو متن دینی درمی‌یابد که در هر دو متن، مرگ امری محتوم، اما نامطلوب است؛ هرچند نه به معنای نابودی، بلکه به معنای گذر از یک نشئة وجودی به مرتبۀ وجودی دیگر. در این دو متن دینی، کردار صحیح، دوشادوش پندار نیک و گفتار نیک، اهمیت بسزایی در سعادت آدمی دارد و نسیان جوهر الهی و اسارت مادی، ناشي از عدم بصیرت است. با وجود این، برخلاف مهابهاراتا که فرجام انسان را بر اساس هم آموزۀ سمساره (بازتولد) و هم انگارۀ بهشت و دوزخ تبیین می‌کند، ارداویراف‌نامه فقط از استقرار در بهشت یا دوزخ پس از مفارقت روح از بدن و عبور از پل چینود سخن می‌گوید.
کلیدواژه‌ها: ارداویراف‌نامه، بهشت، دوزخ، مرگ، مهابهاراتا.
 


 

شماره مجله: 
41
شماره صفحه: 
101

بهشت؛ مفهومي مشترك ميان قرآن كريم و عهدين

سال نهم، شماره اول، پياپي 33، زمستان 1396

آزاده عباسي / استاديار دانشگاه علوم قرآن و حديث شهر ري (پرديس تهران)                                            Abbasi.a@qhu.ac.ir

دريافت: 15/06/1396 ـ پذيرش: 29/11/1396

شماره مجله: 
33
شماره صفحه: 
7

آخرالزمان و حيات اخروي در يهوديت و مسيحيت

 

 

 

 

 

 

، سال اول، شماره دوم، بهار 1389، ص 67 ـ 96

 

1) آخرالزمان و حيات اخروي در يهوديت و مسيحيت

عباس رسول‌زاده*

a) چكيده

شوق آگاهي از سرنوشت، در سرشت آدمي نهاده شده است. با نگرشي كوتاه به تاريخ زندگي بشر درمي‌يابيم يكي از دغدغه‏هاي هميشگي انسان، چگونگي فرارسيدن پايان اين جهان و حيات پس از مرگ بوده است. براي مباحثي پيرامون آمدن موعود، جاودانگي روح، پايان اين جهان و فرارسيدن جهان ديگر، واژة «اسكاتولوژي»1 به كار مي‌رود. اين واژه به معناي شناخت آخرالزمان‏ و آخرت، از كلمة «اسكاتوس» يوناني به معناي «آخر» يا «بعد» گرفته شده است. سه دين ابراهيمي يهوديت، مسيحيت و اسلام، از نزديك بودن آخرالزمان و آخرت سخن گفته‏اند. جمعي از يهوديان و همه مسيحيان، اين دو دوره را به گونه‏اي بر هم منطبق مي‌دانند؛ اما جمعي ديگر از يهوديان و همة مسلمانان، آخرالزمان و آخرت و يا به عبارتي، عصر ظهور و روز قيامت را دو دورة جدا از هم مي‌دانند.

كليد واژه‌‌ها: آخرالزمان، ماشيح، موعود، دجال،‌ بازگشت، رستاخيز، پاداش، كيفر، بهشت، جهنم.

شماره مجله: 
2
شماره صفحه: 
67
محتوای تغذیه