نجات

بررسی مقایسه‌ای نجات در آیین بودا و آیین زرتشت

* حسن ناميان / كارشناس ارشد اديان و عرفان، دانشگاه شهيد مدني آذربايجان    h_namian@yahoo.com
سجاد دهقان‌زاده / دانشیار اديان و عرفان، دانشگاه شهيد مدني آذربايجان
دريافت: 21/09/1398 ـ پذيرش: 03/03/1399
چکیده
آیین بودا و آیین زرتشت دو سنت مهم دینی هستند که هر کدام نظریاتی در باب وضعیت انسان در جهان مطرح نموده و راه‌هایی برای رسیدن به رستگاری ارائه کرده‌اند. در آیین بودا، منشأ رنج انسان، میل و جهل است که به تناسخ می‌انجامد و نجات از گردونة تناسخ و رسیدن به نیروانه، هدف اصلی محسوب می‌شود و نیل به این هدف در دو فرقة اصلي بودایی، یعنی تراواده و مهایانه، تا حدی متفاوت است. تراواده راه ارهت، و مهایانه راه بودیستوه را در پیش می‌گیرد. در آیین زرتشت، رهایی از عواقب کارها، سخنان و اندیشه‌های نادرست و رسیدن به بهشت اهورامزدا، اصول نظریة نجات به‌شمار می‌آید که این امر از طریق ایمان به اهورا‌مزدا، پندار و گفتار و کردار نیک و توبه، با کمک امشاسپندان و منجیان تحقق می‌یابد.
این نوشتار، آموزة «نجات» از دیدگاه دو فرقة بودایی تراواده و مهایانه را با آموزة «نجات» در اوستا، متن مقدس آیین زرتشت، مقايسه و بررسی می‌كند.
كليدواژه‌ها: نجات، آیین بودایی، تراواده، مهایانه، آیین زرتشت، اوستا.
 


 

شماره مجله: 
47
شماره صفحه: 
63

معرفت نجات‌بخش با نظر بر احوال نفس مطمئنه و جيون موكتي در مكتب ودانته

سال نهم، شماره اول، پياپي 33، زمستان 1396

نوري‌سادات شاهنگيان / استاديار گروه اديان و عرفان دانشگاه الزهرا علیها السلام             n.s.shahangian@alzahra.ac.ir

دريافت: 10/02/1396 ـ پذيرش: 26/06/1396

شماره مجله: 
33
شماره صفحه: 
131

انسان شناسي پولس از منظر گناه ذاتي

سال پنجم، شماره چهارم، پياپي 20، پاييز 1393

سيدمصطفي حسيني / كارشناس ارشد دين شناسي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره    Hseedmostafa@yahoo.com

سيداكبر حسيني قلعه بهمن / استاديار موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره                akbar.hosseini37@yahoo.com

 دريافت: 9/7/1393 ـ پذيرش: 15/11/1393

چكيده

يكي از اعتقادات مهم مسيحيان، اعتقاد به آموزة گناه ذاتي است كه بيانگر نافرماني حضرت آدم علیه السلام و حوا و آلوده شدنِ ذرية آنان است. اين آموزه، نه تنها زمينه ساز پيدايش مسيحيت كنوني شد، بلكه موجبِ تغييرات بنيادين در انسان شناسي مسيحيان گرديد. پولس، كه از مهم ترين شخصيت هاي جهان مسيحيت محسوب مي گردد، در چارچوب آموزة گناه ذاتي، انسان شناسي اي ارائه كرد كه منحصر به فرد و درخور توجه است. با توجه به جايگاه ممتاز پولس در جهان مسيحيت، بررسي ديدگاه او در زمينة مباحث انسان شناسي و شناخت عواملي كه منجر به بروز چنين ديدگاهي در وي شدند، مي تواند امري ضروري و مهم تلقي گردد.

كليدواژه ها: انسان شناسي، گناه ذاتي، پولس، حضرت آدم ، نجات.

شماره مجله: 
20
شماره صفحه: 
49

جستاري در عقايد و آموزه‌هاي ساي‌بابا؛ نقد و بررسي كلامي

سال پنجم، شماره دوم، پياپي 18، بهار 1393

سيدمحمد روحاني / کارشناس ارشد کلام اسلامي دانشگاه اديان و مذاهب           mohammadrohani59@Yahoo.com

محمدمهدي عليمردي / استاديار دانشگاه اديان و مذاهب                          alim536@yahoo.com

دريافت: 19/10/1392 ـ پذيرش: 3/3/1393

 

