سال نهم، شماره چهارم، پياپي 36، پاييز 1397
محمد وليپور / دانشجوي دكتري تاريخ تمدن و ملل اسلامي، دانشگاه آزاد اسلامي مشهد m.valipoor@cfu.ac.ir
طاهره عظيمزاده تهراني / دانشيار گروه تاريخ تمدن و ملل اسلامي، دانشگاه آزاد اسلامي مشهد
زهرا عليزاده بيرجندي / دانشيار گروه تاريخ، دانشگاه بيرجند
اردشير اسدبيگي / استاديار گروه تاريخ تمدن و ملل اسلامي، دانشگاه آزاد اسلامي مشهد
دريافت: 20/06/1397 ـ پذيرش: 22/10/1397
چکیده
اندیشهورزان مسلمان از سدههای نخستین اسلامی با شبهات و ایرادات وارده بر دین از سوی اهل کتاب مواجهه بودهاند و در روند این رویارویی و در پاسخ به شبهات، آثار قلمی از سوی علما تدوین شد. از اوایل سدة نوزده میلادی به سبب اوجگیری تکاپوهای استعمارگران و افزایش فعالیت هيئتهاي تبشیری، مجادلات قلمی علماي مسلمان روند فزایندهای پیدا کرد. ابعاد شناختی این آثار و نحوة صورتبندی گزارههای معرفتی، جایگاه ویژهای به این آثار در مطالعات دینی بخشیده است. با توجه به اهمیت این آثار، مقالة پیشرو به بررسی یکی از رسالههای شاخص در این زمینه به نام لب الخطاب فی رد شبهات اهل کتاب، اثر محمدباقر بیرجندی اختصاص دارد. این نوشتار با رویکردی توصیفی ـ تحلیلی درصدد بررسی روش و آشنایی با براهین نویسندة لب الخطاب در شبههزدایی از دین است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که نویسندة اثر يادشده با بهرهگیری از استنادات تاریخی، ارائة براهین عقلانی و استفاده از گزارههای کتب عهدین، تناقضات آن را آشکار كرده و به شبههزدایی از دین پرداخته است.
کلیدواژهها: لب الخطاب، شبهات اهل کتاب، جدال احسن، مناظرات، محمدباقر بیرجندی.