، سال دوم، شماره دوم، بهار 1390، ص 89 ـ 116
Ma'rifat-i Adyān, Vol.2. No.2, Spring 2011
معصومهسادات ميرمحمدي*
چكيده
يكي از طولانيترين جنگهايي كه تاريخ به خود ديده، جنگهاي صليبي است كه نزديك به دو قرن، بهانة قلمفرسايي مورّخان شده است. اينكه علّت اين جنگها چه بوده و آغازگران و ادامهدهندگان اين جنگها در مشروعيتبخشي به اين خشونتها چه توجيهي داشتهاند، و اينكه جهاد مسلمانان در برابر متجاوزان مسيحي در انديشة فقيهان معاصر اين جنگها چه ماهيت و مبنايي داشته است، جاي بحث و تأمّل دارد.
فرضية اصلي اين نوشتار آن است كه جنگهاي صليبي، نمونة تمامعياري از جنگهاي مقدّس بودهاند كه آموزهسازي روحانيان مسيحي در باب «جنگ عادلانه» نتوانسته است ماهيت آنها را تغيير دهد؛ زيرا روايات تاريخي از اين جنگها، اجازة انطباق آنها با آموزة جنگ عادلانه را نميدهد. جهاد مسلمانان با صليبيها نيز ـ چه در قالب جهاد به ظاهر ابتدايي و چه در قالب جهاد تدافعي و پيشدستانه ـ ماهيت جهاد دفاعي داشته است كه فقيهان شيعه و سنّي معاصرِ اين جنگها، آن را مشروع دانستهاند.
كليدواژهها: اسلام، مسيحيت، آگوستين، آكويناس، جنگهاي صليبي، جنگ مقدس، جنگ عادلانه، جهاد دفاعي.