سال پنجم، شماره چهارم، پياپي 20، پاييز 1393
محمد فولادي / استاديار گروه جامعه شناسي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني ره Fooladi@iki.ac.ir
دريافت: 15/7/1393 ـ پذيرش: 28/11/1393
چكيده
همواره در طول تاريخ دين و مطالعات دين شناسي، جذاب و از موضوعات چالشي بوده است. هيچ جامعه اي را در طول حيات بشر نمي توان يافت كه فاقد دين و يا پرستش باشد. ازاين رو، رويكردهاي گوناگوني در عرصه هاي مختلف علمي براي مطالعات دين شناختي پديد آمده است؛ روانشناسي دين، جامعهشناسي دين، مردمشناسي دين، پديدارشناسي دين، الهيات، فلسفه دين، مطالعات اديان، كلام و كلام جديد. براستي ماهيت دين چيست، تفسير رايج برگرفته از معارف ناب الهي كدام است، در رهيافت هاي گوناگون ديني، نوع تفسير ماركسيستي از دين، چه مؤلفه هايي را مورد توجه قرار مي دهد. در اين ميان، دكتر شريعتي به عنوان يك متفكر اجتماعي، چه رويكردي در تفسير دين اتخاذ كرده است. افزون براين، مرحله آغازين دين بشر توحيد بوده است و يا شرك؟
اين مقاله، با رويكرد تحليلي و اسنادي به بررسي، مقايسه و نقد نظريه ديني ماركس و شريعتي مي پردازد. بر اين اساس، شريعتي در تفسير دين، به رهيافت ماركسيستي روي آورده، و مرحله آغازين دين بشر را شرك تلقي مي كند كه انبياء و رسولان الهي براي دعوت به توحيد و يكتاپرستي به سوي بشر فرستاده شده اند. اين تلقي و نظريه ديني شريعتي ناصواب و با تفسير رايج در معارف ناب اهل بيت علیه السلام ناسازگار است.
كليدواژه ها: دين، شريعتي، نظريه ديني شريعتي، نظريه ديني ماركس، مرحله آغازين دين بشر، توحيد، شرك.