سال سوم، شماره پاييز، 1391، ص 25 ـ 45
Ma'rifat-i Adyān, Vol.3. No.4, Fall 2012
محمد فولادي* / محمد درويش**
چکيده
در كنار اديان الهي و آسماني صاحب شريعت، همواره ظهور و پيدايش فرقههاي گوناگون، با مباني فكري متفاوت و با برداشتهاي خاص از اين اديان، موضوعي چالشبرانگيز بوده است. وهابيت در دنياي اهل تسنن، و بهائيت در تشيع از اين جملهاند. وهابيت معتقد است مسلمانان از اسلامي كه توسط پيامبر(ص) تبليغ شده و در قرآن كريم موجود است، فاصله گرفتهاند. ازاينرو، آنان بازگشت به اسلام ساده و بسيط عصر پيامبر و عمل به سيره صحابه را در دستور كار خود قرار دادند. اين فرقه توسط استكبار جهاني و در بدترين شرايط تاريخي كه امت اسلام از چهار سو مورد تهاجم شديد استعمارگران قرار داشت و بيش از هر زماني نيازمند وحدت بود، شكل گرفت.
وهابيت داراي مباني فكري بس متنوعي است كه بسياري از آنها با مباني اصيل اسلامي در تعارض است. اين مقاله، با رويكرد نظري و تحليل آثار مكتوب وهابيت، به بحث شفاعت از منظر آنها پرداخته، آن را مورد نقد و داوري قرار داده است.
كليدواژهها: وهابيت، شفاعت، دعا و توسل، ضرورت شفاعت.