چکيده

اين مقاله به بررسي اجمالي زندگي سَتْهيه ساي بابا و مهم‌ترين آموزه‌هاي او، تبيين و شباهت‌ها و تفاوت‌هاي آن با اديان و مکاتب معنوي هند، به‌ويژه مکتب هندويي ادوَيته وِدَه‌نته (Advaita Vedanta) و آموزه‌هاي عرفا و بزرگان سلف او مانند ساي باباي شْريدي مي‌پردازد. به نظر مي‌رسد بيشتر آموزه‌هاي وي ريشه در مکاتب باستاني هندي و تعاليم شخصيت‌هاي مشهور پيش از خودش دارد، که ساي بابا آنها را در قالبي امروزي بيان کرده‌ است. با نقد و بررسي آموزه‌ها و دعاوي مهم وي، يعني اينکه تجسد خداوند است و اعمال فوق بشري انجام مي‌دهد، اين نتيجه حاصل مي‌شود که هيچ‌يک از تعاليم وي از منظر خداشناختي، جهان‌شناختي و نجات‌شناختي، با تعاليم الهي سنخيتي ندارد. همچنين اعمال به ظاهر جادويي وي نيز، اولاً، در بسياري از موارد ثابت شده که چيزي جز تردستي نيست و ثانياً، حتي اگر واقعيت نيز مي‌داشت داعيه خدا بودن وي را ثابت نمي‌کرد.

كليدواژه‌ها: نجات، تجسد، عشق، هندو، وحدت وجود، فنا، تمرکز، معجزه، جادو.

 

شماره مجله: 
17
شماره صفحه: 
97

نجات‌شناسي اُشو؛ نجات‌شناسي ابداعي يا پيروي از آيين تَنْتره

سال دوم، شماره چهارم، پاييز 1390، ص 147 ـ 171

Ma'rifat-i Adyān, Vol.2. No.4, Fall 2011

سيدمحمد روحاني*

چكيده

اين مقاله به نظرية نجات در جنبش اُشو و ريشه‌يابي آن پرداخته است: نخست، پس از بررسي اجمالي زندگي و مهم‌ترين آموزه‌هاي اُشو، سه پرسش مهمِ نجات‌شناسي، يعني نجات از چه؟ با چه؟ و به سوي چه؟ چنين پاسخ داده ‌شده است: از ديدگاه اُشو آنچه بايد از آن نجات يافت، گرايش‌هاي جنسي محدود و ناقصي است که مانع از مراقبة کامل ذهن انسان مي‌شوند؛ ولي براي کم کردن اميال جنسي نبايد با آنها مبارزه کرد، بلکه بايد با هدايت استادي ورزيده و بدون محدوديت‌هاي معمول به آنها پاسخ داد. همچنين با تشکيل مدار الکتريکي ويژه‌اي بين دو جنس مخالف و رسيدن دو طرف به اوج لذت جنسي کامل، اين اميال بسيار کاهش يابند، و زمينه براي پيمودن مراحل مراقبه فراهم آيد. محور مراقبه در آموزه‌هاي اُشو، تهي شدن ذهن است، که ثمرة آن آرامش مطلق مي‌باشد. سرانجام نيز با ريشه‌يابي آموزه‌هاي اُشو ثابت مي‌کنيم که او تنها با ترکيب آموزه‌هاي مکاتب باستاني شرقي، به‌ويژه تَنْتْرَه و کوندَليني يُگه، و همچنين آيين بوداي ذِن، و ارائة آنها در قالبي امروزي‌تر،‌ عملاً برخلاف ادعايش، نجات‌شناسي منحصربه‌فردي ارائه نکرده است.

گفتني است گرچه خود اين آموزه‌ها در معرض نقدهاي جدي و مهلك قرار دارند به جهت اينكه غرض از نوشتار صرفاً تبين تقليدي بودن مكتب اُشو است، از آوردن نقدهاي مفصل پرهيز و در برخي قسمت‌ها اشاره‌اي به اندكي از آنها كرده‌ايم.

كليدواژه‌ها: نجات، خدا، خاموشي، عشق، هندو، مراقبه، روابط جنسي.

شماره مجله: 
8
شماره صفحه: 
147

جستاري در نجات‌شناسي يُگه

، سال اول، شماره چهارم، پاييز 1389، ص 133 ـ 164

Ma'rifat-i Adyān, Vol.1. No.4, Fall 2010

علي موحديان‌عطار*

چكيده

مكتب يگه يكي از دَرشَنه‌ها، مكتب‌هاي فلسفي هندو، و از جمله شش مكتب راست‌باور (اَستيكه1= هست‌گو)، است. يگه همچون ساير مكتب‌هاي فلسفي هندويي، يك «مكتب نجات» است. در مكتب يگه، به‌سان عموم مكتب‌هاي فلسفي ـ عرفاني هندو، معضل آدمي جهل و عدم تمييز ميان خود حقيقي و غير خود است: رهايي از اين معضل از طريق معرفت به همين تمايز ممكن مي‌شود. اما آنچه مكتب يگه را از ديگران متمايز مي‌كند دو چيز است: يكي نظرية نجات خاصِ اين مكتب است، و ديگري راه يا طريقت ويژه‌اي است كه مكتب يگه براي تحقق آن نظريه فراپيش مي‌نهد. بر اساس نظرية نجات يگه، معرفتِ متمايزكننده، تنها با خاموشي انديشه و فرونشستن جنبش افكار، محقق خواهد شد. طريقت مخصوص يگه نيز مراحل متدرّج و هشت‌گانة تحقق اين امر را به‌طور عملياتي، آموزش مي‌دهد. اين جستار، كوششي است براي تبيين نظريه و طريقت نجات در مكتب يگه.

كليد واژه‌ها: يگه (يوگا)، نجات، مُكشه، پَتَنجَلي، دَرشَنه‌ها.

شماره مجله: 
4
شماره صفحه: 
133

ثنوي‌گري در آيين گنوسي و نقد آن

، سال اول، شماره چهارم، پاييز 1389، ص 57 ـ 82

Ma'rifat-i Adyān, Vol.1. No.4, Fall 2010

مصطفي آزاديان*

چكيده

اين مقاله به اجمال به بيان ثنوي‌گريِ آيين گنوسي مي‌پردازد. گنوسيس نوعي معرفت و شناخت باطني است كه به ادعاي ايشان، از طريق آن مي‌توان از جهان مادي و شرّ نجات يافت و به عالم معنوي و خير نايل آمد. آيين گنوسي به ثنويت اعتقاد دارد و خداي واقعي و متعالي را از خداي خالق اين جهان متفاوت مي‌داند. به اعتقاد گنوسي‌ها، جهان مادي، جهاني شرّ و فاسد و مخلوق خداي خودخواه ونادان است. گنوسي‌هاي مسيحي، خداي يهود «يهوه» را خالق اين دنياي مادي مي‌دانند و شريعت تورات را نيز مطابق خواست اين خدا مي‌دانند. از آنجا كه ماده شرّ است، جسم و بدن انسان نيز شرّ مي‌باشد. بايد با رياضت و عزلت‌گزيني آن‌را ضعيف و به تقويت روح كه از عالم بالا و معنوي است، پرداخت. روح از خداي خير است و بايد به منشأ اصلي خود، معرفت شهودي پيدا كند تا بتواند از عالم مادي نجات يابد؛ اما از آنجا كه در اين جهان گرفتار آمده، منشا خود را فراموش كرده است. خداي خير و متعالي براي نجات روح انسان، فرزند خود عيسي مسيح را به ياري‌اش فرستاد تا او را به ياد خداي خير و جايگاه اصلي‌اش بيندازد.

اعتقاد گنوسي‌هاي مسيحي، درباره حقيقت عيسي مسيح و جهان مادي و خالق آن و نيز درباره شريعت يهود به بيراهه رفته است. از اين‌رو، كليساي راست كيش مسيحي، اعتقادات گنوسيسي را خطرناك و بدعت‌آميز دانست و در قرن دوم ميلادي، رأي به تكفير آنها صادر كرد.

كليد واژه‌ها: گنوسيس، ثنويت، خداي متعالي، خالق، صانع شر، نجات، عيسي مسيح.

شماره مجله: 
4
شماره صفحه: 
57

مقايسه «انسان‌شناسي» اسلامي با مكتب يوگا ـ سانكهيه

 

 

 

 

، سال اول، شماره دوم، بهار 1389، ص 23 ـ 46

 

مقايسه «انسان‌شناسي» اسلامي با مكتب يوگا ـ سانكهيه

مهدي كريمي*

چكيده

بسياري با يوگا به عنوان نوع خاصي از حركات تمركزبخش آشنايي دارند. اما غافلند از اينكه يوگا يكي از نظام‌هاي مهم فلسفي هند است كه در طول زمان با زوج ديگري به نام «سانكهيه» تركيب شده و نظام خاصي را به وجود آورده است. از اين‌رو، هيچ يك از اين حركات بدون آن پشتوانه و مباني فكري نيست و بدون توجه به آن هم عمل به آن صحيح نمي‌باشد. شايد مهم‌ترين بخش يك نظام فلسفي، نوع نگرش آن به محورهاي اصيل انساني باشد. اين امر در اين نوشتار ما را به بررسي مقايسه‌اي انسان‌شناسي اسلامي و يوگا- سانكهيه سوق داد تا كشف نقاط اشتراك و افتراق ما را به درك عميق‌تري از حقيقت نايل گرداند.

در اسلام و در مكتب يوگا، انسان داراي اصلي ماورايي است كه معرفت آن، نقش مهمي در نجات انسان دارد. اما مفهوم «نجات» در اين دو انديشه، بسيار متمايز از يكديگر است. هر دو آيين بر خودسازي، تهذيب، تفكر، عمل و رياضت تأكيد بسزايي دارند، ولي تفاوت‌هاي مهمي در شرط، نوع، روش و هدف آنها وجود دارد كه در اين نوشتار تبيين خواهد شد.

كليد واژه‌ها: انسان‌شناسي، اسلام، يوگا ـ سانكهيه، نجات، نفس‌.

شماره مجله: 
2
شماره صفحه: 
23
محتوای تغذیه