سال سوم، شماره سوم، تابستان 1391، ص 105 ـ 120
Ma'rifat-i Adyān, Vol.3. No.3, Summer 2012
يحيي نورمحمدينجفآبادي* / محمدرضا نورمحمدينجفآبادي**
چكيده
سنتگرايان، تعدّد جوامع بشري با تمايزات بنيادين آن را يكي از عوامل كثرت اديان در عالم ميدانند، و بر اين باورند كه تمايزات ميانِ انسانها، تمايزاتي واقعي و سودمند و داراي نقشي اساسي در ايجاد صورتهاي گوناگون دين در زمين هستند. ايشان دين را معلولِ دو عاملِ عُمده ميدانند: عنصر حقيقت مطلقِ نامشروط و ناب، و حاشيهاي از جوهر بشري كه حقيقتِ مطلق به درون آن راه پيدا ميكند. براساس اين دو عامل، هر ديني، محصول تجلي مثالِ آن در ميان جمعيت بشري و يا حاصل اتصال عنصر حقيقت مطلق با جامعة انساني است. ازآنجاييكه مثالهاي اديان ناهمگون هستند، و جمعيت انسانياي كه آن دين براي آنها مقدر شده، از حيثِ زبان، ظرفيتها، گرايشها و نيازهاي روحي و رواني متفاوتاند، اين امر سبب شده تا صورتهاي متعدد و متكثري از دين، كه هريك بر جنبهاي خاص از جوانب حقيقت مطلق تأكيد ميورزند، و صورتي خاص از واقعيت را متجلي ميسازند، پديدار گردد. اين ديدگاه، اشكالات متعددي دارد كه به بررسي آنها ميپردازيم.
كليدواژهها: سنتگرايي، كثرتگرايي ديني، مثال كلي دين، فريتيوف شووان، سيدحسين نصر.