خدا

بررسي تطبيقي ارکان دعا در قرآن و عهدين

سال سيزدهم، شماره سوم، پياپي 51، تابستان 1401، ص7-24
 

نوع مقاله: پژوهشي
فاطمه خليفات/ دانشجوي دكتري علوم قرآن و حديث، دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم    f.khalifat@whc.ir
* جواد باغباني آراني/ استاديار گروه اديان مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)    arani@qabas.net
دريافت: 27/12/1400 ـ پذيرش: 20/04/1401

شماره مجله: 
51
شماره صفحه: 
7

بررسي انتقادي نسبت سعادت‌گرايي و استادپذيري در انديشة كريشنا مورتي

سال دهم، شماره سوم، پياپي 39، تابستان 1398

محمدحسين کياني / دانشجوي دکتري فلسفه تطبيقي، دانشگاه قم    kiani61@yahoo.com
دريافت: 23/02/1397 ـ پذيرش: 19/08/1397
چکیده
یکی از دیدگاه‌های بنیادین کریشنا مورتی ـ به‌مثابة اندیشه‌ای که می‌توان باورهای او را بر مبنای آن سامان داد ـ در این عبارت خلاصه مي‌شود که حقیقت، نامتناهی و بی‌حد است؛ ناگزير نمی‌توان آن را در قالب معین و به‌گونة ایدئولوژیک تبلیغ کرد. بر همین اساس، مسئلة این مقاله بررسی و تحلیل انتقادی این ادعا خواهد بود و به این منظور نخست در مقام بررسی محتوا، این ادعا را در قالب دو گزاره بررسی خواهیم کرد: 1. اگر حقیقت، ماهیتی یکسره نامتناهی دارد، ناگزير هيچ‌گونه راهي به سوي آن وجود ندارد؛ 2. از آن‌روي که مسیر معینی برای رسیدن به حقیقت وجود ندارد، ناگزير نمی‌توان حقیقت را در قالب توصیة استاد و به‌گونة ایدئولوژیک تبلیغ کرد. سپس در مقام تحلیل انتقادی این دیدگاه، از دو منظر سخن خواهیم گفت: نخست در مقام بررسی ماهیت سعادت‌گرایی؛ به این معنا که لایتناهی بودن حقیقت و تأکید بر کسب سوبژکتیو آن، مستلزم انکار نقش استاد نیست؛ و دیگری بیان پارادوکس نهفته در ادعای مورتی؛ بدین عبارت که این ایده جامع نفی و اثبات بوده و تشبه امر (خَلط مبحث) نیز در آن رخ داده است.
کلیدواژه‌ها: حقیقت، تعالی‌، خدا، معلم، تکنیک معنوی، سازمان‌های دینی.


 

شماره مجله: 
39
شماره صفحه: 
101

طرحي از نظام خداشناسي آيين هندو در ويشنوپورانه

سال هفتم، شماره اول، پياپي 25، زمستان 1394

محمدرسول ايماني / دانشجوي دكتري مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني ره               mrasool.imanik@gmail.com

دريافت: 9/8/1394 ـ پذيرش: 18/1/1395

چكيده

ويشنوپورانه، يكي از هجده پورانۀ اصلي و از جمله متون اصلي فرقۀ ويشنوّه آيين هندو است. در اين متن، با تلفيق اسطوره هاي كهن هندويي و دستاورد مكاتب مهم فلسفي هند، همچون ودانته و سَنكهيه، ساختار منسجمي از خداباوري هندويي به تصوير كشيده شده و خدايان متكثر ادوار مختلف در الهياتي وحدت وجودي هضم شده اند. ازاين رو، متن مناسبي براي آشنايي با صورت تكامل يافته باور به خدا در آيين هندو مي باشد. اين نوشتار، با رويكرد اسنادي ـ تحليلي، ديدگاه اين متن در مورد مهم ترين مسائل خداشناسي را استخراج و با ارائۀ تبيين منطقي از ربط و نسبت، سعي نموده تا خدايان متكثر و موجودات الوهي در نظام منسجمي جاي داده شوند. بر اساس مهم ترين يافتۀ اين تحقيق، نظام خداشناسي ويشنوپورانه، ساختاري متشكل از ذات بسيط و غيرشخصي خداي متعال و مراتب تشخص يافتۀ آن ذات است. ذات غيرشخصي خداوند، با تشخص در صورت هاي گوناگون، مراتب مختلفي از موجودات اعم از خدايان سه گانه و اصلي، خدايان فرعي، موجودات الوهي و پديده هاي طبيعي را پديدار مي سازد؛ پديده هايي كه جملگي حصه اي از انرژي ويشنو هستند و نبايد آنها را وجود حقيقي و مستقلي تلقي كرد.

كليدواژه ها: آيين هندو، خدا، دوه ها، نظام خداشناسي، ويشنوپورانه.


شماره مجله: 
25
شماره صفحه: 
93

«عهد» در كتاب مقدس و قرآن كريم

سال چهارم، شماره دوم، پياپي 14، بهار 1392، ص 5 ـ 24

دل‌آرا نعمتي پيرعلي / استاديار دانشگاه آزاد اسلامي، واحد كرج delara.nemati@kiau.ac.ir

دريافت: 15/ 6/ 1392 ـ پذيرش: 2/ 11/ 1392

چكيده

«عهد» در كاربردهاي قرآني به معاني پيمان، فرمان و توصيه آمده است كه اين معاني سه‌گانه در متعهد ساختن انسان به تكليف الهي قدر مشترك مي‌يابند. عهد خداوند با انسان، دو صورت باطني و قولي دارد. عهد باطني خداوند با انسان، همان اعطاي مقام امامت مي‌باشد كه مسبوق به افاضات الهي و تحقق حالتي دروني در انسان است كه به‌واسطۀ آن اصطفاء، عصمت، حقيقت عبوديت، كمال ارتباط و نزول وحي تحقق مي‌يابد. عهد انسان با خداوند نيز دو صورت قولي و باطني دارد: عهد قولي انسان در قبال خداوند و مردم قابل تصور است كه همان مسئوليت‌پذيري است. عهد باطني انسان عبارت از پايمردي در راه ايمان و التزام عملي به عقايد و تكاليف است. صرف‌نظر از اينكه عهد قديم به‌طور مشخص به عهد باطني خداوند با انسان نپرداخته، اما در خصوص عهد قولي خداوند و نيز عهد انسان با خدا، با تعاليم قرآن در كليات مشترك است. برخلاف عهد جديد كه مناسك شرعي را عامل تقرب به خدا نمي‌داند، بلكه ايمان به مسيح و حقيقت تصليب را، موجب اتحاد انسان با مسيح و عامل رستگاري انسان برمي‌شمارد.

كليدواژه‌ها: عهد، خدا، انسان، عهد قديم، عهد جديد، قرآن كريم.

شماره مجله: 
2
شماره صفحه: 
5

جهان‌بيني «رگ وده»، جهان بيني متناقض!

سال سوم، شماره اول، زمستان 1390، ص 71 ـ 92

Ma'rifat-i Adyān, Vol.3. No.1, Winter 2012

مصطفي آزاديان*

چكيده

اين مقاله، جهان بيني آيين هندو را بر اساس آموزه هاي «رگ وده» در سه مسئلة خداشناسي، جهان شناسي و چگونگي پيدايش آن، و انسان شناسي بررسي مي كند. رگ وده در باب خداشناسي مشركانه مي انديشد؛ اگرچه در برخي از سرودها، اعتقاد به يك خدا و اعتقاد به وحدت وجود فلسفي نيز مشهود است. شناخت جهان هستي و چگونگي پيدايش آن نيز بسته به نوع شناخت سرايندگان سرودها، متعدد بيان شده است: بر طبق يك بيان، خدايان جهان را آفريده اند و مطابق ديدگاه ديگر، خدايان به واسطة جهان هستي تولد يافته اند. رگ وده در زمينة انسان شناسي معتقد است افراد طبقات عالي داراي ارزش و كرامت ذاتي، و انسان هاي طبقات زيرين بي ارزش و دون پايه اند. انسان بايد در اين جهان مطابق با قانون ريتا زندگي كند؛ هم به اخلاق پايبند باشد و هم با نيايش و تقديم نذورات و قرباني به درگاه خدايان، ارتباط خوبي با آنها برقرار نمايد. انسان با مرگ خود نابود نمي شود، بلكه به دنيايي جاويد قدم مي گذارد. در ادامه، پس از بيان تناقضات و اختلافات موجود در اين جهان بيني، استدلال به سوره نساء آيه 82 اثبات مي شود كه جهان بيني «رگ وده»، الهي نيست؛ بلكه ساخته و پرداختة انديشه هاي انسان هاي برجستة روزگار كهن است.

كليدواژه ها: رگ وده، خدا، خدايان، جهان شناسي، انسان شناسي

شماره مجله: 
9
شماره صفحه: 
71

نجات‌شناسي اُشو؛ نجات‌شناسي ابداعي يا پيروي از آيين تَنْتره

سال دوم، شماره چهارم، پاييز 1390، ص 147 ـ 171

Ma'rifat-i Adyān, Vol.2. No.4, Fall 2011

سيدمحمد روحاني*

چكيده

اين مقاله به نظرية نجات در جنبش اُشو و ريشه‌يابي آن پرداخته است: نخست، پس از بررسي اجمالي زندگي و مهم‌ترين آموزه‌هاي اُشو، سه پرسش مهمِ نجات‌شناسي، يعني نجات از چه؟ با چه؟ و به سوي چه؟ چنين پاسخ داده ‌شده است: از ديدگاه اُشو آنچه بايد از آن نجات يافت، گرايش‌هاي جنسي محدود و ناقصي است که مانع از مراقبة کامل ذهن انسان مي‌شوند؛ ولي براي کم کردن اميال جنسي نبايد با آنها مبارزه کرد، بلکه بايد با هدايت استادي ورزيده و بدون محدوديت‌هاي معمول به آنها پاسخ داد. همچنين با تشکيل مدار الکتريکي ويژه‌اي بين دو جنس مخالف و رسيدن دو طرف به اوج لذت جنسي کامل، اين اميال بسيار کاهش يابند، و زمينه براي پيمودن مراحل مراقبه فراهم آيد. محور مراقبه در آموزه‌هاي اُشو، تهي شدن ذهن است، که ثمرة آن آرامش مطلق مي‌باشد. سرانجام نيز با ريشه‌يابي آموزه‌هاي اُشو ثابت مي‌کنيم که او تنها با ترکيب آموزه‌هاي مکاتب باستاني شرقي، به‌ويژه تَنْتْرَه و کوندَليني يُگه، و همچنين آيين بوداي ذِن، و ارائة آنها در قالبي امروزي‌تر،‌ عملاً برخلاف ادعايش، نجات‌شناسي منحصربه‌فردي ارائه نکرده است.

گفتني است گرچه خود اين آموزه‌ها در معرض نقدهاي جدي و مهلك قرار دارند به جهت اينكه غرض از نوشتار صرفاً تبين تقليدي بودن مكتب اُشو است، از آوردن نقدهاي مفصل پرهيز و در برخي قسمت‌ها اشاره‌اي به اندكي از آنها كرده‌ايم.

كليدواژه‌ها: نجات، خدا، خاموشي، عشق، هندو، مراقبه، روابط جنسي.

شماره مجله: 
8
شماره صفحه: 
147
محتوای تغذیه