سال دوم، شماره سوم، تابستان 1390، ص 19 ـ 46
Ma'rifat-i Adyān, Vol.2. No.3, Summer 2011
سيدلطفالله جلالي*
چكيده
الاهيات فلسفي يهودي در دورة ميانه، داراي گرايشهاي فكري برجستهاي است كه تاكنون كمتر مورد توجه بوده است. اين گرايشها، متأثر از جريانهاي فكري اسلامي است. اين مقاله، با رويكرد تحليلي و نظري به شناسايي اين جريانها پرداخته شده و اثرپذيري آنها از جريانهاي فكري اسلامي به شيوة مقايسه و تحليل، مورد ارزيابي قرار گرفته است. يافتههاي اين پژوهش، عبارتند از: گرايش كلامي، متأثر از معتزله؛ گرايش نوافلاطوني، متأثر از مكتب نوافلاطوني رايج در ميان اسماعيليه؛ گرايش ارسطويي رايج در ميان فلاسفة مشائي مسلمان و گرايش نصگراي رايج در ميان گروههاي مختلف اسلامي، بخصوص اشاعره و سرانجام، گرايش عقلگرايي مكتب قرائيم، در پارهاي از انديشههاي اساسي، متأثر از مكتب اهل رأي در عراق و نيز معتزله و در پارهاي ديگر، متأثر از اهل حديث هستند. بسياري از الاهيدانان اين دوره، داراي گرايشهاي تركيبي ميباشند؛ ممكن است يك رويكري داراي دو گرايش كلامي و ارسطويي، يا گرايش كلامي و نوافلاطوني، يا دو گرايش كلامي و ضد ارسطويي باشند.
كليدواژهها: يهوديت، اسلام، الاهيات، الاهيات فلسفي، دورة ميانه، كلام، فلسفه